گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حكايت «اوراق پاناما» و نبودن نام سياستمداران امريكايىف.م.سخن، ویژه خبرنامه گویا به عنوان مقدمه متاسفانه عده اى از دوستان اهل قلم و رسانه، كه از جريان «اوراق پاناما» تنها چند خبر و تفسير متفرقه خوانده اند، موضوع اين رويداد بى سابقه در عالم رسانه ها را به شكل هاى مختلف، «عادى» و «نه چندان متفاوت» با افشاى اسناد ديگر معرفى كرده اند. اين يك خطاى بزرگ است كه دستكم از اهالى رسانه مرتكب شدن به آن بعيد مى نمايد. اوراق پاناما، كه حجمى غير قابل تصور دارد، به طور خام و كار نشده، در اختيار عموم قرار نگرفته است بلكه ابتدا توسط دو خبرنگار «زود دويچه تسايتونگ» و بعد حدود ٤٠٠ خبرنگار از كشورهاى مختلف كه مسلط به ٢٥ زبان بوده اند مورد بررسى دقيق قرار گرفته و بعد از كشف ارتباط ميان اسناد و اشخاص نام برده شده در اين اسناد و ارتباط اين افرادِ اغلب ناشناس با سران كشورها و سياستمداران بزرگ و اشخاص اثر گذار در سياست و جنگ و اقتصاد و تروريسم و مواد مخدر و قاچاق اسلحه و انسان و غيره، قرار است به تدريج منتشر شود.
دو خبرنگار زود دويچه تسايتونگ كتابى به نام «اوراق پاناما» نوشته اند كه ديروز از زير چاپ بيرون آمد. قصد داشتم خلاصه ى چند فصل اول اين كتاب بسيار خواندنى و مهيج را امروز منتشر كنم كه از چند سو با سوال «چرا در اوراق پاناما از امريكا خبرى نيست؟» رو به رو شدم. سايت فارسى «دويچه وله» نيز اين سوال را مطرح كرد و چند فرض را به عنوان پاسخ براى آن در نظر گرفت. امروز در «زود دويچه تسايتونگ»، «نيكولاس ريشتر» مطلبى در همين زمينه منتشر كرد كه بر اساس اطلاعات مندرج در نوشته ى او اين مطلب را تهيه كردم تا به سوال عدم حضور امريكايى ها در اوراق پاناما پاسخ داده شود. اين موضوع دليلى داده است به دست سران ديكتاتور جهان و روسيه و چين تا با زير سوال بردن مواردى كه در باره ى خودشان در اين اوراق مطرح شده، بازى را به زمين امريكا و توطئه ى سيا براى بدنام كردن بدنام ترين سياستمداران و چپاولگران مالى بكشانند، كه بهترين وسيله براى گل آلود كردن وضع و پنهان كردن افتضاح هاى سياسى و مالى خودشان است. به هر طريق از فردا، بخش هايى از كتاب «اوراق پاناما» را به خوانندگان عزيز «خبرنامه ى گويا» معرفى خواهم كرد و تلاشى كه خبرنگاران مستقل با قبول خطرات بسيار براى تحقيق در باره ى تك تك موارد درج شده در اين اوراق كرده اند نشان خواهم داد؛ تلاشى كه مدت ها طول خواهد كشيد و همچنان ادامه خواهد داشت. ***** چرا در اوراق پاناما كمتر با نام شهروندان امريكا برخورد مى كنيم؟ آيا توطئه اى براى بدنام كردن غير امريكايى ها در كار است يا دليل ديگرى براى اين امر وجود دارد؟ كسانى كه در «اوراق پاناما» به دنبال اسامى افراد امريكايى مى گردند، از اين كه نام و اثرى از افراد مشهور امريكايى، ورزشكاران، هنرپيشگان و حتى نامزدهاى رياست جمهورى نمى بينند متعجب مى شوند. در حالى كه به خاطر انتشار اوراق پاناما، نخست وزير ايسلند سقوط مى كند، حتى نام يك ستاره ى فوتبال امريكايى به عنوان صاحب يك شركت صورى مطرح نمى شود. «ان.بى.سى نيوز» مى گويد آن چه در اوراق پاناما قابل توجه است اين است كه هيچ امريكايى يى در آن ديده نمى شود. كسانى كه معتقد به «تئورى توطئه» هستند حتما به اين نتيجه خواهند رسيد كه سازمان اطلاعاتى امريكا -سيا- اين اوراق را پخش كرده تا مخالفانى چون ولاديمير پوتين و بشار اسد را دچار گرفتارى كند و البته امريكا را از اين موضوعات برى بدارد. اما اين ديدگاه هاى توطئه گرايانه بر خلاف تجارب موجود است و دلايل قابل قبول بسيارى وجود دارد كه نمى گذارند امريكا به عنوان طرف «خوب» مطرح شود. نه تنها وجود نام يك كشور در «اوراق پاناما» بد است، بلكه حضور اندك در اين اوراق نيز مى تواند بد باشد. نخست اين كه، اين گفته كه امريكايى ها به هيچ وجه در اين اوراق حضور ندارند مطلقا صحيح نيست. امريكا همواره به عنوان يك سرچشمه ى بزرگ براى دارايى هاى پنهان بوده كه رسوايى مشتريان امريكايى بانك سوييسى يو.بى.اس آن را ثابت مى كند. در اوراق پاناما هم امريكايى ها حضور دارند: خبرنگار گروه روزنامه هاى «مك كلچى»، در بانك اطلاعاتى اوراق پاناما، كپى دستكم ٢٠٠ پاسپورت امريكايى را يافته است؛ ٣٥٠٠ تن از صاحبان سهام شركت هاى فرامرزى آدرس امريكايى دارند؛ و تقريبا ٣١٠٠ موسسه در كشورهاى مشهور به بهشت مالياتى رد هايى به جا گذاشته اند به طرف وكلا و متخصصان امور مالى در ميامى، نيويورك و ساير ايالات امريكا. حداقل ٤ امريكايى، كه دفتر وكالت مُساك فُنْسِكا در پاناما با شركت هاى صورى به آن ها كمك كرده است، توسط دستگاه قضايى امريكا به خاطر جرائم سنگين مالى محكوم و يا متهم شده اند. از «ديويد گفن» هم مى توان نام برد كه از مشاهير هاليوود است كه با جا به جا كردن پول، يك قايق تفريحى خريدارى كرده است. «كوين هال»، يكى از تحقيق كنندگان در اوراق پاناما، كه متخصص امور اقتصادى نيز هست مى گويد: خبرنگاران «مك كلچى» با دقت بسيار، اوراق پاناما را براى يافتن نام سياستمداران امريكايى جست و جو كردند. «ما در قسمت جست و جوى بانك اطلاعاتى مان، نام تمام نمايندگان و سناتورهاى كنگره، نام همكاران آن ها، نام اعضاى دولت، نام نامزدهاى انتخابات رياست جمهورى، نام كسانى كه نامزدها را تامين مالى كرده اند، نام لابى ئيست ها و تمام حاميان موسسه ى كلنيتون را وارد كرده ايم. نبايد تصور كرد كه سياست در امريكا پاكيزه است. اين امكان وجود دارد كه شركتى با وجود جست و جوى روشمند در ميان يازده ميليون سند هنوز پيدا نشده باشد. حجم اوراق پاناما بسيار بزرگ است و تنها بخش كوچكى از واقعيت تا كنون منتشر شده است. اين را هم بايد در نظر داشت كه در نزديكى امريكا، بهشت هاى مالياتى انگليسى زبانى مانند جزاير «كايمن» يا «باهاما» با تعدادى بى شمار موسسه كه روش هاى پنهان كردن دارايى را به خوبى به كار مى برند وجود دارند. بنابراين از ديدگاه يك امريكايى ضرورت فورى براى رفتن به پاناماى اسپانيايى زبان وجود ندارد. به علاوه در ايالاتى مانند «دلاور» يا «وايومينگ»ِ خودِ امريكا مى توان اين نوع پنهان كارى ها را انجام داد. در واشينگتن اين موضوع نيز طبيعى ست كه كسى چند سالى در عالم سياست فعاليت كند، -حال در پارلمان يا وزارت خانه يا كاخ سفيد-، بعد چند سالى كار اقتصادى كند، -جايى كه مى تواند از روابط خوب خود بهره بگيرد-، و دوباره به عالم سياست باز گردد. به غير از اين، دادگاه عالى امريكا اين اجازه را داده است تا ثروتمندان و كنسرن ها بدون هيچگونه محدوديتى براى مبارزات انتخاباتى هزينه كنند. پس در سياست امريكا، موضوع پول و ثروت اهميت خاصى ندارد و فقط بايد از پنهان كردن دارايى ها و فعاليت هاى اقتصادى و تجارى خوددارى كرد. براى ثروتمندان امريكايى، نگرانى كمترى نسبت به برخى از كشورهاى اروپايى يا امريكاى لاتين وجود دارد كه بخواهند دارايى خود را در خارج از امريكا پنهان كنند. وقتى درآمد از اندوخته ى مالى به دست آيد درصد ماليات از كارمندان نيز كمتر خواهد بود. «كوين هال» مى گويد: «وقتى كسى ميت رامنى يا دانلد ترامپ نام دارد و در آمد او از سرمايه گذارى اوست، درصد ماليات چنان اندك است كه نيازى به كشورهاى امن ديگر نخواهد داشت. ضمنا ثروتمندان از نقاط ضعف قانونى و اخلاقى در موضوع پرداخت ماليات استفاده مى كنند.» اين موضوع را نامزد رياست جمهورى حزب دمكرات -برنى سندرز- نيز تاييد مى كند. او مى گويد سيستم، در امريكا، تنها در دست ثروتمندان است. برنى سندرز در واكنش به افشاى اوراق پاناما مى گويد: «من اين موضوع را هميشه به شما گفته ام.» سندرز در جايى توضيح مى دهد «در زمان نابرابرى رشد يابنده، بايد ثروتمندترين اشخاص و كنسرن هاى بزرگ سهم درست مالياتى خود را بپردازند.» «بچه ها نبايد گرسنگى بكشند، در حالى كه ميلياردرها از بهشت هاى مالياتى براى نپرداختن ماليات استفاده مى كنند.» Copyright: gooya.com 2016
|