خواب پيش زمستانى مسوولان، تحميل خسارت به مردم را اجتناب ناپذير كرد!

بار ديگر تغييرات اقليمي و آثار برآمده از آن مثل كاهش شديد دما، بارش برف و باران، يخبندان و... بخش عمده اي از مساحت كشورمان را در معرض بحران قرار داد؛ بحراني كه اخبار رسيده از بسياري نقاط آن را تأييد و اين سئوال را در ذهن مطرح مي كند كه چرا به رغم حضور در قرن 21 و سازمان هاي عريض و طويل هميشه بايد به وسيله فرايندهاي طبيعي غافلگير شويم؟
به گزارش «تابناك» در روزهاي گذشته سرماي شديد هوا، بار برف و باران و يخبندان فضاهاي مسكوني در بسياري از نقاط كشور باعث بروز مشكلاتي براي شهروندان شد؛ مشكلاتي كه بدون شك اگر آگاهي بخشي هاي از قبل اعلام شده، برنامه ريزي و تقويت زيرساخت ها نقصي نداشت، اثرات نامطلوبشان بر از بين رفتن رفاه عمومي كاهش مي يافت.

از جمله مشكلاتي كه در روزهاي اخير و در بخش هاي مختلف كشور رخ داد و شهروندان را به دردسر انداخت مي توان به قطع و كاهش افت گاز شهري در مناطق شمالي كشور مثل شهرستان هاي بابل و آمل، قطع آب و برق در مناطق شمالي استان كرمانشاه، يخبندان معابر و خيابان هاي شهر تهران، زير برف رفتن ميوه هاي درختي استان مازندران، چادر زدن همراهان بيمار در معابر شهرهاي برفي، زير برف ماندن كارتن خواب ها و... اشاره كرد.

بر اساس اخبار رسيده از مناطق كوهستاني شهرستان هاي بابل و آمل هنوز گاز شهري 41 هزار مشترك با مشكل مواجه است و افت شديد فشار در اين مناطق خانواده هايي را كه براي جايگزيني انرژي گاز فكري نكرده بودند با كپسول هاي گاز راهي مراكز فروش گاز سيار كرد تا در اين سرماي شديد ضمن محروم شدن از سيستم گرمايشي خانگي در صف هاي طويل منتظر دريافت گاز باشند.

اتفاقي كه اگر شركت گاز استان مازندران با سازمان هواشناسي استان تعامل موثري برقرار مي كرد مي توانست از رخ دادنش جلوگيري كند و يا اينكه مردم را از بروز چنين موضوعي از پيش مطلع كند. بالاخره كار امثال اين شركت ها كه فقط نقد كردن قبوض مصرفي شهروندان نيست!

در استان مذكور آسيب ديگري كه به شهروندان وارد شد به زير برف رفتن درختان مثمر بود كه حجم زيادي از ميوه هاي رسيده كشاورزان را به نابودي كشاند و خسارت غير قابل جبراني به آنها وارد كرد؛ خسارتي كه اگر از پيش بارش شديد برف به آنها اعلام شده بود شايد از حجم آن كاسته مي شد.

مشابه آنچه در استان مازندران به وقوع پيوست در شهرستان هاي شمالي و غربي استان كرمانشاه مثل پاوه، روانسر، جوانرود، گیلانغرب و سرپل‌ذهاب رخ داد و در اين شهرستان ها نيز مردم با قطعي آب و برق مواجه شدند و وزش شديد باد نيز در شهرستان پاوه باعث يك آتش سوزي گسترده در مراتع و باغات شد و خسارت هاي جبران ناپذيري بر اثر وزش باد شديد به زنبورداران و باغ داران وارد آمد.

اين همه سختي هايي كه سرماي شديد هوا بر شهروندان وارد كرد نبود و در تهران نيز يخبندان معابر و غافلگيري مسئولين از حجم بالاي بارش برف به ويژه در مناطق شمالي باعث از مسير خارج شدن اتومبيل ها، تصادف و تحميل خسارت به برخي شهروندان شد. تشديد ترافيك و در راه ماندن بسياري از كاركنان ادارات دولتي و خصوصي نيز بخش ديگري از مشكلات بارش برف در شهر تهران بود.

از آن گذشته بسياري از همراهان بيمار كه بيمارشان در بيمارستان بستري است و بر اساس عادت روزهاي پيشين در پياده رو يا خودروي خود شب را به صبح مي رساندند، با بارش برف و كاهش شديد دما غافلگير شدند. به اين موضوع بايد حجم زيادي از كارتن خواب ها را نيز اضافه كرد كه در شب و روز گذشته شرايط سختي را گذراندند.

بر اساس آنچه آمد ذكر چند موضوع ضروري به نظر مي رسد:
نخست اينكه آيا نمي توان براي رخدادهايي مانند كاهش شديد دما، بارش برف و يخبندان پيش بيني انجام داد و از قبل محدوديت هاي احتمالي مثل قطع گاز، آب، برق و... را به آگاهي شهروندان رساند تا آنها نيز بر اساس هشدارهاي رسيده خود را براي شرايط سخت آماده كنند و در زمان بروز سرما به مشكل برنخورند؟ اگرچنين امكاني وجود ندارد پس اين همه سازمان عريض و طويل مثل شركت گاز، آب و فاضلاب، برق، سازمان هواشناسي و... اساساً چه كاري جز نقد كردن قبوض مصرفي شهروندان يا توصيف آنچه رخ داده بر عهده دارند؟

ديگر اينكه مشكلات پيش آمده به خوبي نشان مي دهد كه در فراهم سازي زيرساخت ها رفاهي در برخي نقاط كشور، ضعف هاي جدي وجود دارد و مسئولان بايد براي بررسي كيفيت و نوسازي زيرساخت ها به ويژه در بخش هاي به مشكل خورده و قديمي اقدامات جدي انجام دهند.

موضوع ديگر اينكه كاهش دما و بارش برف اساساً پديده اي طبيعي است كه رخ دادنش در بازه زماني كنوني امري غير عادي نيست. با اين حال اگر بنا باشد در برابر يك امر طبيعي با چنين مشكلاتي روبه رو شويم، واي به روزي كه بلاياي طبيعي ديگري مثل زلزله، سيل، آتش سوزي و... با اين پديده طبيعي همراه شود.