گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! قاری محبوب رهبر جمهوری اسلامی؛ متهم اول "فساد اخلاقی"۸۳ صفحه مستندات و ۹ حلقه سیدی، مجموعه پروندهای است که اتهامات "س. طوسی"، قاری مشهور قرآنی محبوب رهبر جمهوری اسلامی را اثبات میکند اما ظاهراً در دستگاه قضایی، ارتباطات وی با مجموعه بیت رهبری ارزشمندتر از حقوق شکات و وضعیت روحی ناشی از تألمات این چند ساله و کشوقوس پرونده در "دستگاه عدالت" است.
«آمدنیوز» به سبب رسالت مطبوعاتی خود و اعتقاد به گردش آزاد اطلاعرسانی برای جلوگیری از فساد سیستماتیک، تلاش نمود با انتشار گزارشی به کمک قربانیان نوجوان این پرونده برود اما، از قرار اطلاع، پس از انتشار گزارش، شکات پرونده توسط «قوه قضاییه» و «شاکی» مورد تهدید نیز قرار گرفتهاند! تهدیدی که البته توسط آقای (محمد گ. ن) – مشهور به (س. طوسی) – پیشتر هم ذیل عنوان طبقهبندی حفاظتی «خیلی محرمانه» در پرونده قضایی وی ثبت هم شده است. او خانواده قربانیان را به دلیل شکایت بردن از او به بیت رهبری، «تهدید به اقدام متقابل» نموده است. «آمدنیوز» در گزارش قبلی، ارسال پرونده به دفتر رئیس قوه قضاییه و دستورات وی و مشاورانش برای مختومه کردن پرونده را به «عباس جعفری دولت آبادی» دادستان تهران منتشر نمود. لازم به توضیح است که «رضا کیانمنش» – بازپرس شعبه رسیدگی کننده – در یکی از صفحات پرونده، ضمن صدور قرار مجرمیت، توضیحاتی را در هفت بند مبنی بر «مجرم بودن» (استاد ط.) ارائه نموده و پرونده را جهت بررسی قاضی مربوطه ارسال کرده است. «کیانمنش» ضمن اعلام جرم در خصوص «تشویق به فساد و فحشا از طریق بیان مطالب غیر اخلاقی و تحریک جنسی» و «ارتکاب اعمال منافی عفت و افعال حرام با نوجوانان» در قرار مجرمیت صادره آورده است: «در خصوص اتهام آقای (محمد گ. ن.) فرزند علی اصغر مشهور به (س. ط) ۴۲ ساله اهل مشهد ساکن تهران دایر بر: تشویق به فساد و فحشا از طریق بیان مطالب غیر اخلاقی و تحریک جنسی نوجوانان – ارتکاب اعمال منافی عفت و افعال حرام با نوجوانان، موضوع شکایت آقایان – با عنایت به اوراق و محتویات پرونده تحقیقات به عمل آمده از جمله ۱٫ شکایت شکات خصوصی ۲٫ اظهارات تاثیر برانگیز – که همگی از نوجوانان جامعه قرآنی کشور از جمله حافظ یا قاری قرآن و موذن بوده و دلیلی بر کذب بودن اظهارات ایشان بالاخص با عنایت به سایر قرائن و شواهد موجود در پرونده ملاحظه نمیشود. – گواهی آقایان – که اظهارات و اطلاعات ایشان جهت حصول علم استماع گردیده است.» «کیانمنش» بازپرس شعبه رسیدگی کننده در بند چهار قرار مجرمیت با اشاره به اعترافات متهم اینگونه توضیح میدهد: «اقاریر مکتوب متهم در پذیرش ارتباطات ناسالم با قاریان ممتاز نوجوان هر چند که در مراحل بازپرسی، کتابت این موضوعات را تحت شرایط خاص و همچنین منظور خود از روابط ناسالم را شوخی و پیامک قید نموده که با توجه به محتویات پرونده این دفاع غیرقابل پذیرش بلکه موید شکایت شکات و اظهارات نوجوانان قرآنی می باشد.» وی دفاعیات (محمد گ. ن) مشهور به (س.ط) را بلاوجهه و عاری از صداقت دانسته و دربندهای بعدی قرار مجرمیت مینویسد: «دفاعیات بلاوجهه متناقض و عاری از صداقت متهم در مراحل بازپرسی – متن پیامکهای متهم که قطع نظر از حریم خصوصی و پرهیز این شعبه از ورود به محتویات آن، در حد شکایت شکات خصوصی کاملا موید مطالبی چون استخر رفتن، ماساژ دادن و پیامکهای نامناسب (موضوع صحبتهای نوجوان قرآنی) میباشد.» بنا بر مدارک موجود در پرونده، (س. ط) در هیچیک از جلسات بازجویی خود مکالمات و اتفاقات رخ داده را تکذیب نکرده و صرفا تلاش کرده با رد گم کردن و توضیحات نامربوط از چنگ قانون بگریزد. ولی وجود ۹ حلقه سی دی از اظهارات وی و پیامکهای رد و بدل شده با قربانیان و خانواده شکات در کنار توضیحات شکات نوجوان و صفحات بازجویی مکتوب وی در صدور قرار مجرمیت تردیدی باقی نمیگذارد. تا جایی که بازپرس پرونده در این خصوص ضمن اعلام جرم و ارسال پرونده به دادگاه مینویسد: «سی دی مکالمات احدی از شکات با متهم در مراحل بازپرسی مصون از انکار و تردید نامبرده بوده است. سایر شواهد و قرائن موجود در پرونده، بزههای انتسابی به متهم را محرز داشته به استناد بند ک ماده ۳ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و اصلاحات بعدی ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی، اصل ۱۶۷ قانون اساسی ماده ۲۱۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و منابع معتبر فقهی از جمله تحریرالوسیله امام خمینی قرار مجرمیت نامبرده را صادر و اعلام مینماید. » وی در انتهای انشای قرار مجرمیت با اعلام ارسال جهت رسیدگی مستقیم توضیح میدهد: «پرونده در خصوص اتهام دیگر نامبرده دائر بر تفخیذ به استناد تبصره ۳ ماده ۲ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و اصلاحات بعدی، جهت رسیدگی مستقیم به محاکم عمومی جزایی تهران ارسال میگردد.» بازپرس شعبه البته به جهت نگرانی از احتمال امحای مدارک و ورود عناصر خارج از قوه قضاییه برای جلوگیری از رسیدگی به پرونده، در نامه جداگانه دیگری – که به همراه پرونده ارسال نموده – ضمن اعلام اینکه فیش واریز وثیقه در پرونده موجود است، درخواست ارسال نامه اعلام وصول پرونده با ذکر تعداد صفحات و مدارک مینماید. صفحات بازجویی پاسخهای حیرت انگیز (استاد. ط) با ادبیات خاص و ویژهاش به سئوالات بازجو را میشود مصداق بارزی از «فرافکنی و تلاش برای دور زدن قانون» دانست. وی در یکی از پرسشهای مکتوب مینویسد: «همانطور که به استحضار رساندم تمامی اقرارهایی که آقای (…) از بنده بهعنوان سند دریافت کرده چه کتبی چه تلفنی، همگی بر اساس ترس و خوف از هدر رفتن حیثیت خود و خانواده و جامعهی قرآنی بوده است و لاغیر. بنده با ذهنیت خود حدس میزدم با این اقرار دروغین شاید این بنده خدا از اقدامات بعدی صرفنظر کند و قضیه ابهام در تهمت فیصله پیدا کند، اما تمامی تماسهای من توسط ایشان ضبط میشد و بنده بیخبر بودم والا هیچگاه از اقرار دروغ به خاطر ترس و بیم از موقعیت شغلی را انجام نمی دادم.» وقتی بازجو از بازه زمانی شش ماههای که تلفن وی مورد بررسی قرار گرفته با او سخن میگوید، وی در پاسخ ضمن وارد کردن دو فرزند خود به ماجرا مینویسد: «بنده به جهت تقویت جسمی و روحی، گاهی نیاز به ورزشهایی اعم از شنا و کوهنوردی میکردم که این امر تا زمانی که در مشهد ساکن بودم به علت فرصت بیشتر محقق میشده، در تهران هم اگر گاهی فرصتی پیش آمده (به ندرت) با دوستان همسن و سال خودم استخر یا کوه رفتم، گاهی با نوجوانان هم بهصورت دستهجمعی استخر رفتیم که دو فرزند من هم که الان ٢٠ و ١۶ ساله هستند همراه شدیم، ضمن اینکه مدتی عارضه سیاتیک داشتم که اهل رجوع به استخر یا مکانهای مورد تایید به جهت ماساژ مراجعه کردم، لذا اگر با نوجوانان مطلبی راجع به این موضوع مطرح شده توسط ماساژور حرفهای مطرح شده (برای خودم) که قاعدتا این امر در تخصص گروهی میباشد و ربطی به نوجوانان ندارد، لذا این مورد ماساژ نوجوانان صحیح نمیباشد.» این قاری مشهور و عضو ارشد جامعه قرآنی کشور در پاسخ به این سئوال بازجو مبنی بر اینکه «برخلاف ادعای شما جنابعالی نفرمودهاید زین پس هیچگونه سفر و جلسهای با نوجوانان نخواهم داشت. بلکه مکتوب فرمودهاید «ارتباطات ناسالم با قاریان نوجوانان به هیچوجه تکرار نشود»، ارتباطات ناسالم حکایت از فعل و موید اظهارات نوجوانان میباشد. چه توجیهی دارید؟» مینویسد: «همانگونه که در جواب سوال قبلی معروض داشتم پس از تهدید و بردن آبرو و انتشار در اینترنت و غیره، حال مساعدی نداشتم و برای اینکه این موضوع خاتمه یابد متعهد گشتم من بعد هیچگونه ارتباط و سفر با نوجوانان نخواهم داشت. اگر ارتباط، ناسالم ذکر شده، خدای متعال میداند که بحث شوخیها و ذکر بعضی لطیفهها و احیانا تقلید صدای بعضی بوده و گرنه معتقدم توبهنامه با نیت توبه بین بنده و خدای متعال هست و بس.» بازجوی مربوطه در سئوال دیگری از وی میپرسد: «در پیامکی خطاب به آقای […] فرمودهاید «…حاجی جان ما پیش خدای خودمان رسوا هستیم ولی چون باهاش یه قرارهایی بستیم آبرومون رو حفظ فرمود. شما هم اگر براتون مقدور بود به حرمت این ماه عظیم ما را عفو کنید ما عوضی نداریم به شما بدهیم اجر شما با میزبان این ماه.» در خصوص این تقاضای عفو و گذشت توضیح دهید؟» در اینجاست که (استاد ط.) یکبار دیگر تلویحا ضمن اعتراف به اعمال خلاف عفت خود با نوجوانان مینویسد: «کاملا صحیح است. ما بنده رو سیاهی هستیم و خدا را شاکرم که عمر دوباره نصیب فرمود ماه رمضان دیگری را اگر قابل بوده باشم درک نمودهام. لذا پس از اظهارات آقای […] (در عین عصبانیت که داشتند) برای فرو نشاندن غضب ایشان اینگونه عنوان شد که ماه مبارک رمضان ماه توبه است و ما هم موفق به توبه شدهایم. این نه به این معناست که تایید گفتههای ایشان باشد بلکه خواستم از تصمیمات عجولانه و بیاساس منصرف شود که متاسفانه مصمم به شکایت و تحریک دیگران به این امر شدند.» اگرچه پرونده تشکیل شده برای (محمد گ. ن) مشهور به (س. ط) بیش از پنج سال است در راهروهای دادگاه و شعبات مختلف پاسکاری می شود تا در پشت صحنه، بدون توجه به آلام و دردهای روحی نوجوانان آسیب دیده و خانوادههای ایشان مختومه شود، اما رسیدگی دقیق و اصولی به پرونده میتواند اعتماد رخت بر بسته از دست اندرکاران قضایی کشور را ترمیم نماید. بیتردید حتی صدور حکم و مجازات (س. ط) هم نمیتواند روح خراشیده و زخم خورده چند نوجوان که با اشتیاق و علاقه به قرآن به سمت جامعه قرآنی کشور رفتهاند را ترمیم کند و احتمال آشتی ایشان با مذهب بدون انجام جلسات روانشناسی برای آنان بسیار ضعیف خواهد بود. پایگاه خبری «آمدنیوز» در صورت عدم رسیدگی عادلانه به این پرونده توسط قوه قضاییه، گزارشهای بیشتری را در آینده از مستندات این پرونده منتشر خواهد کرد Copyright: gooya.com 2016
|