گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! عربستان به کجا میرود؟ جنگ و تنش در بیرون، رقابت در درون، علی صدرزادهآیا میتوان در جامعهای که از نظر فرهنگی با دنیای مدرن امروز قرنها فاصله دارد و در آن حقوق بشر بهطور اعم و حقوق فردی و شخصی محلی از اعراب ندارند چنین تغییرات ریشهای آن هم در چنین بازه زمانی محقق ساخت. در کشوری که نه از آزادی بیان خبری هست و نه از دستگاه قضایی مستقل و احکام دادگاههایش معلوم نیست که بر چه مبنایی استوار است. تصمیم نهادها و مقامات بالا هم نه اتتقادپذیرند و نه قابل کنترل
واکنش ها به حضور ترکی الفیصل در همایش اخیر سازمان مجاهدین در پاریس رفته رفته تند تر میشود و ابعاد خطرناکی مییابد. سایت دیپلماسی ایرانی که به اصلاح طلبان نزدیک است عمق تهدیدات را در یک جمله خلاصه میکند. عربستان شمشیر را از رو بسته است. نه تنها مقامات نظامی که حتی وزیر خارجه محمد جواد ظریف هم واکنشی تند و بی سابقه دارد در حاشیه نشستی در باره دریای خزر در سه شنبه گذشته در واکنش به همایش پاریس میگوید -متاسفانه حضور فردی که هم تولید کننده القاعده و هم طالبان بوده و هم نقش بسیار ننگینی در سابقه رژیم سعودی در منطقه داشته حضورش در این اجلاس منافقین قدری خبر ساز شده که آن هم نشان دهنده بی کفایتی و بی درایتی این گونه افرد است که مثل صدام آینده خود را به تروریستها گره زدند. همراه بااین تنش های بیرونی در درون عربستان هم نزاعی بر سر قدرت وتسلط بر تخت سلطنت در جریان است که چندان هم بااختلافات ایران و عربستان بی ربط نیست. در دو سوی این در گیری ها دو محمد اند، یکی بن سلمان و دیگری بن نایف و هر یک نمادی از دو جریان رقیب. محمد بن سلمان فرزند پادشاه عربستان برتامه بلندپروازانه ای برای کشورش در سر دارد. محمد که دردانه سلمان است در روزهای گذشته سفری دراز به آمریکا داشت. بیشترین همراهانش در این مسافرت چند روزه نه دیپلمات ها که کنشگران اقتصادی بودند. او هم با باراک اوباما و هم با همتای و امریکاییش اشتون کارتر وزیر دفاع گفتگو کرد. ولی همه میدانستند که تمرکز این سفر بر اقتصاد و تبلیغات است. افق ۲۰۳۰ محمد عهده دار پستهای مهمی همچون وزارت دفاع و امور صنعت نفت است ،اما در رده بندی های دربار عربستان و بر اساس قانون نانوشته ای ولیعهد دوم است. محمد این روز هاسخت در پی تبلیغ دور نمای آینده ای بس خیال انگیز است که قرار است تنها در چهارده سال دیگر در عریستان به واقعیت تبدیل شود . به همین دلیل برنامه اش را افق ۲۰۳۰ نامیده است. و چون استخوان بندی پروژه هایش را صنایع کامپیتوری و نرم افزازی تشکیل میدهند در سفرش به امریکا همراه با هییت بلند پایه اقتصادی اش بسراغ شرکت های بزرگ کامپیوتری رفت و با میکرو سافت قرارداد گسترده ای برای آموزش و تربیت جوانان سعودی امضا کرد. افق ۲۰۳۰ باید پادشاهی سعودی را تا چهارده سال دیگر از بنیان دگرگون کند . اجتماع و اقتصاد باید زیر و رو شود و وابستگی نفتی پایان یابد. ازکشوری که فقط نفت میفروشد و رانت تقسیم میکند به کشوری تبدیل شود که اقتصادش بر تولید و مالیات متکی و منبع بو دجه دولت تنها مالیات است . آنهم فقط در عرض چهارده سال.ستون های اصلی این برنامه را صنایع انفورماتیک، توریسم مذهبی، انرژی خورشیدی و خدمات مالی تشکیل میدهند زنان هم باید در این روند تغییر بنیادین سهیم شوند . آرامکو شرکت اصلی نفت عربستان هم باید به یک شرکت سهامی تبدیل شود تا پول بیشتری به صندوق دولت سرازیر گردد. دوران تازه؟ دولت عربستان هم اکنون ۳،۵ میلیارد دلار در شرکت آمریکایی تغییر هنجار های اجتماعی و مذهبی بر خلاف این خوشبینان هستند ناظرانی که هنجارهای اجتماعی و سنتهای مذهبی در عربستان سعودی آنقدر ریشه دار و جان سختند که به این سادگی ها هم نمیتوان بر آنها فایق آمد. و یا لااقل در مدت کوتاهی که افق۲۰۳۰ در نظر دارد یعنی در عرض چهارده سال . اشاره این ناظران به قدرت و نفوذ بی اندازه علمای وهابی است که به این سادگی ها تن به جنین تغییرات بنیان افکنی نمیدهند . آیا میتوان در جامعه ای که از نظر فرهنگی با دنیای مدرن امروز قرنها فاصله دارد و در آن حقوق بشر بطور اعم و حقوق فردی وشخصی محلی از اعراب ندارند چنین تغییرات ریشه ای آنهم در چنین بازه زمانی محقق ساخت. در کشوری که نه از آزادی بیان خبری هست و نه از دستگاه قضایی مستقل و احکام دادگاه هایش معلوم نیست که بر چه مبنایی استواراست . تصمیم نهاد ها و مقامات بالا هم نه اتتقاد پذیرند و نه قابل کنترل. تبلیغات محض؟ ناطرین بی طرفی هم هستند که به این برنامه های بلند پروازانه همچون تبلیغاتی نمادین و سمبلیک مینگرند و معتقدند تنها هدف محمد بن سلمان رفع نگرانی از مردمی است که هم از اوضاع کنونی ناراضی اند و هم بطور فزاینده نگران آینده. و این نگرانی ها را باید جدی بگیرد. بیکاری روز افزون جوانان انهم در کشوری که جمعیت اش بسرعت در حال رشد است. نفتی که فروشش دیگر کفاف پرداخت یارانه های سخاوتمندانه را نمیدهد.برق و بنزین و مواد غذایی که دایما گرانتر میشوند و بودجه دولتی که سالهاست با کسری بزرگی بسته میشود .برای اولین در تاریخ عربستان قرار است نوعی مالیات بر در آمد وضع شود بدین امید که شاید بتوان بخشی از کسری بودجه را جبران کرد. این ها همه وهمه تنها زمینه اقتصادی نگرانی ها هستند. به همه این عوامل باید مشکلات امنیتی و سیاست پیچیده خارجی هم افزود. عربستان در یمن درگیر جنگ خونین و پرهزینه ایست که فعلن پایانی برای آن دیده نمشود. داعش ، همچنان که در پایان ماه رمضان با بمب گذاری هایش نشان داد میکوشد تا همچنان نیرو های امنیتی را در حال آماده باش نگهدارد. استان شیعه نشین الاحساء که تصادفا منطقه نفت خیز عربستان است مدتهاست که نا آرام است. در چنین شرایط بحرانی جنگ سرد سختی بین ایران و عربستان در جریان است که به جنگی نبایتی ، پر هزینه و بی سرانجام در سوریه و به نبردی دیپلماتیک در دیگر کشور های عربی انجامیده است. و این روزها پس از حضور امیر ترکی الفیصل رییس سابق استخبارات عربستان در همایش اخیر مجاهدین خلق در پاریس و سخنرانی های تحریک آمیزش علیه جمهوری اسلامی آینده رقابتهای آیران و عربستان به مرحله بسیار خطرناکی رسیده است . حتی امکان تبدیل این جنگ سرد به برخوردی مستقیم و خونین هم محتمل است. لحن برخوردها میان دولتمردان ایرانی و سعودی مدتهاست که دیگر دیپلماتیک نیست ، سخن ها بطور فزاینده ای نظامی و جنگی اند. در یک کلام دور نمای روابط تهران و ریاض هر روزنگران کننده تر میشود. دو جناح آشتی ناپذیر شواهد بسیاری در دست است که محمد بن سلمان می خواهد هر چه زود تر -بعضی معتقدند تا پایان سال میلادی جاری - بر تخت پادشاهی جلوس کند. ولی برای تجقق این آرزو اول باید هم محمد بن نایف را که ولیعهد رسمی است به حاشیه براند و هم ملک سلمان باید بنفع پسر ش از سلطنت استعفا دهد. این دو محمد از جهات بسیاری نقطه مقابل یکدیگرند. نایف پدر ولیعهد رسمی سالهای متمادی وزیر کشور بود و فرزندش محمد معاونش . محمد بعد از مرگ پدر خود وزیر کشور شد. پسرش هم معاونش . محمد بن نایف سمت ولیعهدی را از ملک عبداله پادشاه سابق گرفته است. وزارت کشور سعودی در نگاه همگان پایگاهی مستحکم برای جنگ با داعش و القا عده است و ا گرچه هنوز پایانی برای این جنگ یده نمیشود ولی این نبرد تا کنون نسبتن موفقیت آمیز بوده و عربستان در مقایسه با همسایگانش از ثباتی نسبی بر خورداراست. پس از حملات داعش در پایان ماه رمضان وزارت کشور اعلامیه ای صادر کرد و مدعی شد که در یکسال گذشته چهل حمله تروریستی را خنثی کرده است. بیشتر این حملات متوجه استان شیعه نشین الاحساء بوده واین خود نشانگر آنست که داعش میخواهد در عربستان هم تناقضات و اختلافات مذهبی را هر چه بیشتر گسترش دهد.برنامه ای خونین که ابو مصعب الزرقاوی در عراق با موفقیت شروع کرد و جانشینش ابو بکر بغدادی هم این روزها در عراق با خشونتی بی سابقه ادامه میدهد. در ورای رقابتهای این دو شاهزاده هر چه که باشد نشانی از وجود دو جریان ویا دو جناح میبینیم وهر جناحی میکوشد شاهزاده خودش را به تخت سلطنت بنشاند. محمد بن نایف ولیعهد رسمی و قانونی و یا محمد بن سلمان شاهزاده ای مقتدر و بلند پرواز که پست های اساسی را در کشور قبضه کرده است. بن سلمان می خواهد با برنامه های مدرن و ادغام در بازار جهانی به آرزویش دست یابد و بن نایف با پشتیبانی تیروهای امنیتی و سنتی . پیروز این مبارزه هنوز معلوم نیست. در میانه ی این نبرد ملک سلمان که سخت بیمار است انتخابات زیادی ندارد. یا باید بکوشد بین این دو بنفع خود و نظامش تعادل ایجاد کند و یا اینکه تخت سلطنت را به فرزندش بسپارد. ولی انتخاب دوم هم شجاعت می طلبد و هم به آمادگی جسمی و روحی نیاز دارد. شرایط بدنی و روحی ملک سلمان اما برای جنین گام بزرگی مناسب نیست. Copyright: gooya.com 2016
|