گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
19 دی» خامنهای: بگو مگوهای سران دو قوه مهم نیست27 آذر» خامنهای: مسئول انگلیسی بیشرمانه میگوید ایران تهدید منطقه است
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! کینه جویی های رهبری نسبت به برادر و نزدیک ترین اقوامنگام، حکایت فراموشی حجت الاسلام خامنه ای نسبت به الطاف افرادی که در گذشته ی او نقشی داشته اند حکایت تازه ای نیست، هم چون حکایت بسیاری از زمامدارانی که پس از رسیدن به قدرت حتی نزدیک ترین افراد به خود را به فراموشی سپرده و محبت های آنان را در حق خود به یاد نیاورده بلکه در برخی از موارد حتی در حق آنان بدی و ظلم روا داشته اند ، در این قسمت به نحوه برخورد کینه جویانه ی حجت الاسلام خامنه ای با برادر و اقوام نزدیک وی خواهیم پرداخت ، و از دوستان عزیز خواهشمندیم چنان چه موارد مستند و قابل انتشاری از این دست مطالب سراغ دارند ، برای تنویر افکار عمومی و آگاهی بخشی عمومی برای ما ارسال نمایند تا در بخش های بعدی از آن استفاده شود. سید هادی خامنه ای حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنهای متولد ۱۳۲۶ برادر کوچکتر حجت الاسلام سید علی خامنهای است که در اکثر مبارزههای پیش از پیروزی انقلاب همگام و همراه یکدیگر بودهاند. سیدهادی خامنه ای به دلیل مجالست بیشتر با پدرش آیتالله سیدجواد خامنهای، و بهره گیری فراوانتر از او درمباحثات علمی، مسلط تر از برادر بزرگتر درشناخت مفاهیم فقهی و اصولی و کتب حوزوی بوده، و به همین لحاظ برادر بزرگتر، به تسلط علمی او اقرار دارد. همین آشنائی دقیق برادرکوچکتر ازمفاهیم علمی و زبان عربی باعث میشود که حجت الاسلام سید علی خامنهای از برادرش حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای جهت ترجمه ی کتاب های آینده درقلمرو اسلام و تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب و صلح امام حسن شیخ راضی آل یاسین ، کمک بگیرد، هرچند این کتابها با نام حجت الاسلام سیدعلی خامنهای منتشرشده، اما درحقیقت تلاش بیشتر حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنهای درترجمه این کتابها موثر بوده، به گونهای که حتی حجت الاسلام سید علی خامنهای هنگام ترجمه این کتابها متوجه مفاهیم آن و نیز ترجمه ی برخی از کلمات آن نبوده، و اگر کمک حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنهای درترجمه این کتابها نبود، نگارش آن ها هرگز به اتمام نمیرسید. درخصوص اختلافهای سیاسی پیش آمده بین این دو برادر پس از پیروزی انقلاب، فعالان سیاسی کم و بیش اطلاعات لازم را دارند، اما شاید کم لطفیهای حجت الاسلام سید علی خامنهای درحق برادر کوچکتر خود، کمترمورد توجه و اطلاع واقع شده باشد. حجت الاسلام سید علی خامنه ای در دوره دوم مجلس شورای اسلامی که دبیر کلی حزب جمهوری اسلامی را بر عهده داشته مانع قرار دادن نام برادر خود حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای در لیست حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات مجلس از حوزه انتخابیه مشهد می شود که این نکته در کتاب خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی هم مورد اشاره قرار گرفته است ، اما سید هادی خامنه ای علی رغم کارشکنی برادر ، وارد مجلس می شود و البته در دوره سوم مجلس هم که در سراسر کشور نیروهای همراه با دولت مهندس موسوی که یکی از آنان سید هادی خامنه ای است موفق به ورود به مجلس سوم می شوند. پس از دوره سوم مجلس شورای اسلامی که جناح چپ مجلس با اشاره ی حجت الاسلام سید علی خامنهای که به تازگی بر مسند رهبری تکیه زده بود ( با توجه به کینه ی به جا مانده ی او در دوران نخست وزیری مهندس موسوی) و با مساعدت شورای نگهبان و با تبلیغات گسترده تار و مار و خانه نشین میشوند ، حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی خامنه ای هم یکی از کسانی است که مورد تسویه حساب برادر خود قرار میگیرد. وی دراین ایام، ازحداقل مخارج روزمره زندگی برای گذران امور بهره مند نبوده و روزنامه «جهان اسلام» که تحت سرپرستی او اداره میشد، توقیف و وی تهدید به دستگیری توسط جناح حاکم میشود؛ به گونهای که هر روز وی هنگام خروج ازمنزل، ازهمسر و فرزندان خود خداحافظی نموده و رهسپار محل کار میشود. وی که دیگر برای تامین مخارج زندگی خود، راه درآمدی ندارد، در مدرسه علمیهای که در شهر ری با مدیریت آیت الله خلخالی و سپس حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، اختصاص به تدریس دروس حوزوی برای وی و تعداد دیگری از روحانیون رانده شده توسط حجت الاسلام سید علی خامنهای قرارگرفته بود، به تدریس کفایه الاصول میپردازد که مورد توجه طلاب مدرسه قرار میگیرد، اما پس ازمدتی، این مدرسه هم از دست روحانیون مخالف خارج میشود و کمترین راه در آمد هم برای وی بسته می شود. درآن سالها که حجت الاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای با مشقت فراوان و با سختی در منزل سازمانی در مجموعه ی نیروی هوائی زندگی خود را میگذراند، وی و فرزندانش ازحداقل امکانات مالی هم بهره مند نبودند، به گونهای که او جهت تامین مایحتاج زندگی با استقراض از دوستان، گذران امور میکرده است. شرح داستانهای دردناک و خاطرات وی از شرمندگی او در برابر همسر و فرزندانش – که برای برخی از دوستان نزدیک بیان مینمود – حکایت ازهمان مثل معروف الملک عقیم دارد ، که حجت الاسلام سید علی خامنهای درحق برادرخود هم رحم نکرد. ماجرای رد صلاحیت حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای درانتخابات مجلس خبرگان، علیرغم آنکه درجلسات خصوصی، حجت الاسلام سید علی خامنهای به تسلط علمی برادرخود و برجستهتر بودناش نسبت به بسیاری از اعضای مجلس خبرگان اذعان مینماید، نکته جالب توجه دیگری است. دستور به ضرب و شتم حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خامنه ای توسط انصار حزب الله قم در مسجد محمدیه در مجاورت حرم حضرت معصومه که با صورتی خونین به بیت آیت الله صانعی رفت و ماجرای به تعطیلی کشاندن روزنامه حیات نو تحت سرپرستی وی به بهانه درج یک کاریکاتور و پخش شب نامه های میلیونی توسط سپاه و انصار حزب الله بر علیه وی از جمله اشارات رهبری برای به انزوا کشانیدن برادر خود است. جالب آن است که اکثریت قریب به اتفاق اقوام و خویشاوندان ، به حجت الاسلام و المسلمین سیدهادی خامنه ای تمایل بیشتری داشته و عموما نسبت به رهبری دیدگاه مثبتی ندارند. دستگیری سید سراج الدین میردامادی ماجرای دستگیری «سیدسراج الدین میردامادی» پسر دایی رهبری و آنچه بر او توسط حاکمیت کشور رفت، و رنج نامه ی پدرش سیدحسین میردامادی که دائی حجت الاسلام سید علی خامنهای است و اتفاقا حجت الاسلام خامنهای دریکی ازجلسات دفترتحکیم وحدت در حضور سیدسراج الدین میردامادی به اجتهاد و بزرگواری آقای سیدحسین میردامادی اذعان مینماید، همگی برهمان مثل معروف الملک عقیم تاکید دارد که حاکم ظالم به برادر و اقوام خود نیر هیچ رحم و مروتی ندارد. استاد سید حسین میردامادی در مصاحبه با “روز” پس از دستگیری فرزندش سراج الدین میردامادی می گوید : بیشترین فشار روی سراج الدین میردامادی در جهت ابراز برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی است، چند سال است که اینها را در حصر قرار داده اند، حالا کسی را که بازداشت می کنند می گویند بیا از اینها اعلام برائت کن! جالب این است که افراد زیادی امثال علی مطهری که در نماینده ها شجاعت بیشتری دارد می گویند که عنوان سران فتنه در مورد این ها اصلا صادق نیست. نه فتنه ای کرده اند نه سران فتنه هستند. نسبت به انتخابات اعتراض دارند و این دلیل بر سران فتنه بودن نمی شود. الان هم بیشتر روی سراج فشارشان این است که بیا از میرحسین و کروبی اعلام برائت کن و محکوم شان کن، او هم حاضر نشده”. آقای سید حسین میردامادی، انتقاد از حجت الاسلام سید علی خامنه ای را یکی از دلایل فشار سپاه بر فرزندش می داند و می گوید: “اگر انتقادی بوده، انتقاد سالم بوده. رهبری هم مثل هر انسان دیگری است مگر معصوم است که از او انتقاد نشود؟ وقتی حضرت امیر می گوید فکر نکنید من از خطا دور هستم. عین کلام حضرت امیر است وقتی معصومی می گوید فکر نکنید من از خطا مبرا هستم و هر نظری دارید بگویید. خب معلوم است آقای خامنه ای معصوم نیست و انتقاد هم به ایشان زیاد وارد است. انتقاد کردن دلیل بر تضعیف نیست. اینها عناوین را عوض می کنند. سراج یک تحلیل گر سیاسی است و از ایشان هم انتقاد کرده. مگر دلیل می شود که هر آدمی انتقاد کرد بگیرند بیندازند زندان که چرا انتقاد کردی”؟ از آقای سید حسین میردامادی سئوال میشود : با توجه به نسبت نزدیکی که با رهبری دارید آیا ایشان در جریان این مسائل است؟ می گوید: “بله در جریان همه چیز هستند. البته این نسبت فامیلی ما هیچ ربطی ندارد و شاید هم می خواهند فشار بیشتر بیاورند تا دیگران حساب کار دست شان بیاید. اتفاقا در خانه همین صحبت بود که با این نسبت نزدیک وقتی این ستم و ظلم نسبت به بچه ام می شود و کاری از دست مان ساخته نیست وای به حال دیگران. پسر من جانباز هم است ۳۰ درصد جانباز است و ترکش در بدنش است، اتفاقا خود اطلاعات مشهد وقتی فهمید که ترکش بزرگی در ستون فقرات ایشان است گفته بود حاضریم سفارش کنیم درصد جانبازی ات را بیشتر کنند. اما متاسفانه نه جانبازی را در نظر می گیرند نه چیزی”. او می گوید که از رهبرجمهوری اسلامی هیچ درخواستی در خصوص فرزندش نخواهد کرد: “من آدمی نیستم که بروم در خانه ایشان و رو بیندازم. نه من اصلا چنین نمی کنم معتقدم باید طبق قانون عمل شود اگر کشور قانون دارد. من سالهاست به ملاقات ایشان نرفته ام چون کاری با ایشان ندارم. من سالهاست با ایشان اصلا ارتباط ندارم. البته قبلا می رفتم ولی می دیدم از طرف ایشان هیچ انعطافی نشان داده نمی شود با اینکه من از ایشان بزرگتر هستم و از نظر حوزوی هم من جلوتر از ایشان بودم. وقتی می بینم این موقعیت ها ایشان را در موقعیتی قرار داده که تحویل نمی گیرد و کم اعتنایی می کند دلیلی ندارد بروم. اتفاقا خود برادر کوچک تر ایشان سید هادی هم می گوید که حق با شما است. وقتی می بینم طرف نسبت به ما انعطافی نشان نمی دهد و محبتی ندارد من هم فاصله گرفتم. البته مادر سراج می گوید که برو در خانه ایشان و بگو بچه را آزاد کنند گفتم من اصلا چنین کاری نمی کنم من رو نمی اندازم. به بچه ام هم گفته ام که کارت را قانونی انجام بده و هیچ روی وابستگی ما حساب نکن. خودش هم می داند. البته شاید اگر بروم در خانه ایشان مثلا اتفاقی بیفتد اما من آدمی نیستم که بروم. احتیاجی هم به ایشان ندارم و زندگی ساده خودم را دارم. پسرم هم جرمی مرتکب نشده. او مسئولیت کارهایش برعهده خودش است. اصلا سراج هم توقع ندارد من به شخص آقای خامنه ای رو بیندازم”. او می افزاید: “سراج با آقا هادی خیلی نزدیک است ولی خود آقا هادی هم وضعیتی شبیه وضعیت من دارد، رابطه او هم با برادرش رابطه خوبی نیست و چند سال است پیش برادرش نرفته. وقتی هم ارتباطی نیست اختیارات و نفوذی هم نیست. دستگاههای امنیتی همه زیر چتر رهبری کار می کنند و ایشان هم نفوذی ندارد”. در چند روز گذشته هم استاد سید حسین میردامادی در نامه ای به خواهر زاده اش حجت الاسلام سید علی خامنه ای نوشت : آسیدعلی آقای عزیز! تا دیرتر از این نشده و دوران شما پایان نیافته و شیرازه امور به کل ازهمنپاشیده و مُلک و ملت از دست نرفته، مشی خود را تغییر دهید و این ناهنجاریها را جبران کنید. او با تاکید بر اینکه «هنوز زمان، کاملا از دست نرفته و از آفتاب رو به غروب عمر شاید رشحهای باقی باشد» به خواهرزاده خود توصیه کرده است که محبت، مدارا و رعایت کرامت انسانی و وفا به «آیین وفا و مهربانی» را جایگزین خشونت، کینکِشی، مظلومکُشی و انحصارطلبی کند. Copyright: gooya.com 2016
|