دوشنبه 3 اسفند 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

حذف "مثلث خراسان" ضربه‌ای بزرگ بر پیکر ارتجاع و "دولت پنهان" خواهد بود، محمد سهیمی

محمد سهیمی
هدف این مقاله بحث درباره سه‌ چهره دیگر مخالف حاکمیت مردم بر سرنوشت خود می‌باشند. این سه‌ نفر را آقای گنجی در مقاله‌ها و پست‌های فیس بوکی "مثلث خراسان" نامگذاری کرده و در مقاله آخرین نگارنده هم همین اصطلاح ذکر شده است، چرا که هر سه‌ نامزد مجلس خبرگان از استان خراسان رضوی هستند. با کارنامه "مثلث خراسان" آشنا می‌شویم

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


[برای دسترسی به مراجع و لینک‌های مقاله، نسخه‌ی پی‌دی‌اف آن را با کلیک این‌جا دریافت کنید]

مقدمه

پیشنهاد آقای اکبر گنجی، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر، و محقق مبنی بر ضرورت حذف «مثلث جیم» از مجلس خبرگان موج عظیمی‌ را اول در شبکه‌های اجتماعی، و سپس در داخل ایران براه انداخت. «مثلث جیم» مرکب از سه‌ شخصیت ضدّ حاکمیت مردم برسرنوشت خویش، آیت‌الله‌ها احمد جنّتی دبیر شورای نگهبان، محمد یزدی رئیس سابق قوه قضائیه که از آن ویرانه‌ای ساخت و رئیس کنونی مجلس خبرگان، و محمد تقی‌ مصباح یزدی تئوریسین خشونت و یکی‌ از ضدّ مردمی‌ترین روحانیون مرتجع می‌باشد. این موج آنچنان در ایران مورد استقبال قرار گرفته است که آیت‌الله علی‌ خامنه‌ای و اقتدار گرایان را در وحشت عظیمی‌ فرو برده است، بطوری که مجبور به واکنش شده‌اند، و از حدود دو هفته قبل بسیاری از آن‌ها، از جمله خود آقای خامنه‌ای بر ضدّ آن سخن گفته‌اند، که این موضوع خود تبلیغ بسیار بزرگی‌ برای پیشنهاد آقای گنجی بوده است.

برای دستکم ۸ سال نگارنده مقالات متعددی به زبان انگلیسی‌ درباره وجود یک «دولت پنهان» در ایران منتشر کرده است، که آخرین آن‌ها اینجا و اینجا هستند. این «دولت پنهان» مرکب از شبکه‌های پنهان و نیمه پنهان از نیرو‌های امنیتی و اطلاعاتی‌ و عوامل آن در سپاه، بسیج، قوه قضائیه، و وزارت اطلاعات می‌باشد. بخش اقتصادی «دولت پنهان» شامل قرارگاه خاتم الانبیا و حدود هفت هزار شرکت‌های اقتصادی می‌باشد که در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد بسیار قدرتمند شد، و همانطور که آقای مهدی کروبی قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ پیشبینی‌ کرده بودند، مانع از پیروزی مهندس میرحسین موسوی، یکی‌ از سه‌ رهبر شریف جنبش سبز شد.

در همین انتخابات کنونی «دولت پنهان» نقش اول را در ردّ صلاحیت هزاران نامزد مجلس ایفا نمود. آقای علی‌ سعیدی، نماینده آقای خامنه‌ای در سپاه و یک چهره فوق امنیتی، با صراحت تمام اعلام کرد که شورای نگهبان از سپاه درباره نامزد‌ها استعلام کرده بود، و سپاه اطلاعاتی‌ که در هیچ پرونده و یا شکایت قوه قضائیه وجود نداشت را در اختیار شورا قرار داده بود. این نه‌ تنها نقض قانون انتخابات خود جمهوری اسلامی می‌باشد، چراکه قانون نقشی‌ را برای سپاه در اینباره قائل نیست، بلکه بخوبی نشان می‌دهد که هزاران فعال سیاسی و اجتماعی که بطور رسمی‌ متهّم به هیچ کاری نشده‌اند در سپاه و واحد اطلاعات آنکه در حقیقت نقش وزارت اطلاعات «دولت پنهان» را بازی می‌کند، دارای پرونده هستند. افشاگری‌های اخیر درباره اختلافات شدید در درون شورای نگهبان، که بخشی از آن‌ها توسط آقای نجات اله ابراهیمیان سخنگوی شورا و یکی‌ از ناراضیان شورا درباره اقدامات آقای جنّتی افشا شد، گوشه دیگری از نقش «دولت پنهان» و مامور آن در شورا، آقای جنّتی، را آشکار کرد.

در چنین فضائی تشویق هموطنان ما، که تصمیم به رأی دادن در هفتم اسفند دارند، به رأی دادن به لیست هایی که چهره‌های ضدّ مردمی در آن نیستند اقدامی بسیار مثبت به شمار می‌رود. تمامی گزارش‌ها از درون ایران حاکی از آن است که بخش بسیار وسیعی از مردم در انتخابات رأی خواهند داد، بخصوص که بسیاری از چهره‌های شناخته شده مردمی، از زندانیا‌ن سیاسی گرفته، تا خانواده آقای کروبی، از مردم دعوت کرده‌اند که در این انتخابات رأی داده و با رأی سلبی خود از ورود چهره‌های ضدّ مردمی جلوگیری کنند. بنا بر این، اگر قرار است که چنین اتفاقی روی دهد، درخواست از مردم برای در نظر گرفتن کارنامه این چهره‌های ضدّ مردمی و تلاش برای جلوگیری از ورود آن‌ها به مجلس خبرگان اقدامی مثبت در راستای منافع ملی‌ کشور است. در عین حال، آن هموطنانی که مانند نگارنده به تغییر از داخل ایران برای حرکت به سوی یک نظام دمکراتیک بدون دخالت خارجی‌ معتقد هستند، می‌بایست از هر فرصتی برای ضربه زدن به «دولت پنهان» و عوامل ارتجاعی آن استفاده کنند.

هدف این مقاله بحث درباره سه‌ چهره دیگر مخالف حاکمیت مردم بر سرنوشت خود می‌باشند. این سه‌ نفر را آقای گنجی در مقاله‌ها و پست‌های فیس بوکی «مثلث خراسان» نامگذاری کرده و در مقاله آخرین نگارنده هم همین اصطلاح ذکر شده است، چرا که هر سه‌ نامزد مجلس خبرگان از استان خراسان رضوی هستند. در آغاز با کارنامه «مثلث خراسان» آشنا می‌شویم.

سید محمد‌ سعیدی

آقای سید محمد سعیدی در سال ۱۳۳۰ در ‌قم متولد شد. ایشان فرزند آیت‌الله محمد رضا سعیدی هستند که در زمان محمد رضا شاه کشته شد. تحصیلات حوزوی خودرا هم در مشهد و هم در ‌قم گذراند. ظاهراً در دوران محمد رضا شاه ایشان بدلیل فعالیت‌های سیاسی زندانی نیز شد. ولی‌ برای سال‌های طولانی‌ پس از انقلاب ایشان هیچگونه مقام مهمی‌ نداشتند، و نامی‌ از ایشان مطرح نبود. آقای خامنه‌ای برای اولین بار در سال ۱۳۷۰ به ایشان یک پست «مهم» دادند، که عضویت موسس «مرکز خدمات حوزه‌های علمیه» بود. ایشان از سال ۱۳۸۷ امام جمعه ‌قم، و از سال ۱۳۸۹ تولیت حضرت معصومه در ‌قم را بعهده دارند.

آقای سعیدی یک روحانی تندرو و یاوه گو می‌باشد، و‌‌ همان فردی است که گفت آقای خامنه‌ای در زمان‌زاده شدن «یا علی» گفته است. ایشان همچنین درباره جنبش مردمی سبز، که آقای خامنه‌ای و حامیان ایشان بدان فتنه می‌گویند، چنین گفت،
«فتنه از آدمکشی بالا‌تر است؛ باید با فتنه گران برخورد کرد و آن‌ها را کشت. فتنه گناه اجتماعی بوده و آثار شوم آن منحصر به آشوب گران نیست، از این رو قرآن فرمود فتنه از آدمکشی بالا‌تر است؛ خداوند دستور داده که برای ریشه کن کردن فتنه و فتنه گران باید با آن‌ها برخورد کرد و آن‌ها را کشت.»

احمد علم الهدی

آقای سید احمد علم الهدی متولد ۱۳۳۳ در مشهد می‌باشد، که در همانجا تحصیلات فقهی‌ خودرا به پایان رساند. ایشان از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ رئیس کمیته انقلاب اسلامی منطقه یک تهران بود. ایشان همیشه ادعا داشته‌اند که به همراه آیت‌الله محمد رضا مهدوی کنی و برادر ایشان آیت‌الله محمد باقر باقری، معروف به باقری کنی، و همچنین مرحوم آیت‌الله حسینعلی منتظری از بنیان گذاران دانشگاه امام صادق در ۱۳۶۱، یعنی‌ زمانیکه ۲۸ ساله بودند، می‌باشند. در میان روحانیون کمتر کسی‌ به اندازه آقای علم الهدی به مخالفت با آقای محمد خاتمی پرداخت، کمتر کسی‌ به اندازه ایشان مواضع خصمانه هم نسبت به اصلاح طلبان و هم نسبت به رهبران شریف جنبش سبز داشته است، و کمتر کسی‌ مانند ایشان از آقای احمدی‌نژاد حمایت کرد. ایشان همچنین بار‌ها بر ضدّ آقای اکبر هاشمی رفسنجانی‌ به تندی صحبت کرده‌اند. آقای علم الهدی اگرچه هیچگاه سمت رسمی‌ در دستگاهای امنیتی نداشته‌اند، همیشه به چهره‌های امنیتی بسیار نزدیک بوده‌اند. بعنوان مثال، ایشان یکی‌ از حامیان سرسخت گروه «آباد گران» بودند که در انتخابات دوره دوم شورای شهر تهران در سال ۱۳۸۲ ظهور کردند. این گروه مرکب از سرداران بازنشسته سپاه و چهره‌های امنیتی بود که آقای احمدی‌نژاد را به سمت شهردار تهران پس از پیروزی در آن انتخابات منسوب کرد. در حال حاضر ایشان عضو مجلس خبرگان و از سال ۱۳۸۴ امام جمعه مشهد بوده‌اند.

در عین حال اگر خطبه‌های نماز جمعه و یا مصاحبه‌های ایشان را مرور کنیم، خواهیم دید که کمتر کسی‌ به اندازه ایشان درباره مردم توهین آمیز صحبت کرده است، که نوشتن درباره آن‌ها مثنوی هفتاد من می‌شود. ایشان همچنین ادعا کرده‌اند که آقای خامنه‌ای مانند امامان شیعه معصوم هستند.

محمود هاشمی‌ شاهرودی

آیت‌الله سید محمود هاشمی‌ شاهرودی در سال ۱۳۲۷ در نجف متولد شد. تحصیلات حوزوی خودرا هم در نجف و هم در ‌قم انجام داد. تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در عراق زندگی‌ می‌کرد، ولی‌ پس از انقلاب به ایران آمد و مدتی‌ رابط آقای خمینی و آیت‌الله سید محمد بقار صدر بود که به دستور صدام حسین در سال ۱۳۵۹ کشته شد. ایشان از بنیان گذاران شورای انقلاب اسلامی عراق در ۱۳۶۱ و برای ۳۰ ماه رئیس آن بود. سال‌ها عضو شورای نگهبان بود [و اکنون نیز هست]، تا اینکه در سال ۱۳۷۸ به سمت رئیس قوه قضائیه منسوب شد. در آغاز ریاست خود اعلام کرد که «ویرانه‌ای تحویل گرفته است،» و صحبت از «اصلاحات قضائی» کرد، ولی‌ کار مهمی‌ انجام نداد. در زمان ریاست ایشان بود که بسیاری از روزنامه نگاران به زندان رفتند، صد‌ها روزنامه، مجله و دیگر نشریات تعطیل شدند، ولی‌ ایشان هیچگاه مانع از تخلفات و جنایات آقای سعید مرتضوی نشد.

همچنین در زمان ریاست ایشان بر قوه قضائیه و مجلس اصلاح طلب ششم بود که مصونیت قضائی نمایندگان مجلس برای اولین بار در تاریخ ایران برداشته شد، شصت نماینده به قوه قضائیه احضار شدند، و حتی آقای حسین لقمانیان، نماینده اصلاح طلب همدان به ده سال زندان محکوم شد و و به زندان رفت، ولی‌ ۲۰ روز بعد با اعتراض شدید مجلس، آقای کروبی رئیس آن، و دولت آقای محمد خاتمی از زندان آزاد شد.

نکته ایکه درباره آقای هاشمی‌ شاهرودی کمتر درباره آن بحث شده است، ارتباط ایشان با دستگاه‌های امنیتی، بخصوص سپاه می‌باشد. مجلس اعلا و شورای انقلاب اسلامی عراق که در هردو آن‌ها آقای هاشمی‌ شاهرودی نقش کلیدی بازی نمودند، توسط سپاه حمایت می‌شد، و شاخه نظامی آن توسط سپاه تعلیمات نظامی داده می‌شد. ایشان همچنین دارای تشکیلات مفصل در نجف می‌باشند، اعلام مرجعیت نموده‌اند، و گزارش‌ها حاکی از آن هستند که دفا‌تر ایشان در نجف توسط سپاه برای ایشان راه اندازی شده است. بی‌ جهت نیست که بسیاری، از جمله نگارنده، معتقدند که ایشان یکی‌ از نامزد‌های محتمل برای جانشینی آقای خامنه‌ای می‌باشد.

آقای هاشمی شاهرودی یکی از روحانیونی است که خود و فرزندانش در فعالیت‌های اقتصادی دست دارند و درباره فعالیت‌های فاسد اقتصادیشان حرف و حدیث بسیاری وجود دارد. او فرزندان فاسدش به جای جنگ در عراق به ایران آمده و با حذف مخالفان به دنبال جانشینی آیت الله خامنه‌ای است.

حذف «مثلث خراسان» به سود مردم است

به گمان نگارنده واضح است که با چنین سابقه‌ای تلاش برای حذف «مثلث خراسان» و ضربه وارد کردن بر اقتدار گرایان و «دولت پنهان» اقدامی است که می‌تواند بطور مشترک توسط ایرانیان داخل و خارج از کشور انجام شود. همه ایرانیان می‌تواند از طریق فیسبوک‌های خود، توئی‌تر، وبسایت‌ها، تلگرام، ایمیل، و غیره در این اقدام شرکت کنند، بدون آنکه موضع خود درباره رأی دادن و یا رأی ندادن را‌‌ رها کنند: فقط به هموطنانی که قصد رأی دادن در انتخابات ۷ اسفند را دارند توصیه می‌کنیم حذف این آقایان را در نظر بگیرند، و اگر تصور می‌کنند که حذف آن‌ها به سود کشور و مردم است به لیست‌هایی رأی دهند که این مثلث و «مثلث جیم» در آن نباشند.

بر خلاف ادعای بخشی از اپوزیسیون خارج از کشور، مشارکت در انتخابات مشروعیت بخش به جمهوری اسلامی نیست. مشروعیت یک نظام سیاسی وابسته به برگزاری انتخابات دمکراتیک، محترم شمردن نتایج انتخابات، احترام برای حقوق شهروندی و حقوق بشری، آزادی مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی‌، و دیگر موضوع‌های مربوطه است. آمار نشان می‌دهند که در انتخابات میان دوره‌ای کنگره و سنای آمریکا حد اکثر ۴۰ درصد مردم شرکت می‌کنند، ولی‌ احدی نظام سیاسی آمریکا غیر مشروع و یا غیر دمکراتیک نمی‌داند.

در عین حال انهأییکه چنین ادعایی دارند در حقیقت همصدا با آقای خامنه‌ای هستند. آقای خامنه‌ای نیز همیشه درصد شرکت مردم در انتخابات ایران را، چه واقعی‌ چه کاذب، با درصد شرکت مردم در انتخابات آمریکا که معمولاً درمورد انتخابات کنگره و سنا چیزی حدود ۴۰ درصد است مقایسه کرده، و نتیجه گرفته است که نظام ایشان مردمی‌تر است.

کلام پایانی

با توجه به سابقه امنیتی «مثلث خراسان» و نقش آن‌ها، به‌ خصوص آقای هاشمی‌ شاهرودی، در سرکوب مردم و پایمال کردن حقوق حقه آن‌ها، و نقش ارتجاعی آقایان سعیدی و علم الهدی، حذف «مثلث خراسان» دستاوردی بزرگ برای مردم و شکستی بزرگ برای «دولت پنهان» خواهد بود. حتی اگر این تلاش به نتیجه مطلوب نرسد، وحشت اقتدار گرایان بخوبی نشان می‌دهد که تا چه میزان از سازماندهی مردم پیرامون یک هدف مشترک وحشت دارند. انهأییکه مانند نگارنده به تغییر و حرکت بسوی یک حکومت دمکراتیک از داخل و توسط مردم، و بدون دخالت کشور‌های خارجی‌ معتقد هستند، از هر فرصتی برای متحد کردن مردم پیرامون اهداف مشترک استفاده می‌کنند، و حذف «مثلث جیم» و «مثلث خراسان» یکی‌ از این فرصت هاست. مردم در تهران و خراسان می‌توانند به لیست‌هایی رأی دهند که باعث حذف «مثلث جیم» و «مثلث خراسان» شوند، و با رأی نیاوردن اعضای شورای نگهبان و نزدیک‌ترین افراد به آقای خامنه‌ای، سپاه و نیروهای امنیتی، ضربه بزرگی‌ بر آنان وارد آید.

تحریم کنندگان انتخابات (سلطنت طلبان، فرقه مجاهدین خلق، آقای ابولحسن بنی صدر و طرفداران ایشان [هر تعداد که هستند]، برخی گروه‌های کمونیستی ارتدوکس، خانم شیرین عبادی، و اپوزیسیون همسو و متحد با دولت‌های خارجی‌) که با نظر امثال نگارنده مخالف هستند، با آزمون خوبی روبرو هستند. اگر این‌ها کمترین پایگاه اجتماعی و تأثیری در جامعه ایران داشته باشند، باید بتوانند حداقل میزان چشمگیری از مشارکت مردم در انتخابات را بکاهند. هفتم اسفند آزمونی همگانی است.

ـــــــــــــــــ
نگارنده از خوانندگان گرامی‌ دعوت می‌کند که برای دریافت آخرین خبر‌ها و تحلیل‌ها در باره ایران و بقیه خاور میانه، هم به فارسی و هم به انگلیسی، از وبسایت او، اخبار ایران و گزارش‌های خاور میانه بازدید کنند، و مصاحبه‌ها و دیگر برنامه‌های تلویزیونی او را در اینجا تماشا کنند. فیسبوک نگارنده در اینجاست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016