گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 بهمن» جان در آتش شاعر، بیانیه کانون نویسندگان ایران در تبعید در سوگ سهراب رحیمی12 آذر» اطلاعیه کانون نویسندگان ایران در تبعید به مناسبت سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بیانیه کانون نویسندگان ایران (در تبعید) در محکومیت سرکوب و سانسورهم میهنان در تمامی سی و هفت سالِ سلطه نظام جمهوری اسلامی ، روزی نیست که از اعدام و زندان وآزار و محرومیتِ دگراندیشان و همه لایه های اجتماعی و شهروندی سخنی در میانه نباشد. سرکوب در همه عرصه های اجتماعی و فردی، جزء لاینفک سیاست آزادی ستیزان و فرهنگ گریزان حاکم بر ایرانِ در بند است.
نویسندگان وروزنامه نگاران، کارگران، آموزگاران، روشنفکران و دگراندیشان، زنان ، دانشجویان، سینما گران ، بازیگر و خواننده و نوازنده ، کارگردان و آهنگ ساز و سایر هنرمندان درهمه عرصه ها، جوانان بویژه دختران و کوشندگان و کنشگران جامعه مدنی، مردمان سراسر ایران همه و همه ، زخمیِ استبدادی فراگیرند. همکاران و یارانِ نویسنده ما در چنین فضای نفس گیری قلم می زنند. آنان در دفاع از آزادی بدون حصر و استثنای اندیشه و بیان و قلم برای همگان، رو در روی حکومت سرکوب و سانسورایستاده اند و از هویت خود به عنوان نویسنده دفاع می کنند .و در این راه همچون کارگران و معلمان و سایر شهروندان، هزینه داده و نقد جان باخته اند و باشندگانش همچنان بر سر پیمان ایستاده اند. رژیم سانسور و سر کوب هر روز برای فلج کردن قلم زنان ترفندی تازه بکار می بندد. روزی با وعده و وعید و نشان دادن هویج سست پیمانان را ازپا می اندازد و صدایشان را خاموش می کند، و روزِ دیگر نویسندگانی را که قامت افراشته به دفاع از آزادی قلم و رهایی انسان کمر بسته اند، یا به قتل می رساند یا به بند می کشد ویا ممنوع الانتشارشان می کند. آخرین ترفند حکومت سانسور را برای چندمین بار درمراسم " کتاب سال " و نمایشگاه کتاب" ، حسن روحانی رئیس جمهور مکار به کار بسته است: " کار ممیزی کتاب رابه انجمن نویسندگان و ناشران بسپارید..." و اگر اثری امنیت ملی را به مخاطره اندازد، به ارکان خانواده صدمه برساند، و به مقدسات توهین کند، باید سانسور شود: " من نمیگویم ممیزی باشد یا نباشد، میگویم نمیشود برای ممیزی صد اصل درست کنیم. اخلاق به عنوان یک اصل باشد و مقدسات و امنیت ملی هم به عنوان اصول دیگر." ترفند نابکارانه و ناشیانه ای که پشت این داعیه روحانی پنهان است، البته بر همگان آشکار است .در یک کلام او ممیزی( سانسور) را تائید می کند و می خواهد هزینه رسوایی سانسور رسمی و دولتی را از دوش حکومت بر دارد و بر شانه ناشران بگذارد، ناشر هم که سرمایه را به خطر نمی اندازد یعنی نمی تواند به خطر بیاندازد چراکه کارش تعطیل می شود. پس ناشران هم به ناچار باید بار سانسور را بر شانه مظلوم نویسنده بگذارند و او را به خود سانسوری ناچار کنند. نتیجه این سیاست مزورانه دولت " تدبیرو امید " فشار و فشار هر چه بیشتر به نویسنده و خرد کردن توان خلاقانه اوست. نویسنده یا باید از خیر انتشار آزادانه اثر بگذرد و یا خطر رودر رویی با حکومت سانسور و سر کوب را به جان بخرد و به خود سانسوری خفت بار و ویرانگر تن دردهد. به زبان ساده تربه عنوان نویسنده خود سوزی و خودکشی کند. همکاران و یاران ما البته در برابرترفند مزورانه مدعی ساکت ننشسته اند وفردی و جمعی پاسخ کوبنده ای به یاوه گویان حکومتی داده اند و سیاست نهادینه کردن خود سانسوری روحانی را بر ملا کرده و علیه آن ایستاده اند نویسنده وفادار به مردم، در برابر قدرت است و با تکیه بر سیالیت اندیشه خلاق و قلم خود، به هیچ دولت و قلدری، تمکین نخواهد کرد. Copyright: gooya.com 2016
|