گروگان گیری 3.5 میلیاردی و سکوت جالب در پایتخت

شامگاه 27 اسفند سرآغاز یک گروگان گیری هولناک در پایتخت و زیر چتر امنیتی و انتظامی بود که شروع آن از ولنجک کلید خود و تا 39 روز ادامه پیدا کرد.

به گزارش سرویس اجتماعی بازتاب امروز، این حادثه که در شامگاه 27 اسفند کلید خورد به ظاهر زیر نظر پلیس و دستگاه های اطلاعاتی بود، اما جالب بود که در طول این 39 روز تنها توکل بر خدا حامی خانواده گروگان و شخص گرفتار بود.

ماجرا از این جا آغاز می شود که مرد میان سالی در منطقه ولنجک حوالی ساعت 8 شب همزمان با شنیده شدن فریاد کمک در یکی از بن بست های محله ولنجک دزدیده می شود و به محل نامعلومی در حاشیه تهران برده می شود.

همزمان تلاش برای یافتن وی آغاز می شود و گروگان گیران 6 بار با خانواده وی تماس می گیرند و در این میان پلیس مطلع شده و پیگیر ماجرا می شود.
بد زمان بودن موضوع گروگان گیری به تنهایی باعث نابودی روح و روان خانواده گروگان گیر و خود وی شده، اما جالب است همزمان با تعطیلی های سال نو پرونده گروگان گیری هم بسته می شود تا بخش اول تعطیلات نوروز به پایان برسد!

ماجرای ساده ای است: ناپدید شدن پدر خانواده ای که اندکی قبلی از دزدیده شدن نوید حضور خودش را در خانه می دهد، اما به ناگاه باید بدترین ساعت ها و زمان را برای مذاکره با گروگان گیرها و چانه زنی سر رقم هولناک مورد درخواست آنها گذراند.

یکی از دوستان گروگان به خبرنگار بازتاب گفت: در ابتدا بنا بر شنیده های ما درخواست 3.5 میلیارد تومان به صورت نقد و آن هم پوند و دلار داشتند و زمانی که متوجه شدند گروگان چنین سطح مالی را ندارد، رقم را اندک اندک کاهش دادند.

جستجوی خبرنگار بازتاب امروز نشان می دهد، گروگان گیرها 6 بار با خانواده گروگان تماس گرفته و در دو نوبت به مدت 15 دقیقه با خانواده وی صحبت کرده اند، این در شرایطی بوده که گروگان گیرها نگرانی از بابت طولانی شدن مکالمه خود نداشتند و البته پلیس هم مدعی شد به رقم زمان بسیار مناسب برشمرده نتوانسته جای آنها را شناسایی کند و علت آن را عدم امکان رهگیری از سیم کارت های یکی از اپراتورهای تلفن همراه بیان کرده بود.

این موضوع در حالی است که امکان شناسایی گروگان گیرها با mac number گوشی تماس گرفته شده، امری بسیار ساده و طبیعی است که یک مالباخته ساده گوشی تلفن همراه هم می تواند با پیگیری آن دزد گوشی خود را پیدا کند.
نکته جالب سکوت رسانه ها و پلیس در جریان این گروگان گیری هولناک در آستانه سال نو و البته سال انتخابات بود که سرانجام با پرداخت وجه نامشخصی که خانواده گروگان حاضر به افشای آن نیستند، موضوع پایان پیدا کرد و گروگان با بدنی مجروح و روحی نامتعادل به خانواده خود بازگردانده شد.

جالب است که در طول 39 روز اسارت م.ث در دست گروگان گیران، آنها بدون هیچ مزاحمتی دو بار جای او را تغییر داده اند، اما پلیس انگشت اتهام را به سمت ارتباطات خانوادگی برده و همین فرضیه اشتباه منجر به 39 روز اسارت دردناک برای لوازم فروش قدیمی خیابان چراغ برق و یک بحران خانوادگی شد و در شرایطی که پلیس با انتشار تصویر او می توانسته دایره امنیت و حرکت گروگان گیرها را محدود کند، هیچ اقدام رسانه ای و درخواست کمک عمومی را منتشر نکرده است.

در این میان دوستان گروگان که از هم هیاتی های قدیمی او در خیابان شهدا بودند و برخی همسایگان بانفوذ او در ولنجک پیگیری های مختلفی را برای شناسایی گروگان ها صورت دادند، اما در شرایطی که پلیس توانایی آزادی وی را نداشت، تنها به خاطر اینکه به قول گروگان گیرها "پسر خوبی بود" آزاد شده است.

البته این بخشی از جریانی است که گروگان از آن بی خبر بود و زمانی که به آغوش خانواده خود بازگشت تازه متوجه عمق حادثه و سطح لطمه مالی به سرمایه و زندگی خودش شده است.

شاید اگر پلیس کشورمان هم به مانند پلیس های قدرتمند کشورهای مختلف جهان از تجهیزات ما وراء بنفش بر روی دوربین های نصب شده بر هلی کوپتر یا به صورت ثابت در مبادی ورودی و خروجی تهران بهره می برد، به راحتی مرد له شده زیر صندلی های پژو مشکی رنگ گروگان گیرها شناسایی می شد!