گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
24 بهمن» حذف "مثلث جیم"از خبرگان شکستی بزرگ برای اقتدارگرایان خواهد بود، محمد سهیمی17 دی» اعدام شیخ شیعی، مهدی کروبی، دادگاه ویژه روحانیت، و اراذل و اوباش ضدایرانی، محمد سهیمی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حذف "مثلث خراسان" ضربهای بزرگ بر پیکر ارتجاع و "دولت پنهان" خواهد بود، محمد سهیمیهدف این مقاله بحث درباره سه چهره دیگر مخالف حاکمیت مردم بر سرنوشت خود میباشند. این سه نفر را آقای گنجی در مقالهها و پستهای فیس بوکی "مثلث خراسان" نامگذاری کرده و در مقاله آخرین نگارنده هم همین اصطلاح ذکر شده است، چرا که هر سه نامزد مجلس خبرگان از استان خراسان رضوی هستند. با کارنامه "مثلث خراسان" آشنا میشویم[برای دسترسی به مراجع و لینکهای مقاله، نسخهی پیدیاف آن را با کلیک اینجا دریافت کنید] مقدمه پیشنهاد آقای اکبر گنجی، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر، و محقق مبنی بر ضرورت حذف «مثلث جیم» از مجلس خبرگان موج عظیمی را اول در شبکههای اجتماعی، و سپس در داخل ایران براه انداخت. «مثلث جیم» مرکب از سه شخصیت ضدّ حاکمیت مردم برسرنوشت خویش، آیتاللهها احمد جنّتی دبیر شورای نگهبان، محمد یزدی رئیس سابق قوه قضائیه که از آن ویرانهای ساخت و رئیس کنونی مجلس خبرگان، و محمد تقی مصباح یزدی تئوریسین خشونت و یکی از ضدّ مردمیترین روحانیون مرتجع میباشد. این موج آنچنان در ایران مورد استقبال قرار گرفته است که آیتالله علی خامنهای و اقتدار گرایان را در وحشت عظیمی فرو برده است، بطوری که مجبور به واکنش شدهاند، و از حدود دو هفته قبل بسیاری از آنها، از جمله خود آقای خامنهای بر ضدّ آن سخن گفتهاند، که این موضوع خود تبلیغ بسیار بزرگی برای پیشنهاد آقای گنجی بوده است. در همین انتخابات کنونی «دولت پنهان» نقش اول را در ردّ صلاحیت هزاران نامزد مجلس ایفا نمود. آقای علی سعیدی، نماینده آقای خامنهای در سپاه و یک چهره فوق امنیتی، با صراحت تمام اعلام کرد که شورای نگهبان از سپاه درباره نامزدها استعلام کرده بود، و سپاه اطلاعاتی که در هیچ پرونده و یا شکایت قوه قضائیه وجود نداشت را در اختیار شورا قرار داده بود. این نه تنها نقض قانون انتخابات خود جمهوری اسلامی میباشد، چراکه قانون نقشی را برای سپاه در اینباره قائل نیست، بلکه بخوبی نشان میدهد که هزاران فعال سیاسی و اجتماعی که بطور رسمی متهّم به هیچ کاری نشدهاند در سپاه و واحد اطلاعات آنکه در حقیقت نقش وزارت اطلاعات «دولت پنهان» را بازی میکند، دارای پرونده هستند. افشاگریهای اخیر درباره اختلافات شدید در درون شورای نگهبان، که بخشی از آنها توسط آقای نجات اله ابراهیمیان سخنگوی شورا و یکی از ناراضیان شورا درباره اقدامات آقای جنّتی افشا شد، گوشه دیگری از نقش «دولت پنهان» و مامور آن در شورا، آقای جنّتی، را آشکار کرد. هدف این مقاله بحث درباره سه چهره دیگر مخالف حاکمیت مردم بر سرنوشت خود میباشند. این سه نفر را آقای گنجی در مقالهها و پستهای فیس بوکی «مثلث خراسان» نامگذاری کرده و در مقاله آخرین نگارنده هم همین اصطلاح ذکر شده است، چرا که هر سه نامزد مجلس خبرگان از استان خراسان رضوی هستند. در آغاز با کارنامه «مثلث خراسان» آشنا میشویم. آقای سید محمد سعیدی در سال ۱۳۳۰ در قم متولد شد. ایشان فرزند آیتالله محمد رضا سعیدی هستند که در زمان محمد رضا شاه کشته شد. تحصیلات حوزوی خودرا هم در مشهد و هم در قم گذراند. ظاهراً در دوران محمد رضا شاه ایشان بدلیل فعالیتهای سیاسی زندانی نیز شد. ولی برای سالهای طولانی پس از انقلاب ایشان هیچگونه مقام مهمی نداشتند، و نامی از ایشان مطرح نبود. آقای خامنهای برای اولین بار در سال ۱۳۷۰ به ایشان یک پست «مهم» دادند، که عضویت موسس «مرکز خدمات حوزههای علمیه» بود. ایشان از سال ۱۳۸۷ امام جمعه قم، و از سال ۱۳۸۹ تولیت حضرت معصومه در قم را بعهده دارند. آقای سعیدی یک روحانی تندرو و یاوه گو میباشد، و همان فردی است که گفت آقای خامنهای در زمانزاده شدن «یا علی» گفته است. ایشان همچنین درباره جنبش مردمی سبز، که آقای خامنهای و حامیان ایشان بدان فتنه میگویند، چنین گفت، آقای سید احمد علم الهدی متولد ۱۳۳۳ در مشهد میباشد، که در همانجا تحصیلات فقهی خودرا به پایان رساند. ایشان از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ رئیس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یک تهران بود. ایشان همیشه ادعا داشتهاند که به همراه آیتالله محمد رضا مهدوی کنی و برادر ایشان آیتالله محمد باقر باقری، معروف به باقری کنی، و همچنین مرحوم آیتالله حسینعلی منتظری از بنیان گذاران دانشگاه امام صادق در ۱۳۶۱، یعنی زمانیکه ۲۸ ساله بودند، میباشند. در میان روحانیون کمتر کسی به اندازه آقای علم الهدی به مخالفت با آقای محمد خاتمی پرداخت، کمتر کسی به اندازه ایشان مواضع خصمانه هم نسبت به اصلاح طلبان و هم نسبت به رهبران شریف جنبش سبز داشته است، و کمتر کسی مانند ایشان از آقای احمدینژاد حمایت کرد. ایشان همچنین بارها بر ضدّ آقای اکبر هاشمی رفسنجانی به تندی صحبت کردهاند. آقای علم الهدی اگرچه هیچگاه سمت رسمی در دستگاهای امنیتی نداشتهاند، همیشه به چهرههای امنیتی بسیار نزدیک بودهاند. بعنوان مثال، ایشان یکی از حامیان سرسخت گروه «آباد گران» بودند که در انتخابات دوره دوم شورای شهر تهران در سال ۱۳۸۲ ظهور کردند. این گروه مرکب از سرداران بازنشسته سپاه و چهرههای امنیتی بود که آقای احمدینژاد را به سمت شهردار تهران پس از پیروزی در آن انتخابات منسوب کرد. در حال حاضر ایشان عضو مجلس خبرگان و از سال ۱۳۸۴ امام جمعه مشهد بودهاند. محمود هاشمی شاهرودی آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی در سال ۱۳۲۷ در نجف متولد شد. تحصیلات حوزوی خودرا هم در نجف و هم در قم انجام داد. تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در عراق زندگی میکرد، ولی پس از انقلاب به ایران آمد و مدتی رابط آقای خمینی و آیتالله سید محمد بقار صدر بود که به دستور صدام حسین در سال ۱۳۵۹ کشته شد. ایشان از بنیان گذاران شورای انقلاب اسلامی عراق در ۱۳۶۱ و برای ۳۰ ماه رئیس آن بود. سالها عضو شورای نگهبان بود [و اکنون نیز هست]، تا اینکه در سال ۱۳۷۸ به سمت رئیس قوه قضائیه منسوب شد. در آغاز ریاست خود اعلام کرد که «ویرانهای تحویل گرفته است،» و صحبت از «اصلاحات قضائی» کرد، ولی کار مهمی انجام نداد. در زمان ریاست ایشان بود که بسیاری از روزنامه نگاران به زندان رفتند، صدها روزنامه، مجله و دیگر نشریات تعطیل شدند، ولی ایشان هیچگاه مانع از تخلفات و جنایات آقای سعید مرتضوی نشد. آقای هاشمی شاهرودی یکی از روحانیونی است که خود و فرزندانش در فعالیتهای اقتصادی دست دارند و درباره فعالیتهای فاسد اقتصادیشان حرف و حدیث بسیاری وجود دارد. او فرزندان فاسدش به جای جنگ در عراق به ایران آمده و با حذف مخالفان به دنبال جانشینی آیت الله خامنهای است. حذف «مثلث خراسان» به سود مردم است به گمان نگارنده واضح است که با چنین سابقهای تلاش برای حذف «مثلث خراسان» و ضربه وارد کردن بر اقتدار گرایان و «دولت پنهان» اقدامی است که میتواند بطور مشترک توسط ایرانیان داخل و خارج از کشور انجام شود. همه ایرانیان میتواند از طریق فیسبوکهای خود، توئیتر، وبسایتها، تلگرام، ایمیل، و غیره در این اقدام شرکت کنند، بدون آنکه موضع خود درباره رأی دادن و یا رأی ندادن را رها کنند: فقط به هموطنانی که قصد رأی دادن در انتخابات ۷ اسفند را دارند توصیه میکنیم حذف این آقایان را در نظر بگیرند، و اگر تصور میکنند که حذف آنها به سود کشور و مردم است به لیستهایی رأی دهند که این مثلث و «مثلث جیم» در آن نباشند. بر خلاف ادعای بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور، مشارکت در انتخابات مشروعیت بخش به جمهوری اسلامی نیست. مشروعیت یک نظام سیاسی وابسته به برگزاری انتخابات دمکراتیک، محترم شمردن نتایج انتخابات، احترام برای حقوق شهروندی و حقوق بشری، آزادی مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی، و دیگر موضوعهای مربوطه است. آمار نشان میدهند که در انتخابات میان دورهای کنگره و سنای آمریکا حد اکثر ۴۰ درصد مردم شرکت میکنند، ولی احدی نظام سیاسی آمریکا غیر مشروع و یا غیر دمکراتیک نمیداند. با توجه به سابقه امنیتی «مثلث خراسان» و نقش آنها، به خصوص آقای هاشمی شاهرودی، در سرکوب مردم و پایمال کردن حقوق حقه آنها، و نقش ارتجاعی آقایان سعیدی و علم الهدی، حذف «مثلث خراسان» دستاوردی بزرگ برای مردم و شکستی بزرگ برای «دولت پنهان» خواهد بود. حتی اگر این تلاش به نتیجه مطلوب نرسد، وحشت اقتدار گرایان بخوبی نشان میدهد که تا چه میزان از سازماندهی مردم پیرامون یک هدف مشترک وحشت دارند. انهأییکه مانند نگارنده به تغییر و حرکت بسوی یک حکومت دمکراتیک از داخل و توسط مردم، و بدون دخالت کشورهای خارجی معتقد هستند، از هر فرصتی برای متحد کردن مردم پیرامون اهداف مشترک استفاده میکنند، و حذف «مثلث جیم» و «مثلث خراسان» یکی از این فرصت هاست. مردم در تهران و خراسان میتوانند به لیستهایی رأی دهند که باعث حذف «مثلث جیم» و «مثلث خراسان» شوند، و با رأی نیاوردن اعضای شورای نگهبان و نزدیکترین افراد به آقای خامنهای، سپاه و نیروهای امنیتی، ضربه بزرگی بر آنان وارد آید. تحریم کنندگان انتخابات (سلطنت طلبان، فرقه مجاهدین خلق، آقای ابولحسن بنی صدر و طرفداران ایشان [هر تعداد که هستند]، برخی گروههای کمونیستی ارتدوکس، خانم شیرین عبادی، و اپوزیسیون همسو و متحد با دولتهای خارجی) که با نظر امثال نگارنده مخالف هستند، با آزمون خوبی روبرو هستند. اگر اینها کمترین پایگاه اجتماعی و تأثیری در جامعه ایران داشته باشند، باید بتوانند حداقل میزان چشمگیری از مشارکت مردم در انتخابات را بکاهند. هفتم اسفند آزمونی همگانی است. ـــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|