گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 آبان» انتخابات آمریکا و "پیش پا افتادگیِ بدی"، سروش دباغ11 آبان» عرفان سنتی نیازمند بازخوانی انتقادی است، گفتوگو با سروش دباغ
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مرگ من روزی فرا خواهد رسید، سروش دباغپوران فرخزاد در هشتاد و سه سالگی روی در نقاب خاک کشید؛ خواهر بزرگتر فروغ که در دهه های اخیر آثار متعددی در حوزه های نقد ادبی، ترجمه، شعر، داستان نویسی و پژوهش دربارۀ زنان منتشر کرده است.
«مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید/ در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور/ در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور/ یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور/...بعدها نام مرا باران و باد/ نرم مي شويند از رخسار سنگ/ گور من گمنام مي ماند به راه/ فارغ از افسانه هاي نام و ننگ».1 پوران فرخزاد در هشتاد و سه سالگی روی در نقاب خاک کشید؛ خواهر بزرگتر فروغ که در دهه های اخیر آثار متعددی در حوزه های نقد ادبی، ترجمه، شعر، داستان نویسی و پژوهش دربارۀ زنان منتشر کرده است. پس از فروغ و فریدون، پوران، سومین عضو خانوادۀ تفرشیِ فرخزاد است که در سدۀ کنونی در فضای فرهنگیِ ایران زمین نقش آفرینی کرده است. درمیان آثار رنگارنگ او، « زن شبانۀ موعود: زن در آثار سهراب سپهری»، « مسیح مادر: نشان زن در آثار و زندگی احمد شاملو»، گرد آوریِ مجموعه مقالاتِ « کسی که مثل هیچکس نیست» دربارۀ شعر فروغ فرخزاد و « زن از کتیبه تا تاریخ» را خوانده و بهره ها برده ام. افزون بر این، روزگاری که مقالۀ « خواهر تکامل خوشرنگ: زن در هشت کتاب سپهری» را می نوشتم،2 از «زن شبانۀ موعودِ» و استشهاداتِ پوران فرخزاد به ردّ پای قصه های اساطیری که در گوش کودکان خوانده می شود و قهرمان این داستانها که در نقش فرشتۀ مهربان و یا لولو ایفای نقش می کنند، قصه هایی که مطابق با آموزه های مکتب روانکاویِ یونگ ، روایت گرِ بخشی از کهن الگوها و ضمیر ناخوادآگاه جمعی مایند و در اشعار دفاتر «زندگی خواب ها» و « آوار آفتاب»، نظیر شعرهای« لولوی شیشه ها» و « شاسوسا» ریزش کرده اند، استفاده کردم. در این اثر، به روابط دوستانۀ سهراب و فروغ و تاثیری که از یکدیگر هنگام سرایش اشعار خود در دو دهۀ سی و چهل شمسی گرفته نیز پرداخته شده ؛ روزگاری که سپهری در کار خلق دفاتر «آوار آفتاب»، « شرق اندوه»، « صدای پای آب»، « مسافر» و « حجم سبز» بود. فروغ در مصاحبه ای گفته بود: «سهراب از اواخر «شرق اندوه» آغاز می شود؛ اگر سهرابِ نقاش، تمام وقت و همش را مصروف شاعری کند، خواهید دید که چگونه در این مسیر پیش خواهد رفت». با در مطالعه گرفتنِ « زن شبانه موعود»، بهتر می توان به داد و ستد ادبیِ میان سهراب و فروغ در آن روزگار پی برد. در خانوادۀ فرخزاد، بارقه های نبوغ در فروغ موج می زد؛ نبوغی که با تهور و جسارت عجین گشته و مسببِ خلق آثاری ماندگاری چون دفاتر شعر « عصیان»، « تولدی دیگر» و « ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» شده بود. از این حیث، می توان او را با شریعتیِ، مقایسه کرد؛ متفکری با ذهنی جوّال و خلاق که افزون بر« طرح هندسی مکتب» و درانداختن پارادیمی نو در حوزۀ نواندیشی دینی پیش از انقلاب، آثار ادبیِ غریب و بدیعی چون « هبوط در کویر» و « گفتگوهای تنهایی» را خلق کرد. علی شریعتی با فروغ فرخزاد همسن و سال بود؛ یکی متولد 1312، دیگری 1313. هر دو انسانهایی بودند برخوردار و بختیار؛ زندگی پر تلاطمی داشتند؛ چندان در بندِ تحقیق وتتبعِ موشکافانه نبودند؛ پس از خلق آثاری نبوغ آمیز در عمر کوتاهشان، به سمتِ بی سو به پرواز درآمدند، در هیچستان هبوط کردند و « پشت حوصله نورها» دراز کشیدند و بدل به شخصیت هایی اسطوره ای و جاودانه در میان ما شدند؛ که: « حافظ از مشرب قسمت گله بی انصافی است» و « در دایرۀ قسمت اوضاع چنین باشد». از سوی دیگر، سهم پوران از زندگی از لون دیگری بود؛ او به نحو اغلبی به پژوهش در حوزۀ زنان اشتغال داشت. در این راستا، طی عمر بلندِ حاصل خیزخود، آثار نیکویی دربارۀ مقولۀ زن در آثار دو تن از شاعران نوپردازِ برجستۀ معاصر، احمد شاملو و سهراب سپهری، منتشر کرد. همچنین، علاوه بر قلم زدن، نقش مهمی در معرفی و شناساندن شعر فروغ فرخزاد در دهه های اخیر ایفا کرد. آرزو کنیم زنانِ پژوهشگری از جنس پوران فرخزاد که مجدانه و صادقانه در کار تتبعات و تاملاتِ درازآهنگِ خویش اند و به قول داستایفسکی به ادامه دادن ادامه می دهند، در میان ما بیشتر سر برآورند و ببالند. برای بازماندگان و بستگان و دوستان و علاقه مندانِ این عزیز از دست رفته، صبر و شکیباییِ بر این ضایعه را به دعا از خداوند خواستارم.:
Copyright: gooya.com 2016
|