دوشنبه 1 آذر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

در آستانه هجدهمین سالگرد قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷ ندای دادخواهان را پاسخ دهیم، مهشید شریف

با یادآوری قتل‌های سیاسی بیرحمانۀ داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده، مجید شریف، پیروز دوانی، حمید حاجی زاده و کارون کودک خردسالش و بسیار دیگری که حتی نامشان بر همه روشن نیست، درخواست دادخواهی از بیداد را زنده نگه داریم.

بیاد بیاوریم قتل‌های سیاسی پاییز هفتاد و هفت جان آزادیخواهانی را از ما گرفت که به ندای انسانی درونشان پاسخ داده و برای دست یابی به جامعه ای برپایۀ ارزشهای انسانمدار و آزادمنش پا به میدان گذاشته بودند. جانهای عزیزی که خشونت حاکم تحمل گفتار و کردار آنها را برنتابید و از حذف فیزیکی یک یک آنها دریغ نکرد و به گفتۀ پرستو فروهر رد خونینی از بیداد بر تاریخ سرزمین ما کشید.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اما چنان نشد که می خواستند. اعتراض گستردۀ افکار عمومی، بی تفاوتی و خاموشی در برابر آنچه که اتفاق افتاده بود را نشانه گرفت و نگذاشت مسئولین طراح و اجرا کننده کشتارها به ادامۀ رفتار شوم خود که همانا کشتار دگراندیشان بود، بیش از آن بپردازند. چنانکه می دانیم اعتراض عمومی توانست گوشه ای از خیانت ملی را از زبان مجریان آن بشنود. این اعترافهای هولناک اما بسیار ناقص و سانسور شده با آنکه توانست ماهیت امر را به روشنی برملا کند اما نتوانست عطش دادخواهی این بیداد سازمان یافته را برضد اصیل ترین دگراندیشان سرزمینمان فرو نشاند.

به همین دلیل است که خانواده های قربانیان در کنار این موج گسترده، به امید برقراری دادرسی همه جانبه و عادلانۀ قتلها، ایستادگی و مقاومت می کنند و به حمایت و پشتیبانی جامعۀ عدالت خواه سرزمین مادریمان چشم دوخته اند.

از آنجا که عملکرد دستگاه قضایی تا به امروز نتوانسته به دادخواهان این بیداد، پاسخ قانع کننده ای بدهد و هر آنچه نیز که انجام دادند، جز فریب عمومی و تفرقه افکنی چیزی بیش نبوده -اشاره می کنم به حذف پروندۀ مجید شریف که دستگاه قضایی حاضر به پذیرش آن نبوده و نیست - اما اینگونه حق کشیها ما را بر ادامۀ مسیر دادخواهی مصمم تر کرده و امروز نه تنها خانواده ها که جامعۀ روشنگری، دادخواه این بیداد خونین تاریخ کشورمان هستند. هر چند عده ای از آنان به خاطر روشنگریها و عدالتخواهی، خود نیز از ابعاد این خشونت سازمان یافته در امان نماندند. به ممانعتها برای دیدار خانوادۀ فروهر در سالروز مرگ خونین عزیزانشان تا جلوگیری از دیدار یاران بر سرخاک مختاری و پوینده و جلوگیری از دیدار یاران و دوستان در خانۀ شریف و... اشاره می کنم.

سالهای زیادی است که با ادای احترام به قربانیان و با پافشاری بر لزوم یک دادرسی عادلانه صدای دادخواهی گسترده شده و شکل گیری حرکتهای دادخواهانه به سنتی در کشورمان تبدیل شده. آنچه مسلم است در این پیوند است که حرکت دادخواهانه به نمادی از یادآوری و ایستادگی در ذهن و ضمیر ما ثبت می شود و اجازه نمی دهد بیش از این دگراندیشان میهن ما به قربانگاه فرستاده شوند.

در اینجا لازم می بینم به همۀ آنها که در این سالهای پر رنج دوشادوش خانواده ها در درخواست دادخواهی همراه بوده اند، اشاره کنم و از پرستو فروهر که در این سالهای سالهای پر مصیبت همواره در رساندن صدای دادخواهی، راهگشای بسیاری از ما بوده و هست. در این مسیر رنج او را تنها نگذاریم و همراه او و بسیار بسیاران دیگر برای پیشبرد این امر انسانی همراه شویم. داد خواهیم این بیداد را!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016