گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
24 شهریور» مطهری: مرتضوی خوب است نامهای هم در مورد زهرا کاظمی بنویسد24 شهریور» پروین فهیمی، مادر سهراب اعرابی: از نامه مرتضوی بوی خیر به مشام نمیرسد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه شمس الواعظین به سعید مرتضوی درباره ی محکومیت سال ۷۹
به گزارش انصاف نیوز، شمس الواعظین در این نامه نوشته است: «من خود حکم ۳۶ صفحه ای صادره علیه شما را در سال ۱۳۷۹ از سوی دادگاه انتظامی قضات را که هرگز اجرا نشد در اختیار دارم. اگر در آن ایام و آن سالها فراستی و فطانتی به کار می رفت و اگر خود جنابعالی به احکام صادره از سوی نهاد مافوق احترام می گذاشتید و از مسند قضاوت کنار می رفتید چه بسا وقایع بعدی در دوره ی صدارت قضایی شما به وقوع نمی پیوست و امروزه ناگزیر از عذر خواهی و طلب عفو از خانواده قربانیان فاجعه کهریزک نمی شدید.» متن کامل نامه ی ماشالله شمس الواعظین به سعید مرتضوی که چند ماه پس از شکل گیری پرونده ی بازداشتگاه کهریزک از دادستانی تهران برکنار شد، در پی می آید:
جناب آقای سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران در خبرها آمده بود جنابعالی به دادگاه رسیدگی به اتهامات وقایع دردناک کهریزک نامه نوشتید و در آن از پیشگاه ملت ایران، مقام معظم رهبری و خانواده قربانیان کهریزک پوزش خواستید. من به عنوان عضو کوچکی از آحاد ملت ایران که از آنان طلب عفو کردید بایسته دانستم نامه ی شما را بی پاسخ نگذارم. نمی دانم چه چیزی موجب شده است جنابعالی به چنین اقدام خدا پسندانه ای مبادرت کنید و نیز نمی دانم چرا این اقدام خدا پسندانه در زمان خودش صورت نگرفت و به چنین تاخیری دچار شد؟ آیا آیا در کشمکش میان طبایع دنیوی و وجدانتان دومی زبانه کشید و گریبان شما را گرفت و به محاکمه کشید و یا این محاکمه جاری تان بود که راهی برای گریز وجدانتان باقی نگذاشت؟ پس بهتر است من از دانسته های خود بگویم. همه ی مردم ایران می دانند که جنابعالی پیش از تصدی پست دادستانی تهران، قاضی دادگاه مطبوعات و رییس شعبه ی ۱۴۱۰ این دادگاه بودید و سریالی از محاکمه ی روزنامه نگاران را سرپرستی کردید. من از سابقه ی خودم با جنابعالی و اینکه چه بلاهایی به سر من و خانواده ام آوردید سخنی نمی گویم، زیرا از اسب افتاده را لگد زدن و بر زخمهایش نمک پاشیدن و داوری تاریخ را پاس نداشتن و درهای گشوده ی توبه را بستن و دادگاه عدل الهی را نادیده انگاشتن از مروت و جوانمردی به دور است؛ خصلت هایی که هیچگاه نشانی از شما نیافت تا به سراغتان آید و در وجودتان سکنی گزیند. آنچه امروز می توانم به شما توصیه کنم این است که از جریان کهریزک عبرت بگیرید و به سال هایی بازگردید که بر جایگاه قضاوت نشسته بودید و روزنامه نگاران کشور را به محاکمه می کشیدید. تا اینجای کار هم به احترام احکامی که شما را بر مسند قضاوت نشاند سکوت می کنم، اما مشابه همین احکام قضایی نیز به قضات شریف دادگاه عالی انتظامی قضات داده شده بود تا به دعوی شاکیان علیه رفتارهای خلاف قانون قضات رسیدگی کرده و اقدام به صدور رای کنند. جنابعالی به این احکام قضایی نیز پشت پا زدید و با اعمال نفوذ حکم انفصال از مسوولیت های قضایی تان را به بایگانی دادگاه عالی انتظامی قضات سپردید. من خود حکم ۳۶ صفحه ای صادره علیه شما را در سال ۱۳۷۹ از سوی دادگاه انتظامی قضات را که هرگز اجرا نشد در اختیار دارم. اگر در آن ایام و آن سالها فراستی و فطانتی به کار می رفت و اگر خود جنابعالی به احکام صادره از سوی نهاد مافوق احترام می گذاشتید و از مسند قضاوت کنار می رفتید چه بسا وقایع بعدی در دوره ی صدارت قضایی شما به وقوع نمی پیوست و امروزه ناگزیر از عذر خواهی و طلب عفو از خانواده قربانیان فاجعه کهریزک نمی شدید. ماشاالله شمس الواعظین Copyright: gooya.com 2016
|