گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
26 تیر» عامل حمله نیس کیست؟ + اولین تصویر منتشر شده25 تیر» حصارکشی در اطراف سفارت فرانسه در تهران
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! چرا فرانسه؟ چگونه دلایل حادثه نیس را درک کنیمنویسنده: مایکل ا.هانلون منبع: اندیشکده بروکینگز / ترجمه: تحریریه سایت دیپلماسی ایرانی دیپلماسی ایرانی: حملات وحشتناک نیس در چهاردهم ژولای همه را متعجب کرده است. فرانسه به عنوان کشوری که تلاش بسیاری برای ارتقای دموکراسی و حقوق بشر در داخل و خارج انجام داده است، هزینه گزافی پرداخت می کند. آن چه تا کنون می دانیم این است که یک فرانسوی تونسی الاصل عامل این حادثه وحشتناک بوده است. مشکلات زندگی زناشویی، از دست دادن شغل و افسردگی از دلایلی است که بر وضعیت روحی و ذهنی وی و مبادرت به این اقدام وحشتناک دخیل بوده است. شاید به زودی اعلام شود که داعش به طور مستقیم یا غیرمستقیم الهام بخش این حادثه بوده است. این حادثه این سوال را برمی انگیزد: چرا فرانسه؟ به نظر من تحلیل هایی که سیاست های فرانسه، سکولاریسم و محدودیت هایی آن در مورد رعایت حجاب را مسبب این حوادث می دانند، قانع کننده نیست. پیامدهای سیاسی این دست از تحلیل ها نیز می تواند نگران کننده باشد. چرا که تفسیر اشتباه می تواند این سوال را به وجود آورد که آیا فرانسه باید در سیاست های خود تجدیدنظر کند؟ تجدید نظر در سیاست های فعلی می تواند منجر به مماشات طلبی مقابل خشونت شود که با ذات فرهنگ فرانسوی و جامعه آن در تضاد است. در زیر چند دلیل ارائه شده است که نشان می دهد نباید فرانسه و سیاست های آن را به خاطر وقوع چنین حوادثی سرزنش کنیم. - در ساده ترین سطح می توان مطرح کرد که هنوز اطلاعت دقیقی در مورد مجرم و انگیزه آن در دست نیست. بر اساس آن چه تا کنون می دانیم مشکلات شخصی- مانند حوادث اورلاندو- عامل اصلی این حادثه دلخراش بوده است. - باید در مورد استخراج قوانین کلی از حملات موردی جانب احتیاط را حفظ کرد. در دنیای غرب از 2000 تا کنون حملاتی تروریستی دیگری در نیویورک، واشنگتن، اسپانیا، لندن، سان برناردینو، اورلاندو و روسیه اتفاق افتاده است و هیچ یک فرانسوی زبان نبوده اند. حتی بلژیک هم به لحاظ زبانی و فرهنگی کشوری مختلط است. - به دلایل جغرافیایی و تاریخی تعداد شهروندان فرانسوی که کشور خود را ترک کرده تا به سوریه و عراق رفته و به داعش بپیوندند و سپس به فرانسه بازگشته اند، نسبت به سایر کشورهای اروپایی بیشتر است. اما نمی توان فرانسه را در این زمینه بی نظیر خواند. - اروپا در کلیت خود با یک مشکل جدی مواجه است که آمریکا یا بریتانیا با آن مواجه نیستند؛ شبکه مجرمان در اروپا تا حد زیادی با شبکه های تروریستی و افراط گرا هم پوشانی دارد. شاید این موضوع با حملات نیس بی ارتباط باشد، اما افراط گرایان در فرانسه و بلژیک می توانند با استفاده از کانال های غیرقانونی برای جابه جایی افراد، پول و تسلیحات استفاده کنند که برای تروریست ها در جایی مثل انگلیس این امکان فراهم نیست. بیشترین میزان حملات تروریستی از سوی مسلمانان افراط گرا در جوامعی رخ می دهد که بیشتر مسلمان در آن وجود دارد و این ربطی به سیاست های فرانسه ندارد. شکی وجود ندارد که تلاش برای مبارزه با تروریسم و اقدامات اطلاعاتی مقتضی برای اجتناب از بروز حملات تروریستی ضروری است. از سوی دیگر ارتقای انسجام اجتماعی نیز لازم است. اما در مورد ارتباط دادن این حوادث با سیاست های فرانسه باید محتاط بود. Copyright: gooya.com 2016
|