گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
12 مهر» فرمانده کل سپاه: بنیصدر دیماه ۵۹ به امام گفت ما دیگر توان اداره جنگ را نداریم28 شهریور» ۷ سیاست برای شكستن چرخه ترور، ابوالحسن بنی صدر
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! وضعیتسنجی، ابوالحسن بنیصدر![]() خمینی توان انطباق بسیار میداشت. کنش نداشت و واکنش بسیار داشت. تا خود را با طرفی که از دید او قوی بود و یا او را قوی میکرد، منطبق نمیکرد، حتی در برابر طرفی که قدرتمند تصور میکرد، واکنش نیز نشان نمیداد. بخاطر این انطباق پذیری بود که در انقلاب مردم ایران، موقعیتی را یافت که یافت. سه بحرانی که ایران را در موقعیت و وضعیت تسلیم قرار دادهاند ۱. ۱. در ظاهر، گروگانگیری را به مردم ایران ستیز با امریکا، «شیطان بزرگ» جلوه دادند. اما در باطن، با گروه ریگان - بوش، معامله پنهانی کردند و کار را در تسلیم (به قول کارتر نقره داغ شدن ایران) به پایان بردند. در حالی که مردم ایران گرفتار تحریم اقتصادی و تجاوز عراق به ایران شده بودند. و ۱. ۲. جنگ در سود «انگلستان و غرب» (به قول آلن کلارک، وزیر دفاع در حکومت تاچر) بمدت ۸ سال ادامه یافت. در ظاهر، «امریکای جهانخوار» حامی صدام بود و در نهان، خریدهای اسلحه از امریکا و متحدانش به سه برابر قیمت انجام میگرفت. افتضاح ایران گیت بر افتضاح اکتبر سورپرایز افزوده شد و سرانجام، خمینی انطباقپذیر، جام زهر شکست را سر کشید. اینک ایران در موقعیت و وضعیت تسلیم است. کوشش خامنهای و روحانی و دستیاران اینان برای بزک کردن این موقعیت و وضعیت بیهوده است زیرا ممکن نیست بتوان این موقعیت و وضعیت را پوشاند: ۲. سعی در بزک کردن موقعیت و وضعیت تسلیم بیهوده است زیرا: ۲. ۱. موقعیت خامنهای و روحانی موقعیت واکنش اظهارکردن است: پیش از تصویب، خامنهای میگفت: در صورت تصویب تحریمها که به ادعای او، مسلما ناقض برجام (قرارداد وین را میگوید) است، ایران عکسالعمل نشان میدهد. و در ۱۶ آذر، روحانی میگفت: اگر حکومت امریکا تحریمها را به اجرا گذارد، ایران عکسالمعل نشان میدهد. آیا این دو نمیدانند که موقعیت و وضعیت واکنش، اعتراف به ضعف در یک رابطه قوا است؟ چرا میدانند. فکر میکنند مردم ایران نمیدانند و این «عکسالعمل» نشان میدهیم را دلیل اقتدار ایران میانگارند. ولایتی بزک را غلیظتر کرد وقتی گفت: تحریمهای مصوب کنگره امریکا واکنش امریکا به پیروزیهای ایران در منطقه است! ۲. ۳. ایران گرفتار ۶ جنگ است – ولو در جنگ نفت متارکه شده است اما سعودیها میدانند با وضع تحریمها رژیم ولایت فقیه توانا به صدور نفت بیشتر نیست – و دولتی گرفتار این جنگها در برابر فشار اقتصادی بیشتر، توان مقاومت ندارد. ۲. ۵. رژیم ولایت مطلقه فاقد پایگاه اجتماعی است. مردم ایران هیچ فرصتی را برای ابراز مخالفت خود با این رژیم از دست ندادهاند و نمیدهند. میبینند که کشورشان بیابان شده و میشود. میبینند که گرفتار آسیبها و نابسامانیهای اجتماعی فراگیر شدهاند و میبینند مافیاهای نظامی – مالی در فساد، اندازه نگه نمیدارند. بدینسان، دست رژیم از هر لحاظ خالی است. با مچ کردن دست کجا میتوان دست خالی را پر جلوه داد؟ بخصوص که موارد ششگانه گویای ورود رژیم به مرحله انحطاط و انحلال است: ۳. ۲. مشروعیتهایی که بقای هر رژیمی به وجود آنها بستگی دارد، از دست رفتهاند: ● مشروعیت از دین را با خالی کردن دین از محتوائی که داشت و پرکردنش از توجیه کنندههای قدرت ویرانی گستر، از دست داده است. مخالفت روحانیان با ولایت فقیه آسان و موافقت با آن مشکل شده است. مرجعی چون سیستانی با آن مخالف نیز هست. یادآور میشود که منتظری ولایت مطلقه فقیه را از مصادیق شرک میدانست؛ ● مشروعیت بخاطر دفاع از استقلال کشور و آزادی مردم آن و برخورداری ایرانیان از حقوق شهروندی را رژیم با محور کردن امریکا در سیاست داخلی و خارجی، بخصوص با کودتای خرداد ۶۰ و زور و کشتار را وسیله حکومت گرداندن و در موقعیت و وضعیت تسلیم قراردادن کشور، از دست داده است؛ ● مشروعیت بلحاظ تصدی رشد کشور را با بیابان کردن ایران و حیف و میل منابع کشور و گسترش فقر از دست دادهاست؛ ● مشروعیت بخاطر امنیت داخلی و خارجی کشور را هم از دست داده است. گرچه به مردم ایران الغاء میشود که شکرگزار باشند که ایران سوریه و عراق نشده است، اما ترس از بدتر، بمعنای معرفت نداشتن بر وضعیت بد نیست. در ایران امروز، از امنیتها هیچ یک نیستند. انسان ایرانی فاقد منزلت است. بدین معنی که رژیم نه برای آنان حقوقی میشناسد و نه حقوقی را که نمیشناسد، تضمین میکند. در عوض تجاوز به حقوق شهروندان ایرانی را رویه همه روزه خود کرده است. و ● مشروعیت از آرمانشهر. انقلاب ایران هدفها میداشت. آن هدفها با «پیاده کردن اسلام در ایران و اسلامی کردن جامعه ایرانی» جانشین شد. در عمل، آرمانشهر انقلاب بنا نشد و اسلام در آئین خشونت و خشونتگستری ناچیز شد. ● رژیم نتوانست نیروی جانشین را از میان ببرد. نیروی جانشینی که از جنس رژیم نیست و به قدرت خارجی هم وابسته نیست و به جامعه بیان استقلال و آزادی را بمثابه اندیشه راهنما پیشنهاد کند و به یمن شرکت در ابتلاها، مستقل و آزاد را از بنده جبر قدرت و وابسته، باز شناسانده است و بمثابه حاصل تجربهای بس طولانی، الگوی استقلال و آزادی است، وجود دارد. این بدیل، راه کار بدیل خود گشتن را نیز به جامعه مدنی ایران ارائه میکند. هرگاه ایرانیان به جنبش همگانی حقوقمند شدن و حقوقمند زیستن برخیزند، تحول بازگشت ناپذیر از استبداد به استقلال و آزادی میسر میشود. Copyright: gooya.com 2016
|