چهارشنبه 14 مهر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

بازیگر سینما از "کرامات" سردار سلیمانی می‌گوید! بهروز ستوده

آقای پرویز پرستوئی بازیگر سینما که درفضای خفقان آلود بی فرهنگی جمهوری اسلامی که نفس هنرمندان متعهد و آزاداندیش ایران را گرفته است به شهرت و ثروتی رسیده، اکنون و قبل ازآنکه درفیلمی بنام "سردار" هنرنمائی کند، به جمع مدّاحان فرمانده نیروی قدس پیوسته وازکرامات سردارسلیمانی سخن گفته است! ایشان که در گذشته نقش خود را در فیلم مارمولک بخوبی ایفا نموده بود، ازآنجا که قرار است در فیلم جدیدی، نقش سردارسلیمانی را ایفا نماید، گویا درچهره و شخصیت سردارسلیمانی چیزی کشف کرده است که بقول خودش قابل توصیف نیست ! فقط میتواندبگویدکه «سردارسلیمانی در روی زمین نیست» این بازیگرماهرسینما در دیداری که با سردار سلیمانی داشته است گویاچنان مجذوب فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران شده، که هنوزقرارداد بازی در فیلم"سردار" را امضا نکرده ، قاسم سلیمانی را به آسمان برده و بعید نیست فردامعجراتی هم به اومنتسب سازد !



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


فهم این موضوع که چرا دستگاههای تبلیغاتی عوامفریب جمهوری اسلامی درماههای اخیرتبلیغات وسیعی را در مورد"قهرمانی"های سردار قاسم سلیمانی براه انداخته اند دشوار نیست و این موضوع در ارتباط مستقیم است با آنچه که آقای پرویز پرستوئی با لودگی وبرای فریب افکارعممومی میگوید با آن کارندارد! ایشان میگوید :"من به سوریه و اینکه ما چرا ما آنجا هستسم واین حرف ها کار ندارم، من با شخصیت سردارسلیمانی کار دارم" گوئی که قاسم سلیمانی بخاطرفروش سیب زمینی و پیاز به درجه سرداری رسیده است و پرویز پرستوئی هم قرارنیست در آن فیلم درنقش "سردار" ظاهر شود! اما قبل از آنکه به این موضوع بپردازم بدنیست سری به پشت صحنه فیلم"سردار" که قرار است نقش اول فیلم را پرویز پرستوئی بازی کندبزنیم.

سیدسعید حسن پور بسیجی جوانی که تازه به کار فیلمسازی روی آورده است و در کارنامه فیلمسازی اش بجزچند مستند کوتاه و تبلیغاتی برای نهادهای حکومتی چیز دیگری دیده نمیشود، در مورد اینکه جرا و چگونه ساختن فیلم "سردار" درفکرش جرقه زده است به خبرنگارجام جم چنین میگوید: « حدود شش ماه قبل که عملیات های سپاه قدس در عراق آغاز شد و عکس های حاج قاسم سلیمانی میان سربازان عراقی و بعدا در فضای مجازی منتشر می شد، در ذهنم کلید خورد که ما به یک فیلم استراتژیک و راهبردی در سینما نیاز داریم و سردارسلیمانی هم شخصیت پرتره و بسیار مناسبی برای طرح چنین موضوعی است. فیلم «سردار» قصد دارد با محوریت زندگی و مبارزات حاج قاسم سلیمانی، قهرمانی و روحیه مقاومت رزمندگان ایرانی را به تصویر بکشد، این اثر می تواند گوشه ای از توان های نظامی و سیاسی و دیگر توانایی های جمهوری اسلامی ایران را در منطقه و جهان به نمایش بگذارد».

کلیدخوردن فیلمی با هزینه چندصدمیلیونی برخلاف ادعای این فیلمسازجوان بسیجی، نه در فکر ایشان بلکه در اطاق فکر سپاه پاسداران و بیت رهبری صورت گرفته است تا به توجیه حضور نظامی نیروی قدس در کشورهای خاورمیانه بپردازد. فیلمساز جوان بسیجی میگوید: از آنجائی که فیلم"سردار" یک فیلم راهبردی است و از حساسیت بالائی برخورداراست نوشتن فیلمنامه را آقای حسن عباسی( چهره جنجالی وتئوریسین مشهورسپاه پاسداران که صدور انقلاب اسلامی را جوهر پیروی ازخط خمینی و مبارزه با استکبار جهانی میداند) فیلمسازجوان بسیجی همچنین میگوید که:«انشاالله پس از تصویب فیلمنامه اولیه، سراغ انتخاب بازیگران فیلم خواهیم رفت که پروسه بسیار سختی خواهد بود اما گروه سازنده برای نقش سردارسلیمانی روی پرویز پرستوئی بازیگر خوب و توانای کشورمان اتفاق نظردارند»

حال که معلوم شد چرا پرویز پرستوئی بازیگر، این چنین مجذوب شخصیت "آسمانی" سردار سلیمانی شده است بد نیست بدانیدعلیرغم اینکه سران سپاه پاسداران و بسیج و نیروی قدس و سایر نهادهای تحت فرمان خامنه ای برای اثبات انقلابی بودن خود مدام شعار "مرگ برامریکا" را سرمیدهند، با یک تأخیر۵۰ ساله، برای توجیه و تبلیغ حضورنظامی خود درسوریه و عراق ولبنان و... درست ازهمان شیوه هائی استفاده میکنند که سازمان سیا و ارتش امریکا در جنگ با مردم ویتنام استفاده مینمودند. بدین معنی که ارتش امریکا درآنزمان برخی از بازیگران و خواننده ها و و رقاصه های هالیوود را بخدمت گرفته بود تا از طریق هنرخویش، جنگ ویتنام وآدمکشی های سربازان امریکائی درویتنام را درخدمت امنیت و منافع ملی امریکا جلوه دهند. واین درشرایطی بود که جامعه مدنی ومیلیونها نفر از مردم امریکا همه روزه در خیابانهای این کشور علیه جنگ ویتنام وسران سیاسی ونظامی جنگ افروز این کشور تظاهرات و راهپیمائی میکردند و حتی برخی از هنرمندان صلح طلب هالیوود نیز به نشانه اعلام همدردی با مردم ویتنام ومخالفت با سیاست دولت متبوع خود به آن کشور سفر میکردند.

طنزتاریخ این است که دراواسط قرن بیستم، جنگ افروزان وقت امریکا برای تقویت روحیه سربازان خود در جنگ ویرانگر ویتنام ازهنرپیشه وخواننده و رقاصه استفاده میکردند و برای نشان دادن "دلاوری" های سربازان امریکائی درویتنام، ازهنرپیشه هائی مانند جان وین در فیلم های مربوطه به خدمت میگرفتند، وامروزه پس از گذشت نیم قرن از آن تاریخ، در آنسوی کره زمین جمهوری اسلامی یعنی حکومتی که ۳۷ سال است شعار"مر گ برامریکا" سرمیدهد، درست از همان شیوه ها استفاده میکند، با این تفاوت که بجای اعزام هنرپیشه و خواننده و رقاصه برای تقویت روحیه "مدافعان حرم" نوحه خوان وآخوند به عراق و سوریه و لبنان و...اعزام میکند و پرویز پرستوئی هنرپیشه هم قرار است که "قهرمانی"های سردارسلیمانی وبسیجیان و سپاهیان را در خارج از مرزهای ایران در فیلم "سردار" به نمایش درآورد. حال باید از تئوریسین های بیت رهبری که پیوسته در حال کشف و سرکوب خط نفوذی امریکا درایران هستند پرسیده شود که این تشابه درشیوه عملکردجنگ افروزان امریکای نیم قرن پیش با جنگ افروزان ولایتمدار امروز جمهوری اسلامی از کجا ناشی میگردد؟

اما تراژدی تاریخ این است که برخلاف جامعه مدنی امریکا که بامبارزات سازمان یافته و گسترده خود نقش مهمی را درپذیرش شکست سران سیاسی و نظامی دولت وقت امریکا و خروج سربازان امریکا ازویتنام ایفا نمود، جامعه مدنی ایران بخاطر سرکوب سیستماتیک ۳۷ ساله جمهوری اسلامی و هم بخاطر توهم پراکنی اصلاح طلبان درون و برون حکومتی و حتی پاره ای از گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی، نه تنها هنوزدرمورد دخالت های نظامی جمهوری اسلامی درخارج از مرزهای ایران عکس العملی جدی ازخود نشان نداده اند بلکه بعضاَ در دام تبلیغات جمهوری اسلامی گرفتار گشته اند که گویا نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای جلوگیری از نفوذ داعش و سایر گروههای سلفی و تروریستی ، مجبوراند که خارج از مرزهای ایران و در خانه خودشان با آنها بجنگند! واین عوامفریبی را متأسفانه بسیاری از ایرانیان باورکرده اند که :جمهوری اسلامی با تمام بدی هایش لااقل این خوبی را دارد که توانسته است امنیت را در داخل مرزهای ایران حفظ نماید ! غافل از اینکه اول - درهرنقطه ازخاورمیانه که ناامنی و جنگ و خونریزی جریان دارد، ردپای جمهوری اسلامی را میتوان درآنجا مشاهده کرد. دوم- حکومت ولایت مطلقه فقیه شیعه، دست کمی از داعش سنی ندارد و چون نیک بنگری هردو به یک منجلاب منتهی میگردند. سوم- آرامشی که درسایه خفقان وکشتار وشکنجه وزندان منتقدین و مخالفان ودرجهت حفاظت از منافع غارتگران بیت المال مردم بوجود آمده باشد را نمیتوان امنیت نام نهاد، ودود آتشی که جمهوری اسلامی درخاورمیانه بپا کرده است دیر یا زود به چشم مردم ایران نیز خواهد رفت، مگراینکه جامعه مدنی ایران به مخالفت با سیاست تجاوزکارانه ودخالت های نظامی جمهوری اسلامی در سایر کشورها برخیزد و حکومتی که دوام وبقای خویش را در جنگ افروزی و بحران سازی یافته است مجبور به خروج نیروی هایش از سوریه و عراق و لبنان سازد و به سرازیرشدن سیل پول و اسلحه و مهمات ولایت فقیه حاکم برایران برای گروههای تروریستی در کشورهای خاورمیانه خاتمه دهد.

جامعه مدنی ایران میتواند با طرد وتحریم آثار و تولیدات هنرمندان وکسانی که درخدمت سیاست توسعه طلبانه و جنگ افروز تفاانه جمهوری اسلامی قرار گرفته و میگیرند، دراوج خفقان وسرکوب، قدرت خویش را به نمایش گذارد واجازه ندهد پرویز پرستوهائی ها از موقعیت خود برای ترویج خرافات و عوامفریبی استفاده نموده و جنایتکاران جنگی را به آسمان ببرند و بر چهره جنگ افروز آنان هاله ای از تقدّس وکرامات بنشانند.

۱۴ مهرماه ۱۳۹۵
۵ اکتبر ۲۰۱۶


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016