گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 آبان» جزئیات کامل دلایل قتل مذهبی فرهنگ امیری، شهروند بهائی22 مهر» شهروندان بهایی مدافع حق تحصیل همچنان در زندان بسر می برند
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ماینده جامعه بهاییان در سازمان ملل: شیوههای سرکوب بهاییان تغییر کرده استزیتون-آیدا قجر: به تازگی گزارش ۱۲۲ صفحهای با عنوان «سرکوب و مقاومت» از سوی جامعه جهانی بهاییان منتشر شده که در آن با ذکر آمار به سیاست رسمی جمهوری اسلامی در مقابل بهاییان پرداخته شده است. طبق این گزارش٬ جامعه بهاییان که تقریبا ۳۰۰ هزار نفر برآورد شده، به شکل سیستماتیک از سوی جمهوری اسلامی مورد آزار و اذیت قرار گرفته اما این فشارها در سالهای اخیر و دوران ریاست جمهوری حسن روحانی شدت یافته است. طبق این گزارش از زمان روی کار آمدن محمود احمدینژاد تا به امروز ۸۶۰ بهایی دستگیر و یک سوم آنها زندانی شدهاند. در عینحال ۸ سال است که ۷ رهبر جامعه بهایی به جرم جاسوسی در زندان هستند. محدودیتهای اجتماعی از جمله محرومیت از تحصیل و فشارهای اقتصادی بخش دیگر این گزارش است. در گزارش «سرکوب و مقاومت» وضعیت بهاییان از ابتدای تایسی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته شده اما در همین گزارش تاکید شده که این فشارها در سالهای اخیر و خصوصا ریاست جمهوری حسن روحانی با وجود وعدههای وی درباره رفع تبعیض از اقلیتهای مذهبی، بیشتر شده است. این تشدید محدودیتها در چه حوزههایی اتفاق افتاده است؟ در گزارش به مساله به خطر افتادن امنیت جانی جامعه بهایی هم اشاره شده است. در چند ماه گذشته خبری مبنی بر کشته شدن اعضای جامعه بهایی در ایران منتشر شد. البته تهدید و قتل بهاییان از سال پیش وجود داشته، آیا این تهدیدها در سالهای اخیر شدت پیدا کرده است؟ آقای فرهنگ امیری روز ۲۶ سپتامبر توسط دو نفر که با هدف قتل او به منزلاش حمله کردند، کشته شد. هر دو نفر هم اعتراف کردند او را به دلیل بهایی بودن به قتل رساندند. این مساله باعث نگرانی جامعه جهانی بهایی شده است. اگرچه این نخستین بار نیست که چنین اتفاقی را در ایران شاهد هستیم اما متاسفانه در سالهای اخیر تهدیدهای جانی علیه جامعه بهایی بیشتر شده است. در سال ۲۰۱۳ آقای عطاالله رضوانی در پی تهدیدهای متعدد در شهر بندرعباس به قتل رسید. در همان سال ماموران اطلاعاتی به منزل ۱۴ بهایی در شهر آباده حمله کردند و به آنها گفتند که اگر میخواهند از حملات مرگبار در امان بمانند بایستی آن شهر را ترک کنند. در سال ۲۰۱۴ هم خانوادهای ۳ نفره در شهر بیرجند به وسیله فردی ناشناس در منزلشان مورد حمله قرار گرفتند و با ضربات چاقو به شدت مجروح شدند البته خوشبختانه زنده ماندند. بدون شک انگیزه از آن حمله هم مسایل مذهبی بوده است. این اقدامات یکی دیگر از روشهای جمهوری اسلامی در سرکوب جامعه بهایی است که میخواهد ترس و وحشتی در آنها ایجاد کند که هر زمانی ممکن است شما کشته شوید. آماری داریم که در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی چند نفر از بهاییان بازداشت و زندانی شدند؟ یا چند نفر از تحصیل بازماندند؟ یا در کل چند مغازه و کسب و کار اقتصادی توسط جمهوری اسلامی پلمپ شده است؟
بنا به گزارشهای بسیاری، وضعیت حقوق بشر در دوران آقای روحانی تمام زمینهها مثل زنان، کارگران و اقلیتهای مذهبی بدتر شده است. به نظر شما چرا باید شاهد افزایش محدودیتها و فشارها علیه جامعه بهایی هم باشیم. نفع این شرایط برای کیست؟ شما در شرایطی از تغییر قانون صحبت میکنید که بهاییان بازویی در مجلس برای انجام این مهم ندارند. در بدنه حاکمیت هم حمایتی برای بهاییان وجود ندارد. چه ساز و کاری میتوان ارایه کرد تا در چنین شرایطی بتوان به سوی تغییر قانون پیش رفت؟ در واقع شما معتقدید که در جمهوری اسلامی میتوان به حقوق برابر شهروندی برای بهاییان دست پیدا کرد؟ آنهم با وجود محدودیتها و تلاشهایی که برای سرکوب و محروم نگه داشتن جامعه بهایی میشود؟ آنهم وقتی یکی از بزرگترین مشکلات جمهوری اسلامی با بهاییان این است که ادعا میکند آخرین مذهب میان بشر است اما دیانت بهایی این مساله را زیرسوال میبرد. سالهاست که این نامهنگاریها ادامه دارد و ممکن است محتوا و مقدار آن در برخی دولتها متفاوت بوده باشد. اما آیا در این سالها نامهنگاری، تا به حال هیچ کدام از مسوولان سیاسی ایران پاسخی چه مثبت و چه منفی به آن دادهاند؟ گزارشگر ویژه ایران در سازمان ملل تغییر کرده، با توچه به شناختی که از گزارشگر جدید دارید فکر میکنید در نسبت با بهاییان تغییری ایجاد میشود یا ممکن است توجه ویژهتری برای به دست آوردن راهکاری موثر صورت بگیرد؟ یعنی به نظر شما این تاثیری که میگویید رسانهای کردن مسایل بهاییان داشته٬ به رفتار جمهوری اسلامی با بهاییان در حوزههای مختلف هم برمیگردد؟ روش سرکوب جمهوری اسلامی در مقابل جامعه بهایی از اوایل انقلاب تا الان فرق کرده است. در سالهای اول انقلاب نه تنها بهاییان بلکه گروههای مختلف شکنجه، دستگیر و کشته میشدند. این روش سرکوب و سیاست ملی جمهوری اسلامی بعد از سندی که دربارهاش صحبت کردم تغییر کرد. یعنی روشهای آشکار سرکوب مثل شکنجه و کشتار را با محدودیتهای پنهان اقتصادی و فرهنگی جایگزین کردند که کمتر باعث جلب توجه جامعه بینالمللی شود. محدودیتهای پنهانی که میبینیم در سالهای اخیر بیشتر هم شده است. به عنوان نمونه٬ قبلتر وقتی دانشجویان بهایی برای کنکور ثبت نام میکردند، به آنها با بهانه نقض پرونده اجازه ورود به دانشگاه داده نمیشد ولی در دو سه سال گذشته روش جدیدی به کار برده شد. متقاضیان وقتی میخواستند نتیجه را روی سایتها مشاهده کنند مقابل اسمشان هیچچیز نوشته نمیشود و فقط به آنها گفته میشود به دفتر سنجش مراجعه کنند. وقتی هم به دفتر سنجش مراجعه میکردند پاسخ میشنیدند که چون بهایی هستید نمیتوانید در دانشگاه تحصیل کنید. اما وقتی متقاضیان تقاضای سند یا نوشته میکردند، هیچ دستورالعملی به آنها داده نمیشد. چون میدانستند این سند ممکن است در رسانهها چاپ شود. خیلیها فکر میکنند صرفا ایرانیها هستند که بهاییاند. در حالیکه جمعیت بسیاری از آسیای شرق تا غرب آمریکا با ملیتهای مختلف دیانت بهایی را انتخاب کردهاند. آیا در جامعه جهانی همبستگی بین کشورهای مختلف درباره فشار به بهاییان در ایران وجود دارد؟ آیا هیچ تجربه مشابهی در دیگر کشورها مثل رفتار سرکوبگرایانه جمهوری اسلامی علیه بهاییان هست؟ از همبستگی دیگر کشورها مثال زدید، آیا بین ایرانیها هم این همبستگی و حمایت هست؟ معمولا وقتی از جامعه بهاییان صحبت میشود، آن را درونگرا ارزیابی میکنند. جامعهای که همبستگی بسیاری با خود دارد، از نظر مالی قدرتمند است و تریبونهای خود را دارد. آیا این خصلتها و توصیفها باعث شده که دیگر سازمانهای حقوق بشری جذب جامعه بهایی شوند یا باعث طرد آن شده است؟ Copyright: gooya.com 2016
|