پس از بیش از نیم قرن که از انتشار رمان "صد سال تنهائی" میگذرد، و تنها چهار سال پس از مرگ این رماننویس نامدار، شرکت سینمائی "نتفلیکس" توانست حق انحصاری بر پرده بردن این رمان را از دو پسر مارکز، رودریگو و گونزالو، به دست بیاورد.
"گابریل گارسیا مارکز" همواره گفته بود که اجازه فیلم شدن این رمان را نمیدهد و بارها آب پاکی را بر دست کمپانیهای بزرگ سینمائی که با پیشنهادهای مالی عظیم پا پیش میگذاشتند ریخته بود. پسران مارکز در پاسخ این پرسش که چرا اجازه کاری که پدرشان از آن پرهیز داشت را به نتفکلیس دادهاند بهانه جالبی تراشیدهاند. آنها گفتهاند که مارکز به دو دلیل اجازه این کار را نمیداد. یکی اینکه معتقد بود یک یا حتی دو فیلم سینمائی برای بیان این قصه کافی نیست و دوم اینکه هر زبانی غیر از زبان اسپانیائی فضای قصه را خواهد شکست. حالا که "نتفلیکس" پیشنهاد کرده از این رمان یک سریال چند قسمتی و آن هم به زبان اسپانیائی بسازد، خواست پدرمان تامین شده!
این در حالی است که گارسیا مارکز دلیل مخالفتش با فیلم شدن "صد سال تنهائی" را در جلسه افتتاحیه کارگاه فیلمنامهنویسی در "مدرسه بینالمللی سینما و تلویزیون هاوانا" که در کتابی با عنوان "جنونِ دلانگیز قصهپردازی" از سوی همان مدرسه منتشر شده، اینگونه ذکر کرده است:
"اعتقادم بر این است که کسى که قصه میخواند خیلى آزادتر از کسى است که فیلم میبیند. خوانندهى رمان، چیزها را به شکلى که دلش میخواهد تصور میکند - چهرهها، فضا، مناظر... - در حالیکه تماشاگر سینما یا تلویزیون جز این که تصویر ظاهر شده بر پرده را ببیند چاره دیگرى ندارد، آن هم در وسیلهی ارتباطی که چنان مسلط است که جائى براى برداشت شخصى باقی نمیگذارد. فکر میکنید چرا اجازهى فیلم شدنِ "صد سال تنهائى" را نمیدهم؟ چون میخواهم به خلاقیت خواننده احترام بگذارم، به حق انحصارى تصور کردن چهرهى عمه اورسلا یا کلنل، به شکلى که خودش تمایل دارد."
(متن کامل سخنرانی مارکز به ترجمه خودم در اولین شماره "آوای تبعید" به سردبیری "اسد سیف" منتشر شده است.)
جامعه ایران از سر گندیده است، علی شاکری زند