گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گفتگوی کیهان لندن با عضو حزب اعتماد ملی«اعتماد ملی» از احزاب با نفوذ جناح اصلاحطلب دچار اختلافات درونی شده، اختلافاتی که دامنه آن از همکاری با دیگر احزاب اصلاحطلب شروع میشود و فراتر از آن به حضور امنیتیها در بین اعضای حزب میرسد -با بالاگرفتن اختلافات درونی رسول منتجبنیا قادم مقام حزب اعتماد ملی استعفا داده است -اعضای شورای مرکزی یک هفته به منتجبنیا مهلت دادند تا تصمیم خود را عوض کند آن هم بدون هیچ قید و شرطی -یکی از اعضای اعتماد ملی به کیهان لندن میگوید اختلافات عمیقتر از آن است که به این سادگیها حل شود -حضور امنیتیها و اطلاعاتیها در بین حزب، اعضا را دو شقّه کرده است
به گزارش کیهان لندن، در حالی که جناح اصلاحطلب در ایران خود را آماده انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ میکند، در تهران مهدی کروبی، دبیرکلِ حزب اعتماد ملی در شرایطی که در حصر خانگی به سر میبرد، استعفای قائم مقام خود را پذیرفته و تصمیمگیری در این مورد را به شورای مرکزی حزب اعتماد ملی واگذار کرده است. اختلافها پس از آن زیاد شد که شورای مرکزی این حزب به دنبال همکاری با شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان افتاد، اما رسول منتجبنیا قائم مقام این حزب با این رویه مخالفت میکرد. حواشی این اختلاف تا جایی پیش رفت که روابط عمومی حزب اعتماد ملی در بیانیهای اعلام کرد که این حزب سخنگو ندارد و اسماعیل گرامیمقدم که به عنوان سخنگو فعالیت میکرد و از مخالفان تصمیمهای قائم مقام حزب است در جوابیهای اعلام کرد شخصاً توسط مهدی کروبی تعیین شده و تغییر سخنگو از وظایف شورای مرکزی است نه قائم مقام حزب. این اختلافها در نهایت منجر به استعفای رسول منتجبنیا شد که با چندین واسط به دست مهدی کروبی رسیده است. او نیز استعفا را پذیرفته و تصمیمگیری در این مورد را به شورای مرکزی حزب اعتماد ملی واگذار کرده است. در آخرین جلسه شورای مرکزی، به منتجبنیا مهلت یک هفتهای داده شده تا در صورت تمایل مچنان قائم مقام حزب بماند، به این شرط که «هیچ شرطی نگذارد و در راستای مصوبات شورای مرکزی عمل کند». یکی از اعضای حزب اعتماد ملی در گفتگو با کیهان لندن میگوید: «اختلافات درون حزبی تنها به اختلاف نظر با منتجبنیا خلاصه نمیشود و ابعاد وسیعتری دارد که بخش اصلی آن مربوط به موضوعاتی از جمله طرح عبور از حسن روحانی و حضور نیروهای امنیتی و مرتبط با وزارت اطلاعات در بین اعضا است.» -استعفای رسول منتجبنیا از قائم مقامی حزب اعتماد ملی غیرمنتظره بود، چرا این تصمیم گرفته شد؟ -استعفای آقای منتجبنیا فقط یک علّت نداشت. اول اینکه قرار نبود این استعفا فعلاً رسانهای شود، منتهی آنهایی که مخالف او بودند از این فرصت استفاده کردند و هنوز آقای کروبی تصمیمی برای آن نگرفته بود که خبر استعفا را در خبرگزاریها منتشر کردند. ضعفهای مدیریتی و اختلاف نظرهای درونی و همینطور بعضی دلایل حزبی و امنیتی تاثیرگذار بود. اکثر اعضای حزب در یک سال اخیر معتقد بودند آقای منتجبنیا در نبود آقای کروبی اقتدار لازم برای جانشینی آن هم در شرایطی که دبیرکل حزب در حصر است را ندارد. عملکرد منتجبنیا به خصوص در چند ماه گذشته با نظر برخی از بدنه خیلی متفاوت بود. به عنوان مثال او بحث معرفی کاندیدای اختصاصی اصلاحطلبان در کنار آقای روحانی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده را مطرح کرد که با وجود اینکه اکثراً با این موضوع موافق بودند به محض طرح آن از سوی منتجبنیا و اعتراض اصلاح طلبان به او، خود را کنار کشیدند. بحث دیگر هم مربوط به جدا شدن حزب اعتماد ملی از شورای عالی اصلاحطلبان بود و منتجبنیا معتقد بود که این شورا فقط نظرات افراد خاص را اعمال میکند و به هیچ وجه نظرات احزاب اصلاحطلب اعمال نمیشود؛ در این خصوص هم با اینکه خیلیها موافق بودند اما پس از طرح آن از سوی منتجبنیا خودشان را کنار کشیدند و پشت او را خالی کردند. – گفته شد استعفای او با فشار وزارت اطلاعات بوده، آیا درست است حزب به طور عملی در نبود آقای کروبی دو شقّه شد و ابوالحسنی و حقشناس و تعدادی دیگر مسیر جدایی از اکثریت اعضای حزب پیش گرفتند و حتی در جلسات آقای منتجبنیا با روش این افراد مخالفت داشت. در آخرین جلسهای که شورای مرکزی حزب در تابستان برگزار کرد، اختلافات به اوج خود رسید و گروهی از اعضا به شرایط انتخابات شورای مرکزی انتقاد کردند و با توجه به اینکه ریاست جلسه با ابوالحسنی بود بین او و خانم هنگامه شهیدی درگیری شد. در واقع اعتراض خانم شهیدی و عدهای دیگر به این بود که چرا برای انتخاب دبیران کمیتهها فقط افراد خاص بدون داشتن رقیب کاندیدا شدهاند و چرا دیکتاتوری را به اسم دموکراسی به خورد اعضا میدهند. آقایان بیگدلی، دکتر رسولپناه و گرامیمقدم هم به این موضوع معترض بودند. –یعنی هم آقای منتجبنیا با وزارت اطلاعات همسو بود و همین این افراد؟ پس چطور با هم اختلاف پیدا کردند؟ Copyright: gooya.com 2016
|