گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
15 اردیبهشت» فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر و سازمانهای عضو آن: از اهدای مدال "شهر پاریس" به زندانی سیاسی ایرانی استقبال میکنیم14 اردیبهشت» گزارشگران بدونمرز نرگس محمدی از ایران و لطف الله نجفیزاده از افغانستان را به عنوان «قهرمانان خبررسانی» برگزید
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نرگس محمدی از "شکنجه سفید" میگوید
به گزارش «سحام»، این فعال حقوق بشر زندانی که اخیرا به دلیل فعالیتهای مدنی و حقوق بشری خود، به ١۶ سال حبس تعزیری دیگر توسط شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی محکوم شده، در نامه خود بر عوارض و بیماریهای ناشی از تجربهی سلول انفرادی تاکید دارد و از آن به عنوان «شکنجه سفید» یاد میکند. متن نامه خانم محمدی که در اختیار «کمپین مادران زندانی» قرار گرفته، به شرح زیر است: اعضای محترم انجمن جهانی قلم، این نامه را از بند زنان زندان اوین مینویسم. از میان ۲۵ زن زندانی که زنان اهلقلم و اندیشه با گرایشات فکری و سیاسی متنوع هستند، هیچ زن تروریست و خرابکاری وجود ندارد و اتهامات ما جملگی به دلیل فعالیتهای سیاسی، مدنی، عقیدتی و گرایشات فکریمان میباشد که با احکام سنگین به تحمل زندان محکومشدهایم. مجموع احکام ما ۲۳ زن، ۱۷۷ سال است (دو نفر هنوز حکم نگرفتهاند). اما آنچه موجب شد برای شما اهلقلم و اندیشه در جهان نامه بنویسم، بازگو کردن درد و رنجی فراتر از تحمل مجازات زندان است، زندانی که در آن برخلاف تمام زندانهای ایران، تلفنی وجود ندارد. ملاقاتها پشت شیشههای دوجداره و با گوشی انجام میشود و فقط ماهی یکبار میتوانیم ملاقات حضوری با اعضای درجهیک خانواده داشته باشیم. بهجز هفتهای یک ملاقات، هیچ ارتباطی با بیرون زندان نداریم و در فاصله روزهای ملاقات در سکوت و بیخبری محض فرومیرویم. اما رنج و عذاب فراتر از زندان، تحمل سلولهای انفرادی در بندهای امنیتی است. ما ۲۵ زن درمجموع ۱۵۰ ماه (بیش از ۱۲ سال) متحمل حبس دربندهای امنیتی شدهایم و این مجازات بسیار سنگینتر از مجازات زندان است که متأسفانه متهمان پیش از برگزاری دادگاه و انجام محاکمه در دورانی به نام تحقیقات مقدماتی متحمل میگردند و این دوران (تحقیقات مقدماتی) از یک روز تا چند سال ممکن است به طول بینجامد. مسئله اینجاست که متهمان سیاسی، مدنی و عقیدتی که فعالیتشان از طریق نوشتار و گفتار بوده، همچون یک تروریست خطرناک در سلولهای انفرادی بندهای امنیتی و طی مدتزمان نامعلوم نگهداری میشوند. این در حالی است که طبق قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران نگهداری متهمان در سلول انفرادی غیرقانونی است. سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه روحی و روانی است که متأسفانه طی سالهای متمادی قربانیان زیادی داشته است. طی ۱۴ سال فعالیت در کانون مدافعان حقوق بشر، تحقیقات، پژوهشها و مصاحبههای مطبوعاتی برگزار و بیانیههایی از سوی کانون مدافعان حقوق بشر و شورای ملی صلح منتشرشده است و اعتراضهایی علیه بهکارگیری این شیوه خشونتبار علیه متهمان سیاسی، مدنی و عقیدتی انجام دادهایم. اما متأسفانه هنوز سلول انفرادی سلولهای انفرادی بندهای امنیتی، زنان و مردان منتقد و فعالان سیاسی و مدنی را میزبانی میکنند. یکی از کارکردهای سلول انفرادی، گرفتن اعترافات و اقرارهای بیاساس علیه خود متهمان است که بر اساس همین اعترافات بیاساس، قضات دادگاهها احکام سنگینی صادر مینمایند. اما این تمام ماجرا نیست و درد به همینجا ختم نمیشود. بسیاری از محبوسان در سلول انفرادی، سلامت جسمی و بدتر از آن، سلامت روانی خود را از دست میدهند که گاه تا پایان عمر مبتلا به این دردها میمانند. چراکه در این محبس که بیشباهت به یک قوطی دربسته نمیباشد، فرد در خلأ و فضای تیره و مبهمی رها میشود که از هرآن چه لازمه حس و درک انسان بودن و حفظ هویت خویش است، محروم میشود. محرومیت از هوا، صدا، نور و …بهعنوان محرکهای طبیعی تا خبر، نوشتن، خواندن و … بهعنوان محرکهای ذهنی. اینجانب که مفتخرم یکی از اعضای کوچک این نهاد معتبر بینالمللی هستم، بهعنوان فردی که از سال ۱۳۸۰ تاکنون سه بار سلول انفرادی را تجربه کردهام و در سال ۱۳۸۹ در بازجوییهایی که در سلولهای انفرادی داشتم دچار حملههای عصبی پیدرپی شدم، درحالیکه پیش از آن هرگز مبتلا به آن نبودم. و به عنوان مدافع حقوق بشری که بر اساس وظیفه و رسالتی که در کانون مدافعان حقوق بشر داشتیم، با افراد زیادی از محبوسان در سلولهای انفرادی گفتوگو کردهام و تحقیقاتی داشتهام و هماکنون با ۲۵ نفر از زنان متحمل حبس در سلول انفرادی در زندان اوین هستم، تأکید میکنم که سلول انفرادی شکنجهای روحی، روانی و غیرانسانی است، از شما تقاضا دارم بهعنوان اصحاب قلم و اندیشه و پای بند به موازین انسانی و مدافع آزادی بیان، جهت مقابله با بهکارگیری سلول انفرادی بهعنوان شکنجه سفید، از قلم، بیان و هر امکان دیگری استفاده نمایید تا شاید روزی شاید بسته شدن درهای سلول انفرادی به روی انسانهایی باشیم که گناهشان اندیشیدن، نقادی و اصلاح گری است. به امید آن روز. نرگس محمدی Copyright: gooya.com 2016
|