چهارشنبه 24 شهریور 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

نامه شمس الواعظین به سعید مرتضوی درباره ی محکومیت سال ۷۹

mortazavi-shamsolvaezin776.jpg
ماشالله شمس الواعظین، سردبیر روزنامه‌های جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان که دادگاه آن در اواخر دهه ی هفتاد به ریاست سعید مرتضوی برگزار شده بود، یک روز پس از نامه ی عذرخواهی او از خانواده قربانیان بازداشتگاه کهریزک در سال ۸۸، در نامه ای نوشت که اگر در سال ۷۹ زیر بار اجرای محکومیت خود در دادگاه انتظامی قضات رفته بود، وقایع بعدی رخ نمی داد و امروز به عذرخواهی نمی رسید.

به گزارش انصاف نیوز، شمس الواعظین در این نامه نوشته است: «من خود حکم ۳۶ صفحه ای صادره علیه شما را در سال ۱۳۷۹ از سوی دادگاه انتظامی قضات را که هرگز اجرا نشد در اختیار دارم. اگر در آن ایام و آن سالها فراستی و فطانتی به کار می رفت و اگر خود جنابعالی به احکام صادره از سوی نهاد مافوق احترام می گذاشتید و از مسند قضاوت کنار می رفتید چه بسا وقایع بعدی در دوره ی صدارت قضایی شما به وقوع نمی پیوست و امروزه ناگزیر از عذر خواهی و طلب عفو از خانواده قربانیان فاجعه کهریزک نمی شدید.»

متن کامل نامه ی ماشالله شمس الواعظین به سعید مرتضوی که چند ماه پس از شکل گیری پرونده ی بازداشتگاه کهریزک از دادستانی تهران برکنار شد، در پی می آید:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جناب آقای سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران

در خبرها آمده بود جنابعالی به دادگاه رسیدگی به اتهامات وقایع دردناک کهریزک نامه نوشتید و در آن از پیشگاه ملت ایران، مقام معظم رهبری و خانواده قربانیان کهریزک پوزش خواستید.

من به عنوان عضو کوچکی از آحاد ملت ایران که از آنان طلب عفو کردید بایسته دانستم نامه ی شما را بی پاسخ نگذارم.

نمی دانم چه چیزی موجب شده است جنابعالی به چنین اقدام خدا پسندانه ای مبادرت کنید و نیز نمی دانم چرا این اقدام خدا پسندانه در زمان خودش صورت نگرفت و به چنین تاخیری دچار شد؟ آیا آیا در کشمکش میان طبایع دنیوی و وجدانتان دومی زبانه کشید و گریبان شما را گرفت و به محاکمه کشید و یا این محاکمه جاری تان بود که راهی برای گریز وجدانتان باقی نگذاشت؟ پس بهتر است من از دانسته های خود بگویم.

همه ی مردم ایران می دانند که جنابعالی پیش از تصدی پست دادستانی تهران، قاضی دادگاه مطبوعات و رییس شعبه ی ۱۴۱۰ این دادگاه بودید و سریالی از محاکمه ی روزنامه نگاران را سرپرستی کردید. من از سابقه ی خودم با جنابعالی و اینکه چه بلاهایی به سر من و خانواده ام آوردید سخنی نمی گویم، زیرا از اسب افتاده را لگد زدن و بر زخمهایش نمک پاشیدن و داوری تاریخ را پاس نداشتن و درهای گشوده ی توبه را بستن و دادگاه عدل الهی را نادیده انگاشتن از مروت و جوانمردی به دور است؛ خصلت هایی که هیچگاه نشانی از شما نیافت تا به سراغتان آید و در وجودتان سکنی گزیند.

آنچه امروز می توانم به شما توصیه کنم این است که از جریان کهریزک عبرت بگیرید و به سال هایی بازگردید که بر جایگاه قضاوت نشسته بودید و روزنامه نگاران کشور را به محاکمه می کشیدید. تا اینجای کار هم به احترام احکامی که شما را بر مسند قضاوت نشاند سکوت می کنم، اما مشابه همین احکام قضایی نیز به قضات شریف دادگاه عالی انتظامی قضات داده شده بود تا به دعوی شاکیان علیه رفتارهای خلاف قانون قضات رسیدگی کرده و اقدام به صدور رای کنند. جنابعالی به این احکام قضایی نیز پشت پا زدید و با اعمال نفوذ حکم انفصال از مسوولیت های قضایی تان را به بایگانی دادگاه عالی انتظامی قضات سپردید. من خود حکم ۳۶ صفحه ای صادره علیه شما را در سال ۱۳۷۹ از سوی دادگاه انتظامی قضات را که هرگز اجرا نشد در اختیار دارم. اگر در آن ایام و آن سالها فراستی و فطانتی به کار می رفت و اگر خود جنابعالی به احکام صادره از سوی نهاد مافوق احترام می گذاشتید و از مسند قضاوت کنار می رفتید چه بسا وقایع بعدی در دوره ی صدارت قضایی شما به وقوع نمی پیوست و امروزه ناگزیر از عذر خواهی و طلب عفو از خانواده قربانیان فاجعه کهریزک نمی شدید.

ماشاالله شمس الواعظین
۲۱ شهریور ۹۵


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016