قانون مشروطیت زیبا بود! در زمان خود یک شاهکار بود.
اگرچه قانون مشروطیت شاید برای زمان ما مناسب به نظر نرسد ولی آن قانون و جنبش زیبای مشروطه در زمان خود توانست تعادل بین سه نیروی حکومت- انتخابات و مذهب (یا به عبارت دیگر سه نیروی شاه- مردم- آخوند) را برقرار کند.
محمدرضاشاه با تحدید و فشار بر دو نیروی دیگر ،که هر دو سنتی بودند، می خواست آنها را به سوی مدرنیته و غرب هُل بدهد در حالیکه ساختارها و نهادهای اجتماعی برای پذیرش مدرنیته ساخته و آماده نشده بود. در سال ۵۷ این دو نیروی سنتی علیه نیروی شاه متحد شده و او را سرنگون کردند در واقع شاه از سنت خارج شده بود. به عنوان مثال درباره درگیری بین سنت و مدرنیته می توان به این مورد اشاره کرد که در پس از انقلاب، تمام مظاهر زندگی غربی ،در حد امکان اجرایی شدن، مثل کراوات، ریش تراشیده و ... توسط حکومت مذموم شمرده و منع و اجرای این مظاهر به همه جامعه تحمیل شد.
پس از انقلاب دو نیروی حکومت و مذهب کاملا یکی شدند حق انتخاب و انتخابات را از مردم گرفته و آنها را بر زمین زدند.
امروز سلاح مذهب از دستان حکومت گرفته شده و نیروی مردم در حال دوباره برخاستن است منتظر نمایش نیروی قوی مردم باشید.
آیا در آینده نیروی انتخابات (مردم) پیروز خواهد شد؟ آیا خواهد توانست برای همیشه چیره بماند؟
آیا داشتن حق انتخاب، قدرت انتخاب و انتخابات به یارکشی و سهم خواهی اقوام و مناطق ایرانی نخواهد انجامید؟
پاسخ به این سؤالات را انگیزه و میزان هشیاری مردم در آینده خواهد داد.
یک توصیه برای آینده:
ایرانیها در این روزهای دشوار برای حفظ یکپارچگی وطن به آموختن "شنیدن" صدای دیگران نیاز دارند بیاموزند فقط گوینده نباشند؛ باید دست همدیگر را بگیرند، در میزان خواسته های خود منطقی باشند تا هیچکس در هیچ شرایطی نتواند بین اقوام ایرانی تفرقه بیندازد.
مردم ما نسبت به میزان حساسیت این موضوع آگاهند به همین دلیل است که بسیاری از حرکات تروریستی که به نام اقوام ایران انجام میشود از محصولات و عمل خود رژیم جمهوری اسلامی است تا در مردم احساس وحشت ایجاد کند.