گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 بهمن» خطر آزبست و سرطان در منطقه پلاسکو4 بهمن» ادای احترام زنان زندانی سیاسی و عقیدتی زندان اوین به آتشنشانها
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حمله کیهان به دولت به خاطر پلاسکوروزنامه کیهان نوشت: با گذشت چند روز از حادثه دلخراش آتشسوزی و تخریب ساختمان پلاسکو، کمکم گرد و غبار و بهت حادثه جای خود را به عبرتگیری و هشدار میدهد و ذهن و فکر مردم درگیر این پرسش اساسی میشود که چرا چنین شد و آیا امکان تکرار این فاجعه، هر روز در هر جای کشور وجود ندارد!؟ قطعا اگر احتمال رخداد حادثهای دیگر نبود،این نوشتار سمت و سویی دیگر مییافت. اما اکنون و با اطمینان از اینکه شرایط و ساختمانها و توان امدادی ما در این حادثه بزرگ خود را بطور کامل نشان دادهاند، با یقین میتوان گفت که احتمال تکرار خطر هر روز وجود دارد و باید برای پیشگیری از آن کاری کرد چراکه فردا دیر است. برخی از مهمترین نکات مربوط به این حادثه و درسآموز برای حوادث احتمالی آتی را با هم مرور کنیم: پیش از هرچیز باید از راستقامتان آتشنشان، مردان عرصه خطر و دلیران خستگیناپذیر که با نثار جان خود، خیلی از ضعفها و کاستیها را جبران میکنند قدردانی کنیم و به احترامشان تمام قد بایستیم اما از آتشنشانها که بگذریم، بقیه امور مرتب و منظم است!؟ ما بیگناهیم، دیگری مقصر است! از همان ساعات اولیه این موج به راه افتاد که همه به وظایفشان عمل کردهاند! شهرداری سند اخطار منتشر کرد، دولت و رسانههای حامی او با حمله به شهرداری دامن خود را مبرا کردند و توپ را در زمین شهردار انداختند، شورای شهریها ابراز ناراحتی کردند و .... خلاصه معلوم شد همه به وظایفشان عمل کردهاند و هیچ کس مقصر نیست جز کسبهای که بیمه نبودهاند! و کسی نپرسید مگر بیمه برای جبران خسارت حادثه نیست!؟ برای جلوگیری از وقوع حادثه چه کردهاید!؟
درد دل آتشنشانی شریفزاده که به مناسبت روز آتشنشان مصاحبه کرده بود، کمبودها را اینگونه فهرست کرد:«تعداد 20 نردبان و بالابر کافی نیست و اگر حادثهای در شهر تهران همزمان اتفاق بیفتد با مشکل روبرو خواهیم شد. 20 دستگاه دیگر نردبان و بالابر مورد نیاز است. در حال حاضر نردبان و بالابرها حداکثر 54 متر (18 طبقه) را پوشش میدهد و اگر حادثهای برای برجهای بسیار مرتفع ایجاد شود نردبان و بالابر نداریم. در دنیا نردبان و بالابر 109 متری وجود دارد که باید آن را تهیه کنیم. نگران این موضوع هستیم گرچه مصوبه خرید تجهیزات از سوی شورای شهر صادر شده است اما منتظر تامین اعتبار هستیم. وی با بیان اینکه یگان هوایی آتشنشان نداریم گفت: قبلاً قراردادی با ناجا داشتیم که برای امدادرسانی از بالگردهای آنها استفاده میکردیم اما این بالگردها نیز کارایی اطفای حریق را ندارد و مناسب این کار نبود. بالگردهای آتشنشانی دارای تانکر و آبپاش هستند که باید به فکر تهیه و خرید خدمت از بخش خصوصی باشیم.» این سخنان به قدر کافی گویا است و در همین معرکه تلخ پلاسکو هم خودش را نشان داد و ثابت کرد که باید جدی گرفته میشد. دولت یا شهرداری!؟مسئله این است! چرا هیچکس نمیتواند دولت را مورد بازخواست و سؤال قرار دهد که چرا بودجه شهرداری را ندادهای!؟ اگر دولت در وقت مقرر و به هنگام، سهم شهر را از بودجه عمومی داده بود، آیا بازهم این اتفاق به همین شکل رخ میداد!؟ اولویتهای ساختگی! اما شهرداری هم سهم کمی ندارد. سالهاست شهرداری به امور لوکس و بیاهمیتی پرداخته که دغدغه و مطالبه هیچکس نیست و اگر هم باشد،اولویت دهم هم حساب نمیشود! سالهاست نهضت سنگفرش خیابانهای مرکز شهر و پیادهراهسازی داریم! آنهم درست در منطقهای که ایمنی و زیرساخت ایمنی صفر است و هر آن باید منتظر حادثهای موحشتر و مهلکتر از پلاسکو باشیم!بازار تهران،ناصرخسرو و ... کانون این نوع رفتار عجیب در یک شهر ده میلیونی است! سالهاست پروژه تمام نشدنی یکسان سازی پیادهروهای تهران در جریان است. سالهاست پروژه پرخرج و لوکس بازسازی میادین قدیمی تهران و حتی یکنواختسازی تابلوی مغازهها در جریان است و خلاصه یکسان سازی حتی به بهشت زهرا هم رسید و ...!واقعا این کارها مهمتر است یا خرید هلیکوپتر آبپاش و آتشنشان!؟ شهر ده میلیونی جای یک نردبان برای طبقه 19 یک ساختمان هم ندارد، اما نرده استیل گرانقیمت خیابانهایش ترک نمیشود!؟ چه کسی اولویتبندی کرده که جان مردم،کم اهمیتتر از شهر لوکس و خوش آب و رنگ است!؟ اولویتها را چه کسی باید تعیین کند؟ اکنون هم در شورا،کسی نه یارای ستاندن حق شهرداری از دولت را دارد و نه بر اولویتبندی پروژههای شهری نظارت دارد که اگر داشتند، بعد از حادثه تازه به دنبال پرس و جو نبودند! متاسفانه نهادی مثل شورای شهر، در فقدان نظارت قانونی، از یک سو به باشگاه برخی سلبریتیها و ورزشکاران و خوانندگان تبدیل شده و از سویی به دلیل فقدان تخصص، به محلی برای مجادلات بیپایان و بیثمر سیاسی یا امتیازگیری بدل شده است تا آنجا که اهالی شهر بارها و بارها این سؤال بدیهی را مطرح میکنند که اگر همین الان شورا وجود نداشت،چه اتفاقی میافتاد!؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب! مسئول ایمنی کیست!؟ چند ماه قبل معاون امور شهرداریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور از ابلاغ سند آسیب شناسی کلانشهرها خبر داد و موضوع قانونی و حیاتی مهمی را مطرح کرد. نوذرپور به روزنامه ایران گفته بود:«الان شما حوزه آتشنشانی را در نظر بگیرید، یکی از وظایف بازرسان وزارت کار، بررسی ایمنی کارگاههای سطح شهر است؛ همه ما هنوز حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری را که موجب مرگ دو زن شد به خاطر داریم، درآن حادثه مأموران آتشنشانی بارها نا ایمن بودن کارگاه را اعلام کرده و حتی رونوشت آن را هم به وزارت کار داده بودند، با این حال وزارت کار برای خود هیچ الزامی قائل نشده بود تا این کارگاه را پلمب کند. آنها گزارش را گرفته و در برنامهشان گذاشته بودند تا یک روزی به آن بپردازند(!) الان کارگاههای ناایمن زیادی در سطح شهر وجود دارد که از دست آتشنشانی هم کاری بر نمیآید.» نوذرپور در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا این سند میتواند وزارت کار را ملزم کند که بحث عدم ایمنی کارگاهها را تمام کند؟ تاکید میکند: «براساس این سند، دولت وزارت کار را موظف کرده به محض ارائه گزارش آتشنشانی، این مسئله را در اولویت کاری بازرسیاش قرار دهداین حکم است و نمیتوان از آن سرپیچی کرد. در ادامه خبرنگار روزنامه دولتی ایران صریحا از معاون امور شهرداریهای معاونت شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور میپرسد «پس اگر این سند اجرایی بشود دستگاهی که در حادثه کوتاهی کرده باید جواب بدهد، در اینجا یعنی وزارت کار نه سازمان آتشنشانی، درست است؟» میگوید: « بله، درحقیقت مقصر اصلی باید جوابگو باشد و به نوعی اینکه چه کسی کوتاهی کرده، روشن شده و این بلاتکلیفیها تمام میشود؛ ... در همین سند آمده اگر آتشنشانی در بازدیدهای موردی خود با یک اشکال فنی در تأسیسات دولتی برخورد کرد و تشخیص داد در صورت بر طرف نشدن، خطر مالی و جانی برای مردم به همراه دارد، دستگاه مسئول مکلف است رفع خطر کند. درحالی که در گذشته این الزام وجود نداشت و در حد یک تذکر بود» آیا وزارت به وظیفه قانونی اش عمل کرد!؟ اینکه اکنون وزیر کار بگوید مستمری میدهیم یا بیمه بیکاری،جواب کوتاهیهای پیشین است!؟مگر قرار بوده مستمری یا بیمه بیکاری ندهند که وزیر دستور ویژه و فوقالعاده میدهد!؟ زنجیرهایهای بحرانزی! سلفی با پلاسکو! فقط اقدام و عمل Copyright: gooya.com 2016
|