چهارشنبه 14 مهر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مصباح: برنامه چیدند به جنگ پایان داده و به امام جام زهر بنوشانند


محمدتقی مصباح یزدی

(Entekhab.ir) - رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه برجام الگویی برای تضعیف تفکر امام در مقابل آمریکا بود،گفت:عده‌ای در زمان جنگ معتقد بودند آداب دیپلماسی باید در برابر دشمن هم رعایت شود.

به گزارش «انتخاب»، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در جلسه کانون طلوع، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و هفته دفاع مقدس، با اشاره به اولویت مسائل فرهنگی، اظهار داشت: عده ای از فرهنگ، چیزهایی مانند گویش‌ها و لهجه‌های محلی، لباس‌ها و غذاهای ایرانی، سرود‌ها، موسیقی‌ها و احیانا حرکات موزون اراده می‌کنند؛ اما مراد ما از فرهنگ اموری است که ریشه در اعتقادات و ارزش‌ها دارد؛ باورها و ارزش‌هایی که مخصوصاً پس از انقلاب، در جامعه ما پدید آمده و یا پررنگ تر شده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به ابعاد سیاسی و اقتصادی برخی مسائل فرهنگی، ادامه داد: با توجه به تأثیرعوامل گوناگون بر مسائل فرهنگی، در بسیاری از موارد نمی توان اولویت قطعی آینده را دقیقا مشخص کرد؛ هرچند برخی امور کلی را می‌توان پیش‌بینی نمود؛ همان‌گونه که مسأله دشمنی با آمریکا به عنوان رأس عالم استکبار، امری تقریبا مشخص است؛ لذا امام (ره) از همان سال‌های اول انقلاب در این مسئله با سیاستمدارانی که عمدتاً از ملی گراها بودند، اختلاف نظر داشت.

وی با اشاره به این‌که ملی‌گراها معتقد بودند باید با گفت‌وگو با آمریکا سعی کنیم تا حد مقدور، منافع خود را تأمین کنیم، ادامه داد: برخی از آنها رسماً به آمریکا تعلق خاطر داشتند و آن را با صراحت اظهار می‌کردند، اما عده ای نیز منافقانه عمل کرده و در ظاهر با نظام همراهی می‌کردند، ولی در باطن خواهان کنار آمدن با آمریکا بودند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به تعابیری مانند این‌که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، یا ما به دهان آمریکا می‌زنیم، ادامه داد: امام (ره) به وسیله این سخنان روح قدرت و اعتماد به نفس را در جوانان ایرانی دمید، در حالی که بنده در همان سال‌های دفاع مقدس از بسیاری از شخصیت هایی که امروزه در برخی پست‌های مهم حضور دارند شنیدم که با زبان‌های مختلف می‌گفتند: ما تا چه زمان باید با آمریکا بجنگیم؟! و در پایان نیز برنامه ای طراحی شد که به جنگ خاتمه داده شود، و جام زهر را به حضرت امام (ره)، بنوشانند!

آیت الله مصباح یزدی با بیان این نکته که علاوه بر مقام معظم رهبری، تعداد انگشت شماری را می‌توان یافت که به صورت جدی هم‌فکر امام (ره) باشند، اظهار داشت: عده ای از مسئولین سخنان و موضع‌گیری‌های انقلابی، تند و علنی امام (ره) علیه آمریکا و ابرقدرت‌ها را مسخره کرده، آن را تندروی می‌دانستند؛ و معتقد بودند آداب دیپلماسی باید در برابر دشمن هم رعایت شود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: اگر امروز ما می‌بینیم گوشه و کنار کسانی در صددند که با آمریکا رابطه برقرار کنند و روی گذشته خط قرمز بکشند و کم کم مرگ بر آمریکا را حذف کنند، نشان از این دارد که این افراد، اصلا با امام (ره) همفکر نبودند؛ تا آنجا که در دوره ای، رئیس جمهور کشور به صراحت گفت که من شعار مرگ را نمی پسندم؛ و در حال حاضر نیز سعی می‌شود به تدریج با آمریکا رابطه برقرار شود.

وی با بیان این‌که افرادی از اول فکر انقلابی نداشتند و بنا به مصلحت روزگار و جریان باد از این طرف آمدند، و فردا با تغییر جهت باد، تغییر جهت می‌دهند، ادامه داد: رئیس جمهور اسبق در همین مؤسسه امام خمینی (ره) گفت که اطاعت از رهبری تابع قانون اساسی است ولی قانون اساسی هم قابل اصلاح است!

مصباح یزدی ادامه داد: البته برخی هم هستند که با اصل انقلاب و قانون اساسی مخالف نیستند، ولی معتقدند که مواضع انقلابی ضداستکباری امام از روی احساسات دینی اتخاذ شده است، و توده مردم هم به‌خاطر احساسات دینی و علاقه به شخصیت امام (ره) آن را پذیرفتند، و در حال حاضر، این ضامن مصلحت کشور نیست و اگر ما عقل خود را درست به کار ببریم و مصالح کشور را در نظر بگیریم، باید آنها را تغییر دهیم!

وی ادامه داد: برخی از این افراد، واقعا به تصور خدمت به نظام چنین می‌کنند و لذا مذاکرات را از افتخارات دولت خود برمی‌شمارند؛ چرا که معتقدند با این کار نشان داده‌اند دوره‌ای که با زور می‌شد کار را پیش برد گذشته، و امروز با مذاکره هم می‌شود مشکلات را حل کرد و از آن‌ها امتیاز گرفت؛ درحالی که این ساده‌انگاری است.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در تحلیل نقش آمریکا و سیاست‌های جهانی آن در مشکلات، ازجمله معضلات فرهنگی جامعه، اظهار داشت: همان گونه که فرعون خود را خدای بلند مرتبه انسان‌ها می‌دانست، امروز نیز آمریکا خود را خدای همگان می‌داند، درحالی که آمریکا تا پیش از جنگ جهانی دوم موقعیتی در دنیا نداشت؛ اما بعد از ساخت بمب اتمی و بمباران اتمی ژاپن، در دنیا شخصیت پیدا کرد، و کم کم نقش آن پررنگ شد تا به جایی رسید که خود را کدخدای جهان بداند.

وی با اشاره به عوامل رشد آمریکا ازجمله کشاورزی و تکنولوژی، اظهار داشت: آمریکا بعد از این‌که با کشورهای قدرتمند دیگر به مقابله برخاست و مخصوصاً بعد از موفقیتش در مقابل اتحاد جماهیر شوروی و مرعوب کردن کشورهای دیگر، به این نتیجه رسید که می‌تواند کدخدای عالم باشد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به این‌که امام (ره) در شرایطی که آمریکا خود را همه کاره ی عالم می‌دانست، آن‌ها را تحقیر کرد و شعار مرگ بر آمریکا سرداد، ادامه داد: برای آمریکا خیلی سخت بود که یک روحانی به آن‌ها که دارای قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی و نظایر آن هستند، بگوید: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»! البته فکر می‌کردند که این سخنان و همراهی مردم بر اثر احساسات زودگذر است، و لذا قاطعانه می‌گفتند که بعد از ۶ ماه همه چیز عوض می‌شود؛ اما بحمدالله ایران روز به روز مقتدرتر شد.

وی افزود: آنچه اتحاد شوروی را به زانو درآورد، نفوذ آمریکا در آن کشور بوسیله تبلیغات، و تأسیس و ترویج و تقویت گروه‌هایی بود که با آنها همفکر باشند. آنها هر کسی که به وسیله ای با خود همراه می‌کردند، و این کار با فرمول‌های روان شناختی، پول، تبلیغات، تسهیلات، و معرفی افرادی به عنوان چهره‌های علمی و ادبی در دنیا و نظایر آن انجام می‌شد، و همین شگردها هنوز هم مایه امید آنها برای تغییر نظام ایران اسلامی بود.

آیت‌الله مصباح‌یزدی با اشاره به شیوه‌های مطالعه روی شخصیت افراد برجسته دنیا در امریکا به منظور نفوذ در آن‌ها ادامه داد: آن‌ها با انواع و اقسام شگردها، کشورها را با خود همراه می‌کنند، یکی را با تطمیع، دیگری را با کمک و دیگری را با تهدید؛ و اگر هیچکدام کارساز نشد، به ترور فیزیکی متوسل می‌شوند؛ لذا در کشور پاکستان خانم بی‌نظیر بوتو که نسبت به ایران نیز تمایل داشت، ترور می‌شود.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به ۳۰ سال تجربه آمریکا نسبت به ایران و رهبری آن اظهار داشت: آمریکا به این نتیجه رسید که تنها راه مقابله با ایران، نفوذ فرهنگی و عوض کردن فکر مردم است؛ حتی تحریم‌ها نیز هر چند بر مردم ایران سخت بود، اما سبب پیشرفت ایران شد؛ لذا نفوذ فرهنگی و به عبارت بهتر، عوض کردن اعتقاد مردم و تغییر دادن ارزش‌ها در جامعه در دستور کار آنها قرار گرفت.

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به این‌که متأسفانه دشمنان در نفوذ فرهنگی تا حدی موفق بوده اند، ادامه داد: در این مسیر از ماهواره، اینترنت و فضای مجازی نیز بهره جستند تا جوانان را تحت تأثیر قرار دهند؛ متأسفانه روزانه نیز خبرهایی از فسادهای خانوادگی، از هم پاشیده شدن خانواده‌ها و زیاد شدن طلاق‌ها و نظایر آن به گوش می‌رسد که گویای تأثیر برنامه‌های آنان است.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان این‌که آمریکا به این قانع نیست و به دنبال زدن ریشه اصلی اسلامیت نظام، یعنی ولایت‌فقیه است، ادامه داد: برای آنها نماز و روزه و زیارت و برخی دیگر از امور عبادی که در کشورهای دیگر اسلامی نیز وجود دارد اهمیتی ندارد؛ بلکه این ولایت‌فقیه است که قدرت مرکزی و سبب انسجام مردم و رمز پیروزی و مقاومت ملت ماست، و لذا آن را نشانه گرفته اند.

وی با اشاره به این‌که دشمنان با صبر و حوصله نقشه کاملی برای حذف ولایت‌فقیه دارند، ادامه داد: شواهدی وجود دارد که آدمی را به یقین می‌رساند که آن‌ها در صدد تضعیف پایه‌های ولایت‌فقیه حتی در حوزه علمیه قم هستند، و بودجه‌های مشکوکی نیز در این مسیر به افراد و گروه‌هایی تعلق گرفته و هزینه می‌شود.

آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به این‌که مسئله اصلی برای امریکا تحول فکری مردم انقلابی و حزب اللهی ایران است، ادامه داد: بهترین راهی که می‌توانست دشمنان را به هدف خود برساند، این بود که الگویی را معرفی کنند تا به مردم نشان دهند که می‌توان با آمریکا کنار آمد، تا سوژه ای برای مطلوبیت رابطه با آمریکا و حذف شعار مرگ بر آمریکا باشد؛ البته این از حماقت آمریکایی هاست که خودشان همین الگوی خودشان را نیز سست کرده و کاری کردند که حتی مدافعان رابطه با آمریکا نیز مجبور شدند زبان به اعتراض باز کنند.

وی با اشاره به موفقیت‌هایی نسبی که آمریکا در زمینه نفوذ به دست آورده اظهار داشت: ما باید استراتژی فعالیت خود را بر اساس مقابله با سیاست‌های دشمنان طراحی کنیم، و توجه داشته باشیم با چه کسی مواجه هستیم، چه نقشه‌ها و اهدافی دارد، تا بتوانیم در زمینه‌های فکری، ارزشی، و سیاسی که وظیفه روحانیت است، به خوبی به انجام وظیفه بپردازیم.

رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) حوزه را مسئول دفاع از تئوری ولایت فقیه معرفی کرد و ادامه داد: باید درباره تبیین ولایت‌فقیه و حکومت اسلامی،‌ یک طرح آماده ی قابل قبولی داشته باشیم و بتوانیم شبهات آن را پاسخ دهیم؛ ولی ما در این زمینه چه اندازه کار کرده ایم؟ این در حالی است که در خود حوزه نیز افرادی در جهت مخالف عمل می‌کنند، و بدتر این‌که حامیان ولایت فقیه را به اتهام حمایت از تمرکز قدرت در یک فقیه، و تلاش برای دولتی کردن حوزه به باد انتقاد می‌گیرند!

وی با بیان این‌که هویت حوزه و نظام اسلامی مرهون ولایت‌فقیه است، با طرح این سؤال که اگر بنا بود اختلافات فرقه ای و گروهی در کشور وجود داشته باشد و فرد آگاه مدبری نبود که حرف آخر را بزند، الآن کشور ما در چه وضعی قرار داشت؛ نتیجه گرفت که نعمت ولایت‌فقیه، بزرگترین نعمتی است که خداوند به برکت امام (ره) و هزاران شهیدی که خونشان را در این راه نثار کردند، به ما داده است.

آیت الله مصباح با اشاره به «افتضاحاتی که برخی رؤسای جمهور کشورها به‌بارآورده‌اند، و دو کاندیدای آمریکا -که خود را ابرقدرت می‌داند- و به صورت رسمی به یکدیگر القاب سگ و خوک می‌دهند»، افزود: کجای دنیا مانند جمهوری اسلامی ایران چنین زمینه‌ای وجود دارد که مردمی بر اساس اعتقاد دینی و مذهبی خود و با عواطف شخصی و دینی خود نسبت به شخصی مانند مقام معظم رهبری چنین علاقه ای داشته باشند؟!

وی با بیان این‌که خدا نعمت ولایت‌فقیه را به ما داده است و باید از آن برای حفظ اسلام و عزت مسلمین بهره برداری کنیم، ادامه داد: به نظر بنده، در بین مسائلی که ما با آن مواجه هستیم، مهمترین بخش مسائل فرهنگی - که وظیفه روحانیت است - همین مسئله ولایت‌فقیه است؛ مسئله ای که قوام جامعه و هویت نظام اسلامی و قوام انقلاب به آن بستگی دارد و هدف دشمنان اسلام قرار گرفته است؛ چه دشمنان خارجی و چه دشمنان داخلی که بی جیره و مواجب، نوکری آن‌ها را انجام می‌دهند.

عضو جامعه مدرسین در پایان با اشاره به آیه ای از قرآن کریم اظهار داشت: از دوحالت خارج نیست؛ یا شاکر نعمت ولایت‌فقیه هستیم و یا کفران نعمت می‌کنیم؛ در صورت شکر، نعمت‌های خداوند بر ما فزونی می‌یابد و البته شکر این نعمت، کار کردن در این زمینه است، و در صورت کفران نعمت، باید منتظر عذاب شدید الهی باشیم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016