چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

خشم مکارم شیرازی و افول بهایی ستیزی‌، رضا حقیقت نژاد

ایران وایر ـ «مهسا امرآبادی» و «مسعود باستانی»، زوج روزنامه نگار ایرانی از جمله کسانی بودند که در روزهای پس از انتخابات ۸۸ پایشان به زندان باز شد. آن ها هفت سال حکم زندان داشتند. مهسا و مسعود این روزها پس از پایان دوران محکومیت، اجازه فعالیت رسانه ای ندارند ولی در توییتر فعال هستند.

دیروز مهسا امرآبادی در توییتر نوشت: «خیلی ساده است؛ وقتی چندین و چند ماه با کسی زندگی می کنی، بعدها دلت برایش تنگ که هیچ، پر می کشد، به ویژه که آن فرد فریبا کمال آبادی باشد.»

سه ساعت بعد مسعود باستانی نیز در توییتر خاطره ای از زندان نوشت: «رییس زندان برای بازدید آمده بود. او در پاسخ به یکی از هم بندیان بهایی،‌ به عقیده اش توهین کرد. وقتی نگاهم کرد،‌ گفتم هم وطن! از رفتارت خجالت زده شدم.»

مهسا امرآبادی چهار روز پیش وقتی «فریبا کمال آبادی»، یکی از مدیران جامعه بهایی پس از هشت سال زندان، برای پنج روز به مرخصی آمد، به دیدار او رفت. علاوه بر او، «فائزه هاشمی رفسنجانی»، «بهمن احمدی امویی»،‌ «ژیلا بنی یعقوب»، «ساجده عرب سرخی» و... هم به دیدار این زندانی بهایی رفته بودند. فریبا امروز به زندان بازگشت. او باید ۱۲ سال دیگر را در زندان بگذارند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


وجه مشترک همه افراد نام برده این بود که در زندان با یک فرد بهایی هم بند بوده اند. اما به نظر می رسد یک وجه مشترک دیگر هم وجود دارد که فائزه هاشمی آن را ترسیم کرده است: «من با این ها [بهایی ها] آشنایی نداشتم و قبل از زندان، با جامعه بهایی هیچ ارتباطی نداشتم. جمهوری اسلامی با زندانی کردن من، سبب این آشنایی و ارتباطات و باز شدن دریچه دیگری در زندگی من شد.»

«محمد نوری زاد»، فعال سیاسی که مدتی در زندان با بهاییان هم بند بوده نیز به این موضوع اشاره کرده و گفته است تحت تبلیغات حکومت، بهاییان را «شهروند درجه ۵» می دانسته است. او پس از دیدارهایش با خانواده بهاییان، توضیح داده است: «بر خلاف این که احساس می کردم با هجمه هایی مواجه بشم، از طرف هم کیشان، سپاهی ها، دوستان، دولتمردان، زندان رفته و فرهنگیان با استقبال و همراهی بسیار فراوانی روبه رو شدم. ما هم مثل تو [درباره بهاییان] شرمساریم ولی شهامت ابرازش را نداریم.»

اما دیدار و گفته های فائزه هاشمی رفسنجانی با واکنش تند تندروها مواجه شد. اکبر هاشمی رفسنجانی، پدر فائزه هم موضع تندی علیه بهاییان اتخاذ کرد و اقدام دخترش را اشتباه خواند.

«ناصر مکارم شیرازی»، مرجع تقلید شیعه ساکن قم با انتقاد شدید از دیدار فائزه هاشمی با فریبا کمال آبادی، گفته است: «این جانب منتظر بودم ببینم کسی اعتراض می کند یا نه. متاسفانه خبری نیست... چرا دیگران سکوت کردند؟»‌
«دریچه دیگر» که فائزه هاشمی از آن سخن می گوید و «سکوت» که مکارم شیرازی از آن گلایه می کند را می توان نشانه ای از تغییر در نگاه جامعه ایران به بهاییان توصیف کرد.

ناصر مکارم شیرازی در بهایی ستیزی، فردی سابقه دار است. او مانند بسیاری از مراجع تقلید شیعه، احکام مذهبی تندی علیه بهاییان صادر کرده است. در عین حال، نقش ویژه ای هم در پرونده فریبا کمال آبادی و دوستانش داشته است.

فریبا کمال آبادی، عضو گروه هفت نفره موسوم به «یاران ایران» بود. به گفته «مهنار پراکند»، وکیل دادگستری که وکالت این پرونده را بر عهده داشته است، در جریان رسیدگی قضایی به این پرونده، یکی از دادیاران دادگاه انقلاب استفتایی از آیت الله مکارم شیرازی می کند مبنی بر این که اگر بهاییان برای دین خود تبلیغ کنند، حکم آن ها چیست:‌ «آیت الله مکارم شیرازی پاسخ داده اند چنان چه تلاش مستمر داشته باشند و خلاف اسلام باشد، براساس این استفتا بود که اتهام جدید، "محاربه" و "افساد فی الارض" هم به اتهام های قبلی اضافه شد.»

دستگاه قضایی بر اساس همین فتوا، برای هفت عضو «یاران ایران» تقاضای صدور حکم اعدام کرد. در نهایت، آن ها هر کدام به ۲۰ سال زندان محکوم شدند؛ حکمی که فتوای مکارم شیرازی به اندازه کافی در صدورش موثر بود.
این اتفاق سال ۸۶ رخ داد. هشت سال پس از این ماجرا، آزادی پنج روزه فردی که بر اساس فتوای مکارم شیرازی، مفسد فی الارض بوده،‌ با استقبال گسترده شهروندان ایرانی و زندانیان سیاسی مواجه می شود.

چنین استقبالی با توجه به سابقه طولانی و قدرتمندانه تبلیغات روحانیون شیعه علیه بهاییان، دارای اهمیت است. به تعبیر «فرج سرکوهی»، نویسنده و روزنامه نگار، «بهاییت تنها مذهبی است که روحانیت شیعه برای مبارزه با آنان نهاد ویژه ای [انجمن حجتیه]‌ تاسیس کرده است.»

«محمد توکلی طرقی»، استاد دانشگاه و مورخ هم در گزارشی مفصل، شرح داده است که از سال ۱۳۲۰ انبوهی از سازمان های تبلیغاتی و مذهبی صرفا به خاطر مبارزه با بهاییت تشکیل شده اند. «انجمن تبلیغات اسلامی» و «جامعه تعلیمات اسلامی» از مشهورترین این موسسات بوده اند.

به گفته موسسان جامعه تعلیمات اسلامی، این موسسه تنها در طول ۲۵ سال، ۱۷۰ موسسه فرهنگی دیگر را راه اندازی کرده که عمدتا در زمینه تبلیغ علیه بهاییان نقش داشته اند. علاوه بر این دو نهاد، نام ۱۵ موسسه بزرگ و فعال دیگر هم به عنوان کانون های ضدبهایی در طول ۷۰ سال گذشته ثبت شده اند.
در طول این دوران همواره مراجع تقلید شیعه با صدور فتواهای متعدد، بخشی از نظام تبلیغاتی علیه بهايیان بوده اند. در روزهای اخیر نیز عمده رسانه های تندرو برای برجسته سازی اهمیت مبارزه با بهاییان، به فتوای علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی و سایر مراجع تقلید شیعه ساکن قم پرداخته اند.

مبارزه با بهایی و نفی حقوق شهروندی و اجتماعی آن ها از معدود مواردی است که آن ها با هم اشتراک نظر دارند. با وجود این اشتراک و اجماع نظر گسترده، برخی نظرات متفاوت مانند رای مرحوم «حسینعلی منتظری»، مرجع تقلید منتقد حکومت که تاکید کرد بهاییان از حقوق شهروندی برخوردار هستند و باید از «رافت اسلامی» هم بهره مند شوند، فضاهای تازه ای برای بحث و گفت و گو در میان پژوهش گران دینی درباره موقعیت و وضعیت بهاییان ایجاد کرده است. به این موارد می توان تلاش های برخی روحانیون شیعه مانند «عبدالحمید معصومی تهرانی» را مورد اشاره قرار داد که با اظهارنظر درباره حقوق بهاییان یا انجام برخی کارهای نمادین مانند خوش‎نویسی کتاب «اقدس بهاییان»، مخالفت خود با گزاره های رسمی را ابراز کرده اند.

دامنه این گفت و گوها در میان برخی شخصیت های سیاسی اصلاح طلب مانند «محمدعلی ابطحی»، معاون دولت خاتمی نیز قابل رصد است. علاوه بر این، مرور سایت های مذهبی وابسته به حوزه علمیه نشان می دهد که در ماجرای اخیر، کم ترین تحرک و واکنش منفی از جانب شخصیت های حوزوی صورت گرفته است؛ سکوتی که گلایه مکارم شیرازی را برانگیخت.

اما موج هم‏دلی با بهاییان در سال های اخیر محدود به زندانیان نبوده است؛ محرومیت آن ها از تحصیل هم یک جنبه دیگر از حقوق شهروندی بوده که با اعتراض هم‎دلانهاجتماعی در ایران و صدور بیانیه های حمایت گرانه مواجه شده است.

انتظار می رود همراهی اجتماعی با بهاییان به خشمگین تر شدن حاکمیت و تلاش آن ها برای اعمال فشار بیش تر بر فعالان این حوزه منجر و یا دست کم، فشارهای سال های اخیر حفظ شود. ولی گفت و گوهای گسترده رسانه ای که بازتابی از گفت و گوهای اجتماعی هستند، نشان دهنده توجه بیش تر جامعه ایران به مولفه های مرتبط با «حقوق بشر»‌ است؛ موضوعی که حکومت ایران همواره از گفت و گو درباره آن طفره رفته است و اکنون به نوشته خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه قضاییه، نگران آن هستند که دیدار با زندانیان بهایی، فضا را برای صدور گزارش های سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران مساعدتر کند؛ خشم مضاعف.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016