اکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا
سردار محمد باقر قالیباف پس از ابراهیم رئیسی نامزد انتخابات شد. او در زمان ثبت نام وعده داد:
"من، محمد باقر قالیباف به شما تعهد می دهم با توکل به خداوند مننان و به پشتوانه شما "دولت مردم" را تشکیل دهم و در یک دوره چهار ساله با انقلابی اقتصادی درآمد کشور را دو و نیم برابر افزایش دهم، ۵ میلیون شغل ایجاد کنم، نظام مالیاتی را به نفع ۹۶ درصد مردم تغییر دهم و از همه مهم تر برنامهای مدون و دقیق برای حل مشکلات فوری اقشار کم درآمد اجرا کنم".
وعده "انقلاب اقتصادی" به تنهایی آدمی را به یاد "انقلاب فرهنگی" می اندازد. دستاوردهای آن انقلاب : تعطیلی کلیه دانشگاه ها، اخراج هزاران استاد و دانشجوی دگراندیش از دانشگاه ها، صدمه شدید علوم انسانی مدرن، پاکسازی چهار دهه دانشگاه ها از سکولارها و غیر خودی ها و رقبا، زندانی کردن دانشجویان ، قتل عام برخی از دانشجویان اخراجی توسط "آیت الله قتل عام" در تابستان ۱۳۶۷ ، سرکوب دانشجویان در سال ۱۳۷۸ توسط محمد باقر قالیباف- "سردار گازانبری"- بود.
راستی "انقلاب اقتصادی" چه معنایی دارد؟ در انقلاب سیاسی، رژیم سیاسی مستقر توسط مردم سرنگون و رژیم سیاسی جدیدی به جای آن مستقر می شود. در "انقلاب اقتصادی" هم کل "نظام اقتصادی" موجود را باید نابود کرد و نظام اقتصادی جدیدی به جای آن مستقر کرد. "سردار گازانبری" وعده می دهد که اگر "مدیریت جهادی و انقلابی" سپاهیان حاکم شود، می توان به نتایج این انقلاب دست یازید.
اما متخصصان اقتصاد وعده های "سردار گازانبری" را به سخره گرفتند و نشان دادند که او با الفبای اقتصاد هم آشنا نیست. قالیباف نوشت: "در چهار سال آینده درآمدِ کشور را دو و نیم برابر افزایش دهم و پنج میلیون شغل ایجاد کنم".
حامد قدوسی- استادیار اقتصاد مالی انستیتو استیونس آمریکا- درباره این ادعا نوشت :
"به دانش جویان قاعده ۷۲ (Rule of 72) را درس می دهیم که میگوید اگر نرخ رشد سیستمی r درصد باشد به طور تقریبی ۷۲ تقسیم بر r سال طول می کشد تا اندازه سیستم دوبرابر شود. البته "درآمد کشور" اصطلاحی مبهم است و احتمالا منظورش "تولید ناخالص داخلی" بوده. از بابت ۲.۵ هم تخفیف بدهیم و به دو برابر شدن رضایت بدهیم. قاعده ۷۲ می گوید اگر قرار باشد اندازه متغیری ظرف ۴ سال دوبرابر شود نرخ رشد سالیانه آن در "هر کدام از سالها" باید ۷۲/۴=۱۸ درصد باشد. رشد اقتصادی کشور در چهار دهه گذشته فقط یک سال و درست بعد از جنگ به ۱۴ درصد رسیده و در شرایط "خوب" معمولا حول و حوش ۵-۶ درصد بوده است. غیر از دو سه سال اول بعد جنگ هم، متوسط یک دوره چهار ساله هیچ زمانی به بالاتر از ۴-۵ درصد نرسیده است، حالا باید یک باره از متوسط ۴-۵ درصد به متوسط ۱۸ درصد جهش کنیم. خدا قوت".
محمد فاضلی هم طی یادداشتی نشان داد که معنای وعده "سردار گازانبری" این است که ۴ ساله درآمد سرانه ایران از فرانسه، انگلیس، کانادا، ژاپن و کره جنوبی بیشتر می شود! و بدین ترتیب، قالیباف "پیامبر اقتصاد ایران است".
این وعده های معجزه گرانه پیامبرانه، در حالی است که "سردار گازانبری" در فایل صوتی منتشر شده در سال ۱۳۸۸ گفته بود:
"قيمت نفت به ۷۵ دلار برسد، كشور قابل اداره نيست. دو سه روز قبل ۸۲ دلار فروخته می شده. به ۷۵ دلار برسد كشور قابل اداره نيست. نه اين كه توسعه نباشه. همين كه نون و آب بخوری هم نيست. من نمی خوام بحثهای اقتصادی رو باز كنم".
"سردار گازانبری" گفته بود که با نفت زیر ۷۵ دلار حتی نمی توان نان و آب مردم را تأمین کرد. در حالی که در دوران حسن روحانی قیمت نفت در دوره ای تا ۲۵ دلار سقوط کرد و بعد هم هرگز به سقف ۷۵ دلار باز نگشت. با این همه نه تنها نان و آب مردم تآمین شد، بلکه میانگین رشد اقتصادی سالانه دوران چهار ساله روحانی نزدیک ۲ درصد بوده است.
معجزه راستین "آیت الله قتل عام" و "سردار گازانبری"
ولی قالیباف آمده است تا پیامبروار معجزه کند. به روایت متون مقدس دینی، پیامبران ادیان ابراهیمی، معجزات شگرف و خارق العاده ای داشته اند. "آیت الله قتل عام" و "سردار گازانبری" هم معجزه گرند. اما تنها معجزه این دو، معجزه سرکوب و قتل عام مخالفان، منتقدان و رقبا است. این دو پیامبران سرکوبند.
قالیباف در دوران نامزدی ریاست جمهوری ۱۳۹۲ در جمع طرفدارانش درباره سرکوب اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸ گفت :
"حادثهٔ سال ۷۸ که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد، آن نامهای را که نوشته شد من نوشتم (نامهٔ تهدید آمیز فرماندهان سپاه به سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت). بنده و آقای سلیمانی . وقتی در کف خیابان به سمت بیت رهبری راه افتادند، بنده فرمانده نیروی هوایی سپاه بودم. عکس من الان روی موتور ۱۰۰۰ با چوب هست. با حسین خالقی. ایستادم کف خیابان که کف خیابان را جمع کنم. آن جایی که لازم باشد بیاییم کف خیابان و چوب بزنیم، جزو چوب زنها هستیم. افتخار هم میکنیم. نگاه نکردم که من، سردار و فرمانده نیروی هوایی هستم و تو را چه به کف خیابان؟".
"سردار گازانبری" با موتور ۱۰۰۰ و چماق در کف خیابان ها به جان دانشجویان افتاد. در مناظره های تلویزیونی همان انتخابات، حسن روحانی به قالیباف گفت که شما گفتید بگذارید دانشجویان را از دانشگاه بیرون بیاوریم تا ما- نیروی انتظامی و سپاه- "گازانبری قیچی شان کنیم".
"سردار گاز انبری" ضمن محکوم کردن اعتراضات ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ جنبش سبز، آن را "یک حادثه شیطانی" قلمداد کرد. او گفت:
"مسببان این اتفاقات و علیالخصوص سران فتنه [مهندس میر حسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی] نه بلوغ سیاسی دارند نه دین دارند و نه عقل؛ و از منظر ملت شریف ایران، گناه عملکرد آنان مشابه و مترادف کسانی است که هم اکنون ما آنها را به نام منافقین [سازمان مجاهیدن خلق] می شناسیم".
در ۹ دی ۱۳۹۱ گفت: سران فتنه در انتخابات ۸۸، مجرم هستند و غلط است بگوییم که آن ها با عذرخواهی می توانند برگردند. "سردار گاز انبری" رهبران و اعضای جنبش سبز را "براندازان فتنهگر" به شمار آورد که "اقلیتی کوچک بوده و هستند که همواره از سوی ملت ایران و جریانهای سیاسی درون نظام حذف و طرد شدهاند".
پس "آیت الله قتل عام" و "سردار گازانبری" پیامبرانی معجزه گرند. اما تنها معجزه آنان برای ایران و ایرانیان، قتل عام و سرکوب است. نظامیان به دنبال ریاست جمهوری این دو پیامبرند. شاید هم در نهایت مدل ریاست جمهوری "آیت الله قتل عام" و معاون اولی "سردارگازانبری" را پیشنهاد کنند.