شنبه 20 آذر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

گفت‌وگو با سه فرزند میرحسین و رهنورد درباره حصر: ۶ سال عدد بزرگی است، بزرگتر از صبر

E8D36476-D734-47CA-A3B8-FE79F03AD4CD-4528-00001397FD4BAEDE_tmp.png

کلمه – سپند میریوسفی: شش سال حصر و زندان خانگی. بدون هیچ قانونی برای چگونگی اجرای حصر. به قول دختران میرحسین این عدد خیلی بزرگ است. خیلی بزرگ‌تر از صبر!
کوکب، زهرا و نرگس موسوی به ما توضیح می‌دهند که چرا کمتر خبری از محصورین کوچه اختر هست: این معنای حصر است.
صدای میرحسین گوش حاکمیت مستبد را آزار می‌دهد پس حصر طبق قانون تک‌صدایی طبیعی است. خصوصاً وقتی از دختران میرحسین و رهنورد از مواضع جدید محصورین می‌پرسیم پاسخ می‌شنویم که تا وقتی حصر هست یعنی در بر همان پاشنه می‌چرخد. هنوز مردم دغدغه اصلی‌شان هست. هنوز از فساد ساختاری و تأثیر آن بر معیشت ملت می‌گویند. از عدالت از آزادی از آرمان‌هایی که برای آن مردم خون ریختند. از زشتی‌های دروغ و قانون‌گریزی.
اگر دلیل حساس بودن‌های شخصی حاکمان را به محصورین و دلیل حصر را می‌خواهید بدانید به همین مواضع آنها رجوع کنید. حیات حاکمیت استبدادزده در بحران سازی و زندگی در بحران است و محصوران آرامش و التیام دردهای کشور را می‌خواهند.
دختران زهرا رهنورد و میرحسین موسوی در این گفت‌وگو برای اولین بار از یک عهد بین زوج محصور سخن می‌گویند. عهدی برای رضای خدا: آنها باهم عهد بسته‌اند که به آزادی از زندان اختر دیگر حتی فکر هم نکنند.
دلیلش را دختران میرحسین و رهنورد در این گفت‌وگو به مردم می‌گویند.
آنها همچنین از وضعیت سلامت، حصر، مواضع سیاسی محصورین و نیز اظهارات سیاسیون آزاده درباره حصر و نیز برخی سیاست‌زدگان سخن می‌گویند.
متن کامل گفت‌وگوی کلمه با کوکب زهرا و نرگس موسوی به شرح زیر است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مدت زیادی هست که خبری از زندان خانگی نداریم. با توجه به اینکه علیرغم محدودیت‌های شدید، هرازگاهی مردم درباره وضعیت محصورین یا مواضع آنها خبری کسب می‌کردند دلیل این بی‌خبری چیست؟

نرگس موسوی: دلایل که زیادند اما، از میان این دلایل می‌توان اشاره کرد که مثلاً با اطلاع‌رسانی خانواده گاهی شاهد بودیم که شرایط سخت‌تر می‌شود. مثال اینکه وقتی مادرم دستش شکست بر سر این مسئله که هرروز بتوانیم تماس تلفنی داشته باشیم تا از وضعیت ایشان باخبر باشیم توافق شد اما به‌محض اطلاع‌رسانی ما بابت تماس تلفنی این امکان محدود شد. اما با توجه به علاقه و پیگیری دوستان و دوست داران به‌عنوان‌مثال هر بار که برای چکاپ می‌رفتند و مسئله‌ای مربوط به‌سلامتشان مطرح می‌شد، افرادی که اطلاع پیدا می‌کردند، خودشان اطلاع‌رسانی می‌کردند.

نکته قابل‌ذکر این هست که راجع به شرایط محصورین ما هم مرتب به جناب دکتر هاشمی اطلاع‌رسانی می‌کردیم هم به شکل مفصل به جناب رییس‌جمهور و دولت اطلاع‌رسانی می‌کردیم و هم به برخی از مراجع اما متأسفانه اقدام ویژه و پیگیری خاصی را مشاهده نکردیم.

در کل اطلاعات همین‌هاست و اضافه‌تر هم نکته‌ای نداریم که بگوییم.

در حال حاضر آخرین وضعیت حصر ازنظر وضعیت زندان خانگی و محل ملاقات و ارتباط تلفنی یا حضوری هفتگی با دیگران و … به چه صورت هست؟ این سؤال ازاین‌جهت حائز اهمیت هست که در برخی مجامع از تغییر محسوس در وضعیت حصر صحبت می‌شود.

کوکب زهرا و نرگس موسوی: خیر تغییر خاصی صورت نگرفته ما احساس می‌کنیم گاهی دوستان برای اینکه بار وجدان را که سرگرم سیاست‌بازی هستند سبک کنند یا ناچار به پیگیری و توضیح نباشند، در برخی مجامع چنین می‌گویند و این نه اخلاقیست نه انسانی. به‌هرحال زمان برای ما و به دستور ما انسان‌ها نخواهد ایستاد و تاریخ قاضی بی‌رحم و شفافیست.

هر انسان حقوقی دارد این حقوق از سه انسان زنده به بدترین وجه دریغ شده اگر اندکی از آن حق که بشود زنده ماند برگردانده شود، به معنی این نیست که مسائل حل‌شده و آن‌قدر اصل مسئله ایزوله کردن و کوتاه بودن دست این سه بزرگوار از همه آنچه که ملزومات حیات انسان امروزی است شدید هست که مثلاً اگر ۶ ماه یک‌بار دکتر بردن آن‌هم بعد از حاد شدن مسائل را تغییر نام بدهیم این تغییرات بسیار کوچک است.

آن‌قدر جان آنها در کنار وضعیت مبهم امنیتی همچنان غیرثابت و درخطر هست که ما مدعی باشیم تغییراتی صورت نگرفته و هرچه هست تنها به آرامش حاکم بر جامعه و رفع حالت بحرانی سال‌های قبل از ۹۲ برمی‌گردد و نه تغییرواقعی. چه تضمینی دارد که از ملاقات تا ملاقات بعدی در آن فضاهای بسته اتفاقی نیافتد و از ما و حتی وزیر و وکیل پنهان بماند؟ آیا برای حتی عمل‌های جراحی ما حق حضور و یا حتی اطلاع داریم که اگر اتفاقی افتاد حضورداشته باشیم؟ آیا آنها در هنگام مشکلات لازم نیست تا امین و محرمی کنار خود داشته باشند؟ البته خدا بزرگ است و ما آنها را به خدایی سپردیم که به مادر موسی دستور داد تا فرزندش را در امواج رها کند و هم او به سلامت به مقصد رساندشان.

آنها در حصرند. حصر یعنی جایی که هیچ قانونی حاکم نیست و هیچ اطمینانی برای لحظه بعد وجود ندارد و وقتی آنها در آن خانه‌ها هستند کسی جز مأموران به آنها دسترسی ندارد و به همین دلیل امنیت نداشته آنها در دست کسانی است که پاسخی برای هیچ اتفاقی نمی‌دهند و اصولاً خود را از هر مسئولیتی مبرا می‌دانند و اگر هم اتفاقی بیافتد هریک به دوش دیگری خواهد انداخت چنانکه درتهدیدهایشان هم این دست صحبت‌ها بوده است. به‌هرحال هر اتفاقی در آنجا مسئولیتش با همه حصر سازان و حامیان آن است و برای هر که کمی با شرایط امنیتی آشنایی داشته باشد و منصفانه نگاه کند این مهم نگران‌کننده است.

درباره عدم ارتباط و محدودیت و … توضیح دادید. با توجه به اطلاعی که دارید اساساً دسترسی محصورین به رسانه‌ها اعم از تلویزیون و مطبوعات و … و نیز ارتباط تلفنی در طول هفته که ملاقات با دیگران امکان‌پذیر نیست به جه صورت است؟ این سؤال ازاین‌جهت حائز اهمیت است که بیش از دو سال پیش در مصاحبه‌ای گفته بودید که مسئولان قول برقراری ارتباط تلفنی را در طول هفته برای باخبر شدن از وضعیت محصورین داده بودند. همچنین ارتباط تلفنی و نیز دسترسی به مطبوعات و کتاب و … حتی برای زندانیان عادی نیز برقرار است که درواقع از حقوق عادی یک زندانی نیز محروم بودند.

کوکب موسوی: مهم‌ترین چیزی که جای نگرانی برای ماست وضعیت بی‌اطلاعی هنگام بیماری‌شان هست. که فرضاً پزشک هم برای ایشان آورده می‌شود و یا مریضی‌ای باشد مثل سه هفته قبل بسیار خطرناک، ما در جلسه بعد از ملاقات می‌فهمیم. و متأسفانه هفته تا هفته از وضعیت آنها بی‌اطلاعیم و بالعکس.

از همه بدتر اینکه همین ملاقات هم در خود منزل نیست و همان ملاقات هفتگی در خانه مجاور هست.

این چه قانون و اخلاقیست که آن‌قدر ادعا می‌کند و دم از اسلام و تشیع و اخلاق و امامان میزند و خود ذره‌ای را هم رعایت نمی‌کند؟ این‌همه دوری و حداقل ارتباط را هم نداشتن! تا چه حد ادعاهای دروغین.

تلفن علی‌رغم اصرارهای ما هنوز در اختیار گذاشته نشده و البته در ساعت ملاقات‌ها یعنی یک هفته یک‌بار مأمور تلفن منزل مادربزرگ را می‌گیرد تا با آنها صحبت کند. در هنگامی‌که نیازی از آن‌سو باشد هم سر زندانبان در صورت صلاحدید تلفن می‌کند و انتقال می‌دهد.

آخرین وضعیت سلامت محصورین را به صورت شفاف به مردم گزارش بدید. در این مدت از همین اندک اطلاع رسانی که شده است بیشتر آن مربوط به وضع سلامت محصورین بوده است همجنین همین مقوله بیشترین دستمایه شایعه پردازی رسانه های مخالف و دروغپرداز نیست بوده است. در حال حاضر نحوه رسیدگی پزشکی محصورین و نیز وضعیت عمومی سلامت آنها به جه صورت است؟

کوکب زهرا و نرگس موسوی: اول باید بگویم صحبت درباره این سؤال راحت نیست هم به دلیل آنکه ما واقعاً دسترسی به آن خانه و پدر و مادر نداریم و مأموران هم بارها شده که در برابر سؤال ما سکوت کرده، اعلام بی‌اطلاعی می‌کنند.

طبیعی ست که والدین هم به‌واسطه دلسوزی و حال بدی که ما داریم، مسائل را آن‌طور که هست کامل نگویند تا موجب نگرانی ما نشود.

مسئله دیگر آزمایش‌هاست که سوای تأخیرها توسط پزشک و بیمارستان امنیتی انجام می‌شود و این جواب را لااقل از نگاه ما و والدینمان در معرض شک قرار می‌دهد. علاوه بر این همین جواب تردیدآمیز هم بار آخر قریب ۵٠ روز طول کشید که یک جواب آزمایش را بدهند و ما بی‌خبر بودیم.

در کل انسان آزاد هم در روند و گذر ایام آسیب می‌خورد چه برسد به اسیر آنهم در این شرایط غریب باشد و این‌همه سال دشواری که جای خود دارد.

درباره شایعات هم واقعاً ما نمی‌توانیم تا هفته‌به‌هفته آنها را نبینیم نمی‌توانیم جواب بدهیم دوستان مکرراً سؤال می‌کنند اما جواب راست را در این شرایط چطور می‌شود به‌دست آورد.

آن‌قدر حجم این ظلم عجیب است گویا برای خیلی از مردم، باورش دشوار است که از آنها خبری نیست و اگر زندانبان‌ها بخواهند می‌توانند کتمان واقعیت کنند.

در مورد عزیزان ما، پدرمان، در هفته‌های اخیر یک بیماری ناگهانی با عوارض مقطعی حاد و نگران‌کننده عارض شد که می‌توانست جانش را به‌طور جدی درخطر بیاندازد اما از ما پنهان شد. کسی به ما خبر نداد. او با مادرم به‌تنهایی بحران را گذراند البته پزشک در خانه آمده بوده که ما بی‌خبر بودیم و از کم و کیف حادثه و کار پزشکی هم بالطبع بی‌خبریم. همچنین نشانه‌های آن بیماری مجدداً و خفیف‌تر در آخرین ملاقات ما وجود داشت.

همچنین ما در مورد اینکه آنها را چه زمانی بیمارستان می‌برند اطلاعی نداریم. اما پزشکان بیمارستان گفته‌اند آنها را برای چکاپ برده‌اند در مورد حواشی بدرفتاری مأموران هم باید بگوییم وضعیت بحرانی حاکم نیست و ضمناً والدین ما بدرفتاری احتمالی را ساکت نظاره نخواهند کرد و بنابر روحیات آنها، روایت حاضر بسیار بعیداست. ما می‌گوییم نیازی به این صحبت‌ها نیست خود حصر بزرگ‌ترین ظلم است.

گذشته از وضعیت عمومی حصر آیا امکان‌پذیر هست برای شما که از مواضع سیاسی محصورین بگویید؟ درباره اتفاقات روز کشور و جهان آیا موضع‌گیری و اطهار نظری هست که بخواهید بیان کنید؟ بیشترین دغدغه‌های ایشان درباره مسائل کشور چیست؟ درباره تهمت‌ها و خبرسازی‌هایی که گاه‌به‌گاه علیهشان می‌شود نظری ندارند؟

نرگس موسوی: با توجه به اینکه ما در هر ملاقات تمام اخبار را به ایشان منتقل می‌کنیم و دسترسی ایشان به رسانه ملی و به همچنین سه روزنامه و البته تحلیل‌های دقیق ایشان که ناشی از تجربه و شناخت کامل پدر و مادر از شرایط سیاسی و اقتصادی کشور است، موضع‌گیری‌های مشخص و اظهارنظرهای روشنی دارند که با ما در میان می‌گذارند و البته در مواردی به خاطر وجود دوربین و شنود و مأمورین بعضی از مواضع خود را بیان نمی‌کنند اما برای انتقال این اظهارنظرها قطعاً محدودیت هست.

نگرانی بسیار برای شرایط اقتصادی بد جامعه و فشارهای وارد بر مردم و محدودیت‌های اجتماعی دارند که به جرات می‌توان گفت دغدغه اساسی ایشان نه وضعیت ظالمانه و غیرقانونی و مجرمانه حصرشان بلکه فسادهای اقتصادی و تحمیل شرایط ناخواسته بر گرده ملت ایران است.
بله ایشان از تهمت‌زنی‌ها باخبر شده و بعضاً اطلاعات جالبی راجع به افراد تهمت زننده و منافع پشت پرده این افراد بیان می‌کنند.

زهرا موسوی: در حال حاضر سه روزنامه با دیدگاه‌های مختلف و تلویزیون تا جاییکه میدانیم در اختیار پدر و مادر هست. ضمناً در ملاقات‌ها امکان صحبت و تبادل‌نظر فراهم هست و ما با توجه به اینکه در مقابل دوربین و مأمور و شنودها هستیم در حدی که ممکن باشد درباره مسائل صحبت می‌کنیم. در ضمن پدر و مادر سابقه خبرنگاری دارند و سیاستمدارانی با تجربه‌اند که بالطبع به بسیاری از اطلاعات و مسائل افراد و شخصیت‌ها آگاهی دارند.

برای آنها خبرها فقط صرف یک آگاهی عمومی نیست و بسیار دقیق و لحظه‌ای اخبار را پیگیری و بر اساس همه این موارد تحلیل می‌کنند. برای مسائل متعدد کشور با نگرانی و دغدغه‌ای که گاه برای ما که این وضع را می‌بینیم عجیب هست دلسوزانه راهکار دارند. اما اینکه چرا آن حرف‌ها منتقل نمی‌شود دقیقاً به خاطر مفهوم و دلیل حصر هست. امام‌جمعه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه درواقع مانیفست حصر را در همان روزهای بهمن ۸۹ اعلام کرد بر قطع ارتباط محصوران با مردم تأکید داشت. طبیعی است که در موقعیت خاصی که آنها قرار دارند و تعلقشان به یک حرکت اصلاحی داخلی و در چارچوب‌های مشخص هست وقتی صحبتی منتقل کنند که نتوانند تحلیل یا بازخوردهایش را توسط خودشان کنترل کنند ممکن است نتیجه از سوی افراد یا گروه‌هایی که پول و رسانه در دست دارند تعبیر به غیر و تحریف شود. شما ببینید صحبت‌های آنها درزمانی که آزاد بودند چطور تحریف می‌شود یا تا چه حد درباره نوشته‌ها و بیانیه‌ها و مصاحبه‌هایشان در زمان آزادی تحلیل دروغ می‌شود الان که هیچ راهی وجود ندارد وضع معلوم و قابل پیش‌بینی است.

اما درکل بخشی از صحبت‌ها درباره سابقه و روش‌های مدیریت زمان بحران جنگ هست این صحبت‌ها می‌تواند نوعی انتقال تجارب دلسوزانه تعبیر گردد. تجربیات مختلف سیاسی و مدیریتی. بخش بزرگ‌تر دیگر تحلیل‌هایی دقیق مبتنی بر وضع حال، اخبار، و دقت‌ها و تحلیل‌هایی بسیار کامل برای آینده درباره داخل و خارج. ما با توجه به همین وضع به‌واقع سخت به آنها قول داده‌ایم تا آنها از ما نخواهند و تشخیص ندهند حرفی منتقل نکنیم. ولی ادامه این زندان غیرقانونی نشان‌دهنده ایستادگی آنان به همان حرف‌ها و آرمان‌هایی است که در بیانیه‌ها و مصاحبه‌هایشان گفته‌شده. آنها از راهی که بنا بر وجدان و اخلاق، تجربه و علایق ملی باورهای یقینی دارند بنا بر گفته خودشان دوری نخواهند گزید.

کسانی که جوانی عمر خود را برای بهبود وضعیت گذاشته‌اند بسان طبیب دلسوز و دردآشنا با درد خود راه و کارشان را ترک نمی‌کنند. و با همه سختی‌هایی که هست و هزینه بسیار سنگین که پرداختند در آرامش و ابتهاج روحی‌اند و البته نه جسمی!

این‌که این زندان باقی است یعنی همه آن حرف‌ها باقیست. البته طبعاً با تحلیل‌هایی واقعی و مطابق با تحولات روز خواست مردم و دغدغه جدی آنها برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی. و برای آرامش و التیام کشور به‌عنوان ضرورتی غیرقابل کتمان. دروغ و قانون‌گریزی و لزوم برگشت به اصول قانون اساسی میثاق ملت و حکومت، مسئله فسادهای ساختاری و تأثیر آن بر مردم، لزوم برنامه‌های بازبینی‌شده اقتصادی مشکلات اقتصادی بخصوص برای اقشار رنج‌کشیده جامعه که بار مولد کار و فرهنگ را بر عهده‌دارند و در معرض این هستند تا در مناسبات سیاسی فراموش شوند، دغدغه دائمی آنهاست. مسائل بین‌المللی جنگ‌ها روابط بین کشورمان با کشورهای دیگر و موقعیت حساسی که هست در کنار لزوم وحدت ملی و ترمیم شکاف‌ها به‌صورت واقعی و نه صوری و کلامی وبه نفع یک جناح خاص و تعاریفی از اصلاح‌طلبی معتقد بر اصول که پایبندی به شعارهای عدالت‌طلبانه و استقلال ملی کشور هست در عین دوری از افراط‌وتفریط‌ها و رفتارهای هیجانی در کشور و منطقه. از این موارد است امیدوارم این نظرات ارزشمند روزی با مخاطبان عزیزی که مردم هستند مستقیم و توسط خودشان بیان شود.

کوکب موسوی: بیشترین دغدغه‌های ایشان مسائل معیشتی مردم است.

این روزها در سطح جامعه از بین دانشجویان و مردم گرفته تا مسئولان که برخی از آنها وعده‌هایی نیز دراین‌ارتباط داده بودند و یا برخی نمایند های مجلس که دراین‌باره پیگیر هستند اظهارنظرهای مختلفی درباره حصر و مسئولیت حصر و ضرورت تداوم یا رفع آن می‌شود. نظر شما دراین‌باره چیست؟

زهرا موسوی: پیش از جواب باید بگویم حرکت عزیزان محصور برای خدا، مردم وجدانشون و تعهداتی که حس می‌کرده‌اند، بوده و هم ما و هم بسیار جلوتر، عزیزان ما که در بدو حمله مأمورین به منزل باهم عهد بستند که دیگر به آزادی حتی فکر هم نکنند تا نگران جان و هزینه و حبس و غیره نباشند از این منظر انتظاری نداشتیم و نداریم.

این به معنا نیست که ما سه فرزند و بقیه خانواده‌های دور و نزدیک محصوران به این وضع فجیع راضی هستیم یا رنج نمی‌کشیم.

با این‌همه ما از حجم حق‌جویی، و البته محبت‌های مردم که شایبه سیاست و ملزوماتش را ندارد ممنونیم و این فعالیت‌ها را حامی و دلگرم‌کننده می‌دانیم. جوانانی که در روزهای انتخابات سال ۸۸ کودکان و نوجوانانی هوشیار، از خانواده‌های حق‌جوی‌شان بودند والان با همان منظر پیگیر رفع حصر و البته مسائل دیگر کشور هستند. نیز آن دسته از سیاسیون که مبرا از ترس‌ها و امیدهای سیاسی و حتی وابستگی‌ها و دل‌بستگی‌های فکری ظلم را برنمی‌تابند و برای سکوت دنبال توجیهات نیستند، گرامی می‌داریم.

اما از سوی دیگر برای آنها که مدام توصیه به صبر می‌کنند و کار را به زمان می‌سپارند و می‌گویند اموری در جریان است و یا اصولاً اختیاری وجود ندارد این نمی‌تواند نافی تعهدات و اختیارات باشد. یک تلفن، یک امنیت جانی، یک آزمایش که در مکان امن و نه پزشک و آزمایشگاه امنیتی انجام داده شود. ارتباط مستمر و نه جسته‌گریخته با خانواده حداقل‌هایی است که آنهم دریغ شده باید بگویم. در این سال‌ها کسی از متولیان سیاسی حتی سری هم به آن تنهایی و سکوت مطلق نزد. ما با جزییات و در نامه‌هایی، وضع را توسط افرادی امین به افراد مربوط رسانده‌ایم و کسی نمی‌تواند بگوید که در جریان نیست. و این‌گونه اظهارات قابل‌قبول عقلانی و قانونی و اخلاقی نیست. توجه باید کرد ۶ سال گذشته آنهم در شرایط و سن هر سه محصورین و این‌همه مضایق گفته و نگفته و سنگین و این عدد خیلی بزرگیست بیش از صبر.

کوکب موسوی: این حصر از ابتدا ظلم، ستم و غیرقانونی بوده و غیرقانونی ادامه پیداکرده است و هرچه بیشتر ادامه پیدا کند لکه ننگی برای خودشان است.

سخن و نکته دیگری هست لازم باشد با مردم در میان بگذارید؟‌

نرگس موسوی: نکته مهم تحمیل این حصر ظالمانه و غیراخلاقی و غیرقانونی و غیرشرعی است که متأسفانه برخی از مسئولین مرتبط با تکرار واژه‌های نخ‌نما و افتراهای اثبات‌نشدنی سعی در توجیه آن دارند که آشکار بر عموم مردم است و با توجه به بالاتر رفتن آگاهی همه اقشار و شنیدن در دل مردم پاکمان از هر طبقه و صنفی، مشخصاً مجرمانه است و مسئولین مربوطه باید در مورد نقض حقوق انسانی محصورین و اتلاف عمر ایشان در این حصر به‌سرعت پاسخ‌گو باشند.

محصورین جز دلسوزی و تبری نجستن از حق خورده شده مردم و خون ریخته شده به‌ناحق عزیزان و پیش‌بینی شرایط هولناکی که در روزها و سال‌های اخیر همه افراد جامعه شاهد آن بودند، مرتکب جرمی نشده‌اند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016