گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 بهمن» هشدار خامنهای به "اعمال نفوذ دشمن در انتخابات"28 بهمن» خامنهای: رای دادن زنان منوط به اذن همسر نیست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! 'به هر حال بهتر است رأی بدهیم!'تکرار یک تجربه پس از چهل سال؟ همن سیدی - بی بی سی "به هر حال بهتر است رأی بدهیم! خوب قبول دارم که فضای سیاسی کشور مخصوصاً پس از... از قبل هم بستهتر شده است، دیگر با... وضع حق انتخابی باقی نمانده است، ولی باز نباید با صندوق رأی قهر کنیم. راه دیگری نیست. جنبش... که شکست خورد، همه فعالان... و... در زندانند. حتی چهره معتدلی مثل... هم اجازه فعالیت ندارد و زندانی شده است. جوانان دانشگاهیمان همه به نام... در خیابانها و زندانها کشته میشوند. ولی به هر حال باید رأی بدهیم. همین حزب...، کی فکرش را میکرد که هفت میلیون عضو بگیرد؟ خیلی ناامید کننده است! ولی باز بهتر است که رأی بدهیم. مگر نمیبینی کل جهان و منطقه ناآرام است. قدرتی چون... ده سال است در... گیر کرده، در... هم علیه... کودتا میشود هم علیه... هم... را اعدام میکنند هم... را ترور. کل... و... و... با... درگیرند، کردهای تحت رهبری... با بغداد درگیرند، ... و... میلیونها کشته دادند. ببین در... چه خبر است! خوب است ما حداقل امنیت داریم. درست است که آزادی نداریم ولی قدرت اصلی منطقه هستیم. ببین،... ما را... خلیج فارس میداند. ابرقدرتی مثل... ناچار شد که منافع ما را در منطقه بپذیرد. با همین انتخابهای محدود، با همه ضعفها، باز این انتخابات برای ما در منطقه عزت و افتخار میآفریند".
این مونولوگ فرضی، مربوط به اصلاحطلبها و فضای سیاسی روزهای اخیر نیست. با خواندن متن کامل در زیر، متوجه میشویم این حرفها مربوط به ۴۰ سال پیش است، آخرین انتخابات مجلس شورای ملی در دوران سلطنت در سال ۱۳۵۴. این استدلال کسانی بود که هم به خود ظلم کردند هم به حکومت. نه به خود اجازه فکر کردن به گزینه جدیتری دادند، نه برای حاکمیت پیامی جدی فرستادند. شاه کاملاً پذیرفته بود که مملکت آرام است و میتواند هر کاری بکند. چند سال بعد که آرامش ظاهری به انقلاب ختم شد، هم شاه و هم مخالفان دست پاچه بودند. نه مخالفان میدانستند چه میخواهند، نه شاه میدانست چه باید بکند. هم شاه فرصت اصلاحات احتمالی را از دست داد، هم انقلابیون فرصت انقلابی دمکراتیک را. Copyright: gooya.com 2016
|