ایران ورزشی - حمیدرضا عرب - نه آن روز که از بوسنی درجام جهانی ۳ گل خوردیم، نه آن شب باخت به لبنان چنین تصویر تلخی برابرمان ظاهر نشده بود. شکست مقابل ژاپن بی تردید جانکاهترین شکست تاریخ تیم ملی دردوران مربیگری کیروش بود.
تردید نداریم آنچه مقابل ژاپن رقم خورد، ضعیفترین نمایش تیم ملی درتمام طول دوران مربیگری کیروش درتیم ملی ایران بود. درهمه ۸ سالی که کیروش سکان هدایت تیم ملی را به عهده داشت، هیچ گاه چنین بازی ضعیفی رقم نخورده بود؛ فوتبالی بی هدف، فاقد استراتژی و درخفت بارترین شکل تاکتیکی ممکن. گمان میکنیم باخت به بوسنی درجام جهانی ۲۰۱۴ برزیل نیز ازاین شکست قابل توجیه تربود. درواقع شکست مقابل ژاپن درنیمه نهایی جام ملتهای ۲۰۱۹ امارات را باید تلخترین و اسفبارترین نتیجه تیم ملی دردوران کاری کارلوس کیروش لقب داد. دیداری مملوازاشکالات فردی و تیمی که تمام آنچه سرمربی تیم ملی دراین ۸ سال ساخته بود را زیرسوال برد. تیم ملی حتی درمواجهه با تیمهای بزرگ جهان نیزاین گونه درفازدفاعی آشفته وازهم گسیخته جلوه نکرد ولااقل انتظارمیرفت اگر کیروش و سربازانش ازپس بازی تک ضرب و پاسهای متعدد چشم بادامیها برنمیآید، بازی را به وقتهای اضافه و احیانا پنالتی ببرد تا هم ازخستگی حریف استفاده کند وهم ازمهارت بیرانوند درمهارضربات پنالتی.
نشانههای این شکست بزرگ، اما ازهمان لحظات آغازین کاملا مشهود بود. حتی درهمان ثانیههای نخست؛ به زمانیکه میلادمحمدی و رامین رضاییان تومان دردفع توپ دچاراشتباه شدند. ازآن حوادث میشد به این درک رسید که تیم ملی با آرامش ذهنی گام به میدان نگذاشته است وآمادگی کافی برای عبوراز فوتبال تک ضرب، هدفداروبا برنامه ژاپن را ندارد. با این حال عقبه تیم ملی و کی روش ما را امیدوارنگه میداشت تا شاید داستان این بازی تغییرکند وآن فوتبالی که انتظارش بود درمیدان بازی به اجراء درآید. هرچه اززمان بازی گذشت اما، این باوربیشتردرذهن مان تقویت شد که امشب، شب فوتبال ایران نیست و با این سبک وسیاق ره به جایی نخواهیم برد. دوشنبه، شب.
در دلایل این شکست باید انگشت اتهام را نشانه برد به سمت بزرگترین نقطه قوت تیم کی روش. به بخش دفاعی که تا قبل ازاین بازی نقطه قوت کیروش وتیمش بود. یدفاع منحصربه فردی که حتی درمقابل تیمهای بزرگ جهان نیز به کامیابی رشد بود، اما مقابل ژاپن انگار همه آن داشتهها، همه آن آموزهها وهمه آن هماهنگیها به یک باره ازذهن بازیکنان پاک شده بود. خوابیم یا بیدار؟ شگفت زدهایم. بهت زده و حیران.
ایران-ژاپن را به تعبیرخفیف تروالبته منصفانه ترمیتوان برای فوتبال ایران یک درس بزرگ نیز نامید. دیداری که با همه تلخیهایش به ما فهماند که باید دربزنگاهها چگونه حرفهای رفتارکنیم و بی جهت به ازجریان بازی غافل نشویم و به سمت داوریورش نبریم! گل اول ژاپن نه یک درس برای بازیکنان تیم ملی بلکه آموزشی بزرگ است برای فوتبالیستهای جوان ایران، آنها که میخواهند فردای این فوتبال را شکل دهند بود، تا بدانند این سنت غلط روزی یقه بزرگترین تیمها را خواهد گرفت.
نمایش مقابل ژاپن اگربه درستی تحلیل وارزیابی شود، ما را یک گام دیگربه جلو حرکت خواهد داد، اما چنانچه بخواهیم این شکست را ازدایره مسائل فنیاش خارج کنیم وبه حاشیه ببریم، فوتبال ما که سالها است شخصیت محکم و متفاوتی دردنیا یافته، جایگاه کنونیاش را ازکف خواهد داد.
مردان فوتبال ما، همانها که درجام جهانی اسباب شعف و شادی مان را فراهم کردند، مقابل ژاپن مات و مبهوت بودند. کارلوس کیروش نیز هیچ ترفندی جزاستفاده ازبازی مستقیم و توپهای بلند را برای مردانش تجویزنکرده بود، اما نمیتوان ازدستاوردهایی که او و شاگردانش دراین سالها برای فوتبال ایران پدید آوردند نیزیک شبه گذشت.
ما درعین حال که ارج مینهیم برتمام زحمات این سالها و بازیهای خاطره انگیزی که درذهن مان به یادگارمانده، اما با شجاعت تمام منتقد نمایش ملی پوشان مقابل ژاپن هستیم و کیروش را به پاسخگویی درباره چرایی این شکست فرا میخوانیم.