گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 شهریور» دیدار چند ساعته سعید مرتضوی با احمدینژاد (+عکس)25 شهریور» عبدالکریم لاهیجی: میخواهند پرونده مرتضوی را مختومه کنند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! خاطره بازداشت رضا کیانیان به دستور مرتضوی
یکی از مدیران سینمایی، خاطرهای از بازداشت اعضای هیات مدیره خانه سینما از جمله رضا کیانیان به دستور سعید مرتضوی دادستان سابق تهران روایت کرد. امیرحسین علم الهدی در «شرق» نوشت: ایکاش جناب سعید مرتضوی بابت همه مواردی که باعث تضییع حقوق افراد شده است عذرخواهی کند، هرچند که در این عذرخواهی اخیر، ایشان بابت اتفاقات متأثرکننده کهریزک که همه میدانیم سه جوان کشتهشده و به قول ایشان شهید دیگر نمیتوانند پیگیر حقوق تضییعشدهشان باشند و اولیایدمشان با این قبیل عذرخواهیها بعید میدانم ذرهای از آلام نبود عزیزشان تسکین یابد! با عذرخواهی دادستان وقت تهران (سال ۱۳۸۳) یاد اتفاقات بازداشت هیأتمدیره وقت خانه سینما افتادم که در آن سال به دستور مستقیم ایشان اعضای هیأتمدیره خانه سینما در اداره منکرات پلیس، واقع در خیابان وزرا یک شب را گذراندند؛ آن هم دو روز بعد از برگزاری جشن بزرگ سینمای ایران به خاطر حضور خانمهای بدحجاب و برگزاری مجلس لهو و لعب!
اینجانب بهعنوان نماینده معاونت سینمایی وقت (زمان مسئولیت جناب حیدریان) در تمام ساعات حضور پلیس در خانه سینما از ابلاغ حکم مقام قضایی تا نحوه بازجویی اعضای هیأتمدیره همراه ایشان بودم و فارغ از نحوه رفتار شاهد گوشهای از نحوه مدیریت مرتضوی بودم! بعد از بازجویی از ابوالحسن داوودی، ایشان من را به اتاق بازپرسی فراخواندند و گفتند برگه بازجویی را پر کن و خواستند اتفاقات جشن را که منجر شده است به یک مجلس لهو و لعب گزارش کنم که به ایشان عرض کردم گزارش رسیده به شما اشتباه بوده و در آن جشن از مفسدههای مورد اشاره خبری نبوده است! نوبت به بازجویی از رضا کیانیان، فرهاد توحیدی، حسین فرحبخش و بهرام دهقانی رسید و داوودی و اینجانب نیز به بازداشتگاه زیرزمین دادگاه ارشاد بخارست فرستاده شدیم. هر نیم ساعتی که میگذشت، سایر اعضای هیأتمدیره به بازداشتگاه فرستاده میشدند؛ افرادی چون رضا کیانیان و ... در میان مردم که شناختهشده بودند با استقبال پسران و دخترانی مواجه میشدند که بهخاطر شرکت در پارتی یا جشن تولدهای مختلط سروکارشان به این دادگاه افتاده بود و با تعجب به هنرمندان و هنرمندان نیز با تعجب به این نوجوانان و جوانهایی با رده سنی ۱۷ تا ۲۲ سال مینگریستند! بگذریم که چه گذشت در آن ساعات و دلیل این نحوه رفتار با هنرمندان سینما در آن سال چه بوده است اما رفتار زیرمجموعه دادستان وقت تهران با هنرمندان بهخاطر برگزاری یک جشن سینمایی باعث شد به لایههای پنهان شخصیتی پی ببریم که در آینده خود با انواع و اقسام اتهامات ریز و درشت مواجه شده است و نهایتا مجبور شد که بهخاطر جانباختن سه جوان در زمان تصدی مسئولیتش عذرخواهی کند و ایکاش ایشان حداقل بهخاطر ترور شخصیت و تحقیر سینماگران در سال ۸۳ و اتفاقات رقمزده برای صدها فعال مطبوعاتی در طول تصدی قضایی میپذیرفت عذرخواهی کند. اگر در آن سالها رفتارهای تند ایشان کنترل میشد دیگر نیازی نبود شاهد جانباختن عزیزانی باشیم که بر اثر تندرویها و تکرویهای فردی که خود را بدون نظارت در جای «مصلح» میدانست و بدون رعایت حقوق اولیه افراد جامعه براساس برداشتهای شخصی و تندرویهای سیاسی به جان و آبروی افراد شریف و در نهایت هم به خود و آبروی سیستم قضایی (که حافظ امنیت و جان و ناموس مردمان است) چوب حراج زد! مرتضوی محصول سیستمی است که به اسم «تعهد» هرگونه نظارت و کنترل را نفی میکند و بررسی و واکاوی اوج تا فرود «مرتضوی» نشاندهنده این است که هر سیستمی بدون نظارت رو به فساد میرود. Copyright: gooya.com 2016
|