گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 تیر» واکاوی انتفادی اپوزیسیون، پتانسیل عبور از استبداد دینی را افزایش می دهد!، مهرداد درویش پور20 خرداد» یوتبوری (سوئد): سخنرانی مهرداد درویش پور درباره جامعه چند فرهنگی و برابری جنسیتی، ۱۸ ژوئن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سکوت ،همدستی با خشونت است!، مهرداد درویشپوردر جامعهشناسی قدرت گفته میشود، «قدرت برهنه آزاردهنده است.» این جامعهشناس میگوید: زن خشونت دیده نمیتواند به سادگی در کوچه و خیابان بگوید من بدترین و پدرسالارترین شوهر دنیا را دارم که مرتب مرا آزار می دهد ولی من به این زندگی ادامه میدهم چون کاری نمی توانم بکنم.گفتگوی صبا امیدوار از "خانه امن" با مهرداد درویش پور اختصاصی گویا حتی خشنترین، برهنهترین و بیرحمانهترین چهره نظام پدرسالارانه در خانواده میتواند با نام عشق توجیه شود. این را من نمیگویم ، مهرداد درویشپور جامعه شناس مقیم سوئد میگوید. او میگوید نباید به نام “عشق” به خشونت مشروعیت داد. جرم سکوت ،همدستی با خشونت است مهرداد درویشپور جامعهشناس مقیم سوئد از مسئولیت شخصی در خشونت خانگی میگوید. میگوید: بسیاری از زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند تحت عنوان این که عاشق هستند، میبخشند و یا خشونت را میپذیرند. شوهران خشونتگر آنها هم با یک هدیه و با عشقورزیهای گاهگاهی سعی بر عادیسازی خشونت دارند و در واقع خشونت را با عشق توجیه میکنند. به گفته این جامعهشناس زنانی که خودشان قربانی خشونت هستند ولی سکوت میکنند و خشونت را بر ملا نمیکنند چه به دلیل حس گناه باشد، چه شرم و چه ترس، در عادیسازی خشونت نقش دارند. بسیاری از این زنان همه نوع دلایل عاطفی میآورند تا خشونت را توجیه کنند. به گفته درویش پور: بسیاری از زنان حاضر نیستند که شکایت کنند، آنها از بازگویی خشونتی که میبینند و تحمل میکنند برای دیگران واهمه دارند. این یکی از منحصر به فرد ترین و یکی از بزرگترین جرمهای جهان است که به جای این که ضارب و یا عامل جرم احساس شرمندگی کند، قربانی احساس شرم دارد. جرمی که قربانی جور ضارب را میکشد. قدرت برهنه آزاردهنده است از او پرسیدم که چرا زنان باید شرمسار یا توجیه کننده خشونتی باشد که علیه آنها رخ میدهند. مهرداد درویشپور میگوید: زنانی که خشونت را تجربه میکنند تا زمانی که امکان تغییر شرایط را نداشته باشند ناگزیر به توجیه شرایط خشونت هستند. او می گوید: در جامعهشناسی قدرت گفته میشود، «قدرت برهنه آزاردهنده است.» هم از این رو آنجایی که زنان امکان تغییر قدرت برهنه را نداشته باشند، سعی میکنند وجود آن را توجیه وپذیرفتنی کنند. هیچکس نمیگوید: انتخاب من یک مرد خشونتگر بوده است در این مواقع زنان توجیه میکنند که شوهر به «استرس» یا «شرایط اقتصادی» یا مشکلات شخصی و عصبانیت به خشونت متوسل میشود اما آنان همچنان عاشق زنشان هستند یا از آن بدتر به بهانه آن که زن عاشق شوهر خویش است او را میبخشد. این جامعه شناس میگوید: هیچکس تا زمانی که امکان تغییر نداشته باشد زندگی اش را به سادگی زیر سوال نمیبرد . زمانی زنان این شرایط را زیر سوال می برند که امکان تغییر داشته باشند و راه فراری بیابند. هر چقدر«استقلال اقتصادی»، «امکانات حقوقی و قانونی» و «شبکههای اجتماعی حمایتگر» مثل خانههای امن وجود داشته باشد و زنان قدرت بیشتری داشته باشند، شانس این که زنان روابط مبتنی بر خشونت را زیر سوال ببرند افزایش مییابد. به گفته درویش پور، هم جنبههای افزایش هنجارهای قدرت یا منابع ارزشی قدرت نظیر باورها و آگاهی، هم منابع جبری قدرت «مانند قانون» و هم منابع اقتصادی قدرت همچون استقلال اقتصادی کمک میکند تا زنان بتوانند این دور باطل را ساده تر بشکنند وبه خشونت تن ندهند . او معتقد است ،بسیاری از زنان تحت عنوان «عشق»، خشونت و زندگی پدر سالار را توجیه میکنند. وقتی خشونت عادت میشود مهرداد درویش پور جامعهشناس به یک نکته کلیدی اشاره میکند که همه تحقیقات نشان از آن دارد. او می گوید بسیاری از زنانی که به زندگی مبتنی بر خشونت ادامه میدهند، یا به دلیل وابستگی اقتصادی یا به دلیل نداشتن امکانات حقوقی و قانونی و یا به دلیل هنجارهای اجتماعی، نیروی عادت یا سطح توقع پایین از حقوق زنان به آن ادامه میدهند. این جامعهشناس در تعریف «هنجارمند» شدن خشونت اینگونه میگوید: زمانی که خشونت هیچ قبحی نداشته و دائما تکرار میشود. چنین فرایندی را در تئوری های فمینیستی «عادی سازی خشونت» میخوانند. به گفته او، در واقع فرد خشونتدیده فراگرفته یا پذیرفته است که خشونت بخشی از زندگی خانوادگی است. برای مثال کودکی که با خشونت روبرو است و یا دائما شاهد خشونت پدر علیه مادراست، آن را بخشی از نرم زندگی شناخته و خود در آنرا زندگی آینده دنبال می کند . درویش پور میگوید: برای شکستن چرخه «هنجارمند شدن» خشونت خانگی صرفنظر از تغییر ساختارهای حقوقی و قانونی یا تغییر موقعیت زنان و افزایش استقلال اقتصادی آنها، آگاهسازی جنسیتی و فمینیستی و تغییر هنجارها و طرز تلقی ها نیز ضروری است. آگاهی از این بابت که خشونت نابود کننده عشق در خانواده است و پایداری خانواده مبتنی بر خشونت ممکن است به نفع مرد باشد ولی به شدت به ضرر زنان و کودکان است . از این رو باید با نقد این ارزشها، عادات و فرهنگ، این نوع طرز تلقیها به چالش کشیده شود. به نقل از سایت خانه امن 8 سپتامبر 2016 Copyright: gooya.com 2016
|