گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 بهمن» حمله کیهان به عادل فردوسی پور7 بهمن» پیکر سیزدهمین آتشنشان پیدا شد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ماجرای پسری که برای نجات پدرش وارد پلاسکو شد و زیر آوار ماندروزنامه شهروند با خانواده پسر جوانی که در آتشسوزی پلاسکو به خاطر نجات پدرش جان باخت، گفتوگو کرده است؛
با اینحال هنوز یکی از اجساد داخل ساختمان است و به خاطر از بین رفتن جسد امکان بیرون آوردن آن نیست. این در حالی است که در میان چهار جسد کشف شده، خانواده جواد حسینقلیزاده از شهروندان دیزج خلیلی شهرستان شبستر جسد را شناسایی کردهاند. هیچکس فکرش را هم نمیکرد که در این حادثه جواد از بین برود. روزی که به خانوادهاش خبر این حادثه را دادند، آنها تصور میکردند که جواد هم مثل پدرش خودش را نجات داده باشد اما جواد نبود. در میان آن شلوغی پدرش نتوانسته بود جواد را پیدا کند. با این حال باز هم تصور میکرد که پسرش زنده در میان شلوغی جمعیت مقابل ساختمان پلاسکو است.» ولی جواد بی آن که از سرنوشت غمانگیز خودش اطلاعی داشته باشد، وارد ساختمان شد تا پدرش را نجات دهد. به دوستانش گفته بود پدرم آنجا مانده، باید بروم او را نجات دهم. جواد نمیدانست که پدرش به موقع خودش را از ساختمان خارج کرده است. حالا پدرش هم در این میان به دنبال او میگشته و با اطمینان از این که جواد بیرون از ساختمان است در میان جمعیت سعی میکرد او را پیدا کند؛ بدون آن که بداند جواد برای نجات او وارد ساختمان شده است. درست چند دقیقه بعد از این که جواد وارد ساختمان میشود، آنجا فرومیریزد. جواد به توصیههای اطرافیان گوش نکرد و برای نجات پدرش وارد ساختمان شد اما نتوانست خودش را نجات دهد. حالا جسد او به همراه دو نفر دیگر از زیر آوار پیدا شده است. خانوادهاش آن قدر حالشان بد است که حتی نمیتوانند صحبت کنند. پدرش شوکه شده و مرتب اسم پسرش را صدا میزند؛ تنها پسرش که همیشه در کنارش بود. حالا ما ماندهایم و یک داغ بزرگ و نمیدانیم چطور باید به خانواده جواد کمک کنیم تا کمی حالشان بهتر شود.» Copyright: gooya.com 2016
|