پنجشنبه 23 دی 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

حمله کرباسچی به بی‌بی‌سی فارسی

مصاحبه کرباسچی با بی‌بی‌سی در باره درگذشت هاشمی تبدیل به حمله به بی بی سی فارسی شد
گفت‌وگوی غلامحسین کرباسچی، شهردار سابق تهران و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی با بی‌بی‌سی فارسی را درباره درگذشت اکبر هاشمی رفسنجانی و پوشش رسانه‌ای این خبر ببینید. (نظر آقای کرباسچی در باره پوشش صدا و سیما چیست، آیا ایشان جرأت نقد از رسانه ملی در آن شبکه را دارند، یا نقد او تنها بر کسانیست که نمی توانند ایشان را به زندان بیندازند؟ آیا این تهمت است یا نقد؟)

ادامه تخریب هاشمی در تلویزیون، نعمت احمدی: هاشمی نانوشته ممنوع‌التصویر بود
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: رسانه ملی اگر چه در روزهای اخیر تلاش زیادی برای جبران خطای خود درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی کرد، ولی دیشب بار دیگر به رویه سابق خود برگشت و ظلم دیگری را بر ایشان روا داشت.

شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی، در یک بازگشت سریع به روش گذشته خود در حالی که هنوز مردم سراسر کشور در فقدان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی عزاداری می‌کنند، دیشب به بهانه نقد نظرات افراد و محافل خارجی راجع به ایشان، انواع و اقسام تهمت‌ها و توهین‌ها را نثار این شخصیت محبوب و مردمی کرد و خشم مردم را برانگیخت بطوری که عده‌ای از آنها در تماس با روزنامه جمهوری اسلامی به این اقدام اعتراض کردند.

گفتنی است آیت‌الله هاشمی رفسنجانی طی ۱۲ سال گذشته در تلوزیون ایران ممنوع التصویر بوده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در همین حال نعمت احمدی حقوق‌دان برجسته ایرانی در گفت‌وگویی با وب‌سایت انتخاب گفته است: آقای هاشمی نگاهش بسته نبود. دوست داشتند که مردم زندگی خوب، سالم و مناسبی داشته باشند. مثلا برخی در کابینه سابق هزاران میلیارد ثروت دارند اما در گذشته ثروتی نداشتند یعنی اگر ثروتشان را قبل از ورود به وزارتخانه ها و سازمانها بررسی میکردیم متوجه می شویم که این افراد ساده و عادی بودند با یک حقوق معمولی اما دارای ثروت آن چنانی شدند. حالا ان شالله که از راه سالم این افراد بدست آورده اند. آقای هاشمی این زندگی و این ثروت را از قبل داشت و دوست داشتند که مردم زندگی مرفه داشته باشند .حالا اگر یک مسئول اجرایی مملکت آرزویش این باشد که همه بهترین تجهیزات زندگی را داشته باشند، گناه است؟ آن کسی که می گوید ایشان زندگی اشرافی کرده اند، بداند ایشان می خواستند همه مردم دارای زندگی خوبی باشند، شما که زندگی ائمه اطهارمان را می بینید که فعالیت اقتصادی داشتند .حضرت علی (ع) نخلستان آباد کردند و سایر نیز همینطور. همگی فعالیت اقتصادی سالم داشتند.

وی ادامه داد: آقای هاشمی رسما گفتند هرکس مالی از جایی پیدا کند که میگویند مال من است وکالتش را به آن افراد بدهید. گذشته از اینها هشت سال آقای احمدی نژاد همه مدارک و اسناد در اختیارش بود اگر آقای هاشمی ثروت خاص و اضافه داشتند، قطعا اعلام می کرد. در نهایت چون صداقت ایشان در میان مردم روشن شد ، علاقه ملت نسبت به ایشان افزایش یافت و در انتخاباتهای مختلف مخصوصا در سالهای اخیر به آقای هاشمی اعتماد کردند و دوباره ایشان را برگزیدند.

وی در پایان تاکید کرد: آقای هاشمی از اول گفت که تیم آقای احمدی نژاد علیه السلام نیستند، در نهایت هم کل نظام به این نتیجه رسید که احمدی نژاد علیه السلام نیست. این در صورتی است که آقای هاشمی ۸ سال پیشتر، این حرف را زده بود. مردم دیدند که آقای هاشمی حرف دل آنها را می زند. آقای هاشمی مشی میانه روی داشت. مردم وقتی اعتدال را دیدند و سوءمدیریت را از دیگران متوجه شدند که واقعیت چیست. مثلا همین صدا و سیما را ببنید در ده دوازده سال گذشته هیچ عکس و تصویری نشان ندادند، ایشان نانوشته ممنوع‌التصویر بود. از زمان فوت آقای هاشمی مدام تصویر ایشان را نشان می دهند،‌ مردم این نفاق و دوگانگی را می بینند. متوجه می شوند که چه اتفاقی افتاده است و متوجه میشوند که چه کسی صداقت دارد و چه کسی ندارد.

احمدی در ادامه با ذکر خاطره ای گفت: آقای هاشمی رفسنجانی کشاورززاده و دارای باغ پسته در رفسنجان قم و همچنین ساوه بود. سال‌ها پیش، قرار بود که ایشان به یکی از مناطق پسته خیز نزدیکی تهران در ساوه سفر کنند و از منطقه ای دیدن کنند. افرادی که در آن منطقه بودند به من نیز اطلاع دادند که شما هم بیایید تا حاج آقا را ببینید اما یک شرط دارد و آن این است که باید در برابر ایشان حرف سیاسی نزنید و بنده قبول کردم و به منطقه رفتم. قبلش ایشان از باغ‌ها دیدن کرده بودند.

وی در ادامه گفت: در آن روز بنده ایشان را دیدم و برای فردای آن روز لیستی داشتند تا کارهایی را انجام دهند و افرادی را ببینند. وقتی رفتم ایشان در یک سالن که در یک مزرعه قرار داشت، نشسته بودند. من نیز در روبروی ایشان ساکت نشسته بودم که ناگهان رو کردند به من و گفتند آقای فلانی چرا ساکت هستید؟ گفتم که دوستان از ابتدا فرمودند که بحث سیاسی ممنوع. ایشان فرمودند یعنی حرفی جز حرف های سیاسی نداریم؟ گفتم حاج آقا همه حرف‌ها نه تنها در اینجا بلکه در تمام کشور بحث ها سیاسی است چراکه ما در سیاسی ترین کشور دنیا زندگی می‌کنیم. از آن بالا به باغ نگاه میکردیم. وسط باغ که دونفر آبیار که فاصله ی زیادی با ما داشتند به دیوار منزل ایشان تکیه داده بودند و با یکدیگر بحث و گفتگو می کردند. گفتم حاج آقا آن دو نفر را می بینید؟ آن دو آبیار الان دارند بحث سیاسی می کنند، ایشان گفتند که فکر می کنید در چه موردی با هم بحث می کنند؟ گفتم حاج آقا مطمئن باشید حتی آن آبیاری که در بیابان به بیل خود تکیه داده و با دوست خود صحبت می کند بحث سیاسی و خواسته سیاسی دارد والان اگر بپرسید که شما در چه موردی با هم بحث می کردید قطع به یقین این حرف‌ها را می زدند .حاج آقا لبخندی زدند و تایید کردند


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016