گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! شاهرگ گردشگری و شطرنج تحریم، محمدرضا طایفهدعوت از زنان شطرنجباز در پیوستن به کمپینی برای پرهیز از حضور در مسابقات قهرمانی شطرنج، با هدف لغو میزبانی ایران، آن هم به بهانهی مبارزه با حجاب اجباری و با داعیهی دفاع از حقوق زنان غیر ایرانی، حاصلش تنها به محرومیت زنان ورزشکار محدود نخواهد شد، انزوای ایران و بسته شدن درهای این کشور به روی گردشگران بین المللی همان چیزیست که در ادامهی رسانهای شدن این بلوای پوشالی رخ خواهد داد
سه شنبه ی این هفته سالروز توافق برجام است. توافقی میان گروه قدرتهای بزرگ و ایران، پس از دوره ای طولانی از جنگ و درگیری های داخلی و سپس ویرانی و نا آرامی همسایگان و در عین حال تحریمی کمر شکن برای این کشور. بی سابقه ترین تحریم تاریخ، به گفته ی باراک اوباما. اگر سوابق استعماری جهان معاصر را مد نظر داشته باشیم، همین توافق پایاپای خود دستاورد عظیمی محسوب می شود، به خصوص که همراه با شناسایی رسمی حق داشتن چرخه ی کامل سوخت هسته ای توسط ایران است. این توافق با سرعت به اتفاقی تاریخساز در سیاست خاورمیانه بدل می شود و با فراهم کردن شرایط عادی اقتصادی، امکان رسیدن به یک هزار میلیارد دلار اضافه درآمد ظرف ده سال را برای اقتصادن ایران فراهم می سازد [شرکت مشاور معروف بازرگانی بین المللی، مککنزی ] البته که قدرت گرفتن ایران منافع تمام بازیگران بین المللی را یکسان رعایت نمی کرد و بازندگانی نیز داشت. مهمترینشان، طبعا، رقبای منطقه ای ایران. و این طور بود که حتا قبل از آن روزهای پاییزی منتهی به برجام تلاش فراوانی برای شکست یا دستکم محدود کردن نتایجش آغاز شده بود. و به همین شکل است که تقریبا تمامی اتفاقات سیاسی فرهنگی خارج از ایران در یکسال گذشته را می توان به نحوی در نتیجه یا متوجه به همین امر توافق هسته ای دانست، هر چند معمولا برای مخفی داشتن این رابطه تلاش فراوانی میشود. این انواع و اقسام حاشیه های فرهنگی و سیاسی بر برجام البته همراه با تلاش های واقعی قدرتمندی به خصوص در مجلس امریکا برای به شکست کشاندن آن نیز بوده است. به سبک کاراگاه هرکول پوارو، در نسبت با همین تلاشها برای نفی واقعیت برجام است که می توان شاهکلید گشایش معنای سیاست های بین المللی و اتفاقات سیاسی مرتبط با برجام و ایران را یافت. لابد در جریان هستید که در یکسال گذشته قوانین زیادی به نفع ایران تغییر کرده است. از تسهیلات روادید گرفته تا تلاش برای تخفیف تحریمهای مختلف و برداشتن تدریجی بخشهای زیادی از آن، تا همین تازگی خروج ایران از لیست سیاه پولشویی بینالمللی (که اصلا روحمان هم خبر نداشت مدتیست در آن غوطه می خوریم.) پس آیا برجام پیروز شده است؟ یا قوانینی هم بر ضد ایران تصویب شده که قوانین بهبود یافته را خنثی می کند؟ باید دانست که بخش خاصی از کنگره امریکا به تنهایی چند ده قانون مختلف برضد ایران در این مدت انشا نموده و شدیدا به دنبال تصویب شدنشان بوده است، تا جایی که اوباما را مجبور به استفاده از وتو کرد. اما تمامی این تلاشها به شکست کامل انجامیده است. در نظر داشته باشیم که دلایل توجیهی تصویب این قانون بار دیگر تاکید بر «تروریست» بودن کشور ایران و حالا دیگر شکاکیت به گردشگران خارجی ایران از لحاظ گرایش به تروریسم است! ایران هراسی با توسل به تروریسم و جلوگیری از رشد منطقی صنعت گردشگری هدف غایی این قانون به نظر می رسد. سوال اینجاست که چرا تنها قانونی که در «مخالفت با روح برجام» در جهان تصویب و اجرا شده است، قانونیست برای محدودسازی گردشگری؟ آنهم علی رغم نامه ی شدیدا اعتراض آمیز سفرای اروپا و تهدید به مقابله به مثل و احتمال ضربه های شدید اقتصادی و سیاسی ناشی از آن. اهمیت کلیدی گردشگری برای حیات برجام را اینجا می توان یافت. گردشگری باید شاهرگ موفقیت و قدرتمندی ایران باشد و همین امر مخالفان ایران را وادار ساخته باشد تا به هر شکل و هزینه ای آن را به تصویب برسانند. با کمی بررسی در باب صنعت گردشگری و آثار گسترده فرهنگی و اقتصادی آن متوجه دلیل این ادعا می شویم. گردشگری صنعتیست بسیار توزیع شده با بازیگرانِ کوچک و بزرگِ بسیار در زنجیرهی ارزشی فوق العاده گسترده که از پایتختی در اروپا را دربرمیگیرد تا دهکده ای کوهستانی یا استراحتگاهی بیابانی در ایران. بنابر همین طبیعت است که صنعت گردشگری کمترین رانت خواریها و سواستفادهها را دارد و با توزیع درآمد در خردترین لایهها، مستقیما منجر به خلق ثروت شخصی شده و رشد اقتصادی ناشی ازین ثروت توزیع شده ی گسترده را به بهترین شکل پیاده سازی می کند. بدیهیست گسترش روز افزون این صنعت، اقتصاد ایران را در کل شفافتر، سالمتر و واقعیتر می کند. در همین مدت کوتاه تعداد گردشگران بازدید کننده از ایران به پنج ملیون نفر رسیده است و تعداد گردشگران خارجی ورودی به ایران برای اولین بار در تاریخ از تعداد گردشگران ایرانی خارج شده از کشور در یکسال گذشته بیشتر بوده است [رادیو فردا]. تعداد بسیاری هتل و استراحتگاه نیز در مناطق مختلف ایران در حال ساخت هستند که این پروژه ها را می توان از معدود عوامل فعال شدن بازار ملک و رونق آهسته آهستهی اقتصادی دانست. جالب آنکه بسیاری ازاین پروژهها سرمایه گذاری مستقیم خارجیست و مثلا طبق بعضی اخبار اروپاییها اقدام به ساخت شصت هتل در اصفهان تا آخر امسال خواهند کرد و سرمایهگذاری گسترده ای نیز در مشهد در حال انجام است. گردشگری موتور محرکه ی فضای استارتاپی ایران هم شده است و مثلا آخرین دور سرمایهگذاری بزرگ خارجی در استارتاپهای ایرانی، ۲۰ ملیون دلاری ست که ام تی ان برای سرمایه گذاری در اپلیکیشن همراه اسنپ پرداخته است که نرم افزاری برای تاکسی گرفتن است و جایگزین اوبر در ایران محسوب میشود. تاثیر مثبت و یگانهی این صنعت بر همه ی بخشهای اقتصادی غیر قابل انکار است. مشخص است که محافظت از گردشگری می تواند نجات دهنده ی برجامی باشد که در بسیاری زمینه های دیگر با مسائل پیش بینی نشده یا کمتر فکرشدهای روبرو شده است. و براساس همین تاثیرگذار بودن گردشگری ست که بسیاری از حرکتهای سیاسی اجتماعی این روزهای ایران شکل میگیرد، خصوصا در تعاملات ایرانیان با خارج از مرزها. برای مثال ادعاهای گردشگری ایتالیایی مبنی بر تعرض جنسی در سفر به ایران که بازتابی گسترده در اروپا داشت. البته که در ایران، همچون بسیاری جوامع ، جنبههای زشت و نادرستی از زنستیزی را می توان در شئون خاصی از زندگی روزمره دید. اما این کشور نیز همچون بسیاری از کشورهای دیگر جهان شاهد تلاش و موفقیت روز افزون زنان خودست، که منجر به پیشرفت تدریجی اما مداوم در حیطه ی اختیارات و حقوق زنان شده است. پیشرفتی ارگانیک و بازگشت ناپذیر به سمت زندگی اجتماعی عادلانه تر برای همه ی ما فارغ از جنسیت. پس بیشک (و با تاسف بسیار) ممکن است که به تعداد انگشتشماری از گردشگران در ایران دست درازی شود، مثل همه جای دنیا، و البته که این موارد باید به شدت پیگیری و مجازات شود. اما اینکه حادثهای این چنینی به ناگاه ابعادی به این وسعت بیابد طوری که بارها در برنامه های تلویزیونی و بحث های ژورنالیستی مطرح شود و به بحث روز تبدیل بشود عجیب است. کمپینی که عملا سعی در نشان دادن خطر سفر به ایران دارد آنهم با تصرف رسانههای عمومی نه فقط در سطح ایتالیا که با اندکی اثر کمتر در سطح کل اروپا. کمپینی که بدنام کننده و تحریمی است و در راستای محدودیت گردشگری عمل می کند با استفاده از سلاح ایران هراسی، و هیچ نتیجه ی عملی در بهبود وضعیت زیستی ایرانیها یا گردشگران خارجی ندارد. اما شاید مهمترین تحرک فرهنگی سیاسی این مدت در مخالفت با گردشگری را بتوان فعالیت های کمپین آزادی های یواشکی دانست. فعالیتی که مجددا بر مسأله ای جدی و حقیقی در زندگانی امروز ایران انگشت گذاشته است، مسألهی حجاب اجباری، اما با انرژی گرفتن از این گسلِ داغ فرهنگی، انرژی آن را در ترویج ایران هراسی خرج می کند و تشویق به تحریم ایران. فشار آوردن بر جنبه های خاصی از روابط ایران با جهان که بیشترین اثرش را می توان در تضعیف گردشگری دانست عملا تنها کارکرد این کمپینها بوده است. صفحهی «آزادیهای یواشکی» با وجود ادعای واقعگرایانهاش، از هویدا کردن زندگی رایج در خیابانهای ایران سرباز میزند و حس آرامش را تنها به خلوت و خفا پیوند میزند. به این صورت است که بازنمایی زندگی روزمرهی زنان با چهرهای مخدوش، ناقص و در یک کانتکس غربی ارائه میشود. نتیجهی این روند به علت معیوب بودن صورت روایی آن، چیزی جز مرعوب کردن مخاطب خارجی نخواهد بود. نظیر این مساله را میتوان در مورد قضیهی جنجالبرانگیز مسابقات شطرنج هم رصد کرد. دعوت از زنان شطرنجباز در پیوستن به کمپینی برای پرهیز از حضور در مسابقات قهرمانی شطرنج، با هدف لغو میزبانی ایران، آن هم به بهانهی مبارزه با حجاب اجباری و با داعیهی دفاع از حقوق زنان غیر ایرانی، حاصلش تنها به محرومیت زنان ورزشکار محدود نخواهد شد، انزوای ایران و بسته شدن درهای این کشور به روی گردشگران بین المللی همان چیزیست که در ادامهی رسانهای شدن این بلوای پوشالی رخ خواهد داد. Copyright: gooya.com 2016
|