گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 اردیبهشت» مصداقی راست میگوید تاجزاده درست، حامد آئینهوند11 اردیبهشت» فراکسیون امید و تشدید منازعات در حاکمیت دو گانه٬ حامد آئینه وند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دردسرهای یک دیدار دوستانه، حامد آئینهوندفائزه حالا روبهروی پدر ایستاده تا نشان بدهد از سایه پدر گریخته و سیاستورزی را در میان آقازادهها گامی مهم به پیش برده است. موجی که دیدار دوستانه او با فریبا کمالآبادی در دریای سیاستورزی ایران درست کرده، موج کوچکی نیست چون دستکم راه آقا و آقازاده سرشناسی را در پهنه سیاست ایران از هم جدا کرده است
فائزه هاشمی که نامش از سالهای نه چندان دور اصلاحات و با کاندیداتوری در مجلس پنجم بر سر زبانها افتاد از بدو ورود به عرصه سیاست،تلاش کرد تا با فاصله گذاری میان خودش و پدر صاحب شخصیت مستقلی در میان افکار عمومی باشد. حضورش در ایام تبلیغات با ظاهری متفاوت و حرفهایی نو و پر جاذبه برای نسل جوان عزمش را در این مسیر به نمایش می گذارد. به عنوان منتخب دوم تهران در رقابتهای مجلس پنجم به پارلمان راه یافت.آن روزها شایع بود که او رای اول تهران را کسب کرده اما پدرش یعنی آیت ا.. هاشمی در توافقی با ناطق نوری و وزارت کشور،زمینه چینی کردند تا نام او به عنوان منتخب دوم تهران اعلام شود چون پیروزی یک زن در صدر لیست تهران را در آن سالها،برای حاکمیت پیام خوبی تلقی نمی کردند.همان موقع هم گویا این اقدام پدر دختر را رنجانده بود چرا که او می پنداشت این کارخودش نوعی دستبرد به آراء مردم است. کسوت نمایندگی فرصتی در اختیارش گذاشت تا تلاشهایش را برای فاصله گیری از سایه پدر بیشتر کند. از همین رو بود که به سراغ تاسیس روزنامه" زن "رفت. روزنامهای که دارای مشی فمینیستی و اصلاح طلب بود و با سردبیری ابراهیم نبوی و سپس مسعود بهنود از ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ تا ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ منتشر گردید. زن در آن سالها خوش درخشید و با آنکه عمرش کوتاه بود اثرات مانایی بر تحولات جامعه زنان ایران و هم چنین فضای رسانه ای آن سالها گذاشت . چنانکه نه تنها بسیاری از زنان آن را می خواندند که مردان نیز در آن صدایی قوی داشتند. در هنگامه انتخابات مجلس ششم اما فائزه که تلاشی ستودنی و از سر اعتقاد و نه نمایش برای بهبود وضعیت شاخص های دموکراسی در ایران انجام داده بود به دلیل بلوا هایی که سر کاندیداتوری پدرش توسط اصلاح طلبان روی داد از ورود به مجلس ششم باز ماند.مجلسی که شاید بتوان گفت جنجالی ترین مجلس پس از انقلاب تا امروز بوده و حضور فائزه هاشمی در آن می توانست چه بسا مانایی آن را در خاطرات ایرانیان بیشتر کند. او اما از سیاست دست نکشید، این خصلت را از پدر به ارث برده بود که در زمین سیاست هیچ بازی،بازی آخر نیست و پیوسته به فعالیتهایش ادامه داد . پس از مجلس ششم که فرجام تلخی داشت و آن استعفای دسته جمعی نمایندگان موید بی خاصیت شدن مجلس بود او نیز در اداوار بعدی مجلس نتوانست ثبت نام کند چون اقتدارگریان دستش را خوانده بودند که به قول معروف تمایلی به رفتارهای معمول آقا زادگی ندارد و با چسباندن مهمر محکومیت بر پیشانی اش در جریان لغو امتیاز روزنامه زن که در این امر و برای از میدان به در کردن رقبا متخصص هستند برای همیشه او را از فعالیت در محافل رسمی قدرت مرخص کردند. در نتجه پیوندهایش با اصلاح طلبان و دانشجویان و فعالان زن بیشتر و عمیق تر شد. در سالهایی که احمدی نژاد آقایی می کرد چون نظر آقا به او نزدیکتر بود تنها خانم طایفه هاشمی که زبان برایی برای نقد احمدی نژاد داشت کسی نبود جز فائزه هاشمی... در جریان کودتای ۸۸ و ماجراهای پر دامنه آن به صراحت گفته بود که خامنه ای از زمانی احساس قدر قدرتی بیشتری در مقام رهبری کرده که با ورود احمدی نژاد به پاستور،حاکمیت یک دست شده است چون در زمان ریاست جمهوری پدرش خامنه ای قدرتی نداشته و در دوره خاتمی هم همیشه تنش در لرزه بود از اقدامات احتمالی اصلاح طلبان، حالا که مجلس و دولت با ساز او می رقصند طبیعی است که نتواند کسی را غیر از احمدی نژاد برای ریاست جمهوری بپذیرد. این استدلال فائزه هاشمی برای توضیح چرایی وقوع کودتای ۸۸ ، استدلالی بود که اگر همه اصلاح طالبان جرات تائیدش را نداشتند اما به خوبی درکش می کردند.همین گزاره و البته حضور خیابانی پی در پی با مچ بند سبز در میان معترضان به کودتای انتخاباتی بود که غضب آیت ا.. خامنه ای را در پی داشت و بانی پرونده قطوری شد برای فائزه هاشمی و نهایتا صدور حکم شش ماه زندان برای او حالا، نماینده مجلس پنجم و دختر آیت ا.. هاشمی در اوین بود. در بندی که معروف است به بند نسوان و در کنار زنانی از جمعهای مختلفی که به بهانه های متفاوتی در زندان بودند از روزنامه نگاران و دانشجویان گرفته تا بهایی ها و مجاهدین و فعالان حقوق بشری و... او که استعداد و خواست متفاوت بودن را از سالها پیش به نمایش گذاشته و دراین مسیر ممارست کرده بود در زندان و در نشست و برخاست با زندانیان در طول شش ماهی که با آنان به قول خودش زندگی کرده بود درچه های جدیدی به رویش باز شد تا در تمامی خوانش های جمهوری اسلامی از همه مسائل عرصه سیاست و فرهنگ تردید کند.این تردیدها و به نمایش گذاشتن آنها در فرصتهای مختلفی که رسانه ها در اختیارش می گذاشتند البته بی هزینه نبود. پس از آزادی از زندان یکی از سرکرده های خود جوش به نام سعید تاجیک، در شهرری حسابی و با رکیک ترین الفاظ از خجالت او در آمد. فائزه البته این شانص را داشت که فیلم آن هتک حرمت پخش شود تا هم مریدان آیت ا.. خامنه ای بهتر شناخته شوند هم بر محبوبیت و مظلومیت او افزوده شود.از آن به بعد هم هر جایی به سخنرانی دعوت شد، عده ای که همیشه خود جوش برای برهم زدن سخنرانیها به حرکت در می آیند برگزاری مراسم را به هم می زدند تا به هم خوردن مراسم سخنرانی و هم چنین لغو کنسرتها با خود جوشی نسبتی همیشگی پیدا کند. فائزه هاشمی در ایام تبلیغات انتخابات مجلس فرصت سخنرانی برای ائتلاف امید را پیدا نکرد اما با دیداری که از هم بند بهایی اش انجام داد به اندازه کافی فرصت سخنرانی برای اقتدارگرایان فراهم آورد. اقتدار گرایانی که درد باختشان در مجلس را التیامی نیست از این فرصت به چنگ آمده استفاده کردند تا ضرب شصتی به هاشمی نشان دهند و حاشیه ای برای نامزد احتمالی ریاست مجلس خبرگان آینده بسازند. فائزه هاشمی درباره دیدارش پس از حملات گفت، حیوان نیستم و انسانم و به دیدار هم بندی خودم رفتم. او می خواست انسان بودن خود را به رخ اقتدارگرایان بکشد در حالی که آنها سالهاست نسبتی با انسانیت ندارند. کار به جایی رسید که آیت ا.. مکارم شیرازی این دیدار را که به آن عنوان ارتباط با بهایی داد مجرمانه و قابل تعقیب دانست و سرانجام پدر لب به شماتت دختر باز کرد که فائزه کار بدی کرده و باید جبران وتصحیح کند فائزه اما از کارش دفاع کرد چون دیدارش نه برای ارزش گذاری بر بهائیت صورت گرفته بود نه برای محق کردن یا تجلیل از اقدامات آنان. او صرفا به دیداری دوستی رفته بود که در زندان باهم زندگی کرده بودند و فرصت زندگی با بهایی را هم اقتدارگرایان فراهم آوردند. فائزه حالا رو به روی پدر ایستاده تا نشان بدهد از سایه پدر گریخته و سیاست ورزی را در میان آقازاده ها گامی مهم به پیش برده است.اظهار ندامت نکردن از این اقدام تبعات زیادی دارد اما فاطمه هاشمی که هم اکنون رئیس بنیاد امور بیماریهای خاص در ایران است و خواهر بزرگتر فائزه در روزگاری که در مقطع کارشناسی استاد من بود و نگارنده این سطور از شاگردان نزدیک او محسوب می شدم درباره ویژگی های اخلاقی خواهرش در حین مباحثه ای خصوصی گفت فائزه آدم توصیه پذیری نیست حتی از پدرم و کاری که تشخیص بدهد درست است را انجام می دهد، فاطمه درست می گفت فائزه کار خودش را کرد و آیت ا.. هاشمی هم حرف خودش را زد. اما موجی که این دیدار دوستانه در دریای سیاست ورزی ایران درست کرده،موج کوچکی نیست چون دست کم راه آقا و آقا زاده سرشناسی را در پهنه سیاست ایران از هم جدا کرده است. حامد آئینه وند Copyright: gooya.com 2016
|