Sunday, Jun 30, 2019

صفحه نخست » سفیر حکومت اسلامی در لندن را بهتر بشناسیم، درویش رنجبر - دیپلمات پیشین

ranjbar.jpgموضوع بازداشت و حبس نازنین زاغری شهروند ایرانی - بریتانیایی به یکی از مسائل مورد مناقشه در روابط انگلستان و حکومت اسلامی تبدیل شده است. رویه حکومت اسلامی در گروگانگیری اتباع ایرانی که شهروندی کشور‌های اروپایی، کانادا و آمریکا را دارا هستند مسبوق به سابقه بوده است، خوش شانس هایی مانند جیسن رضائیان با پرداخت باج از سوی باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا آزاد شدند، نگون بختانی نظیر زهرا کاظمی به ضرب ضربات سعید مرتضوی در زندان جان باختند و ده‌ها تن دیگر از جمله باقر نمازی و نازنین زاغری هنوز در حبس هستند.

باج خواهی از طریق گروگانگیری در عرف عمومی شیوه گروه‌های مافیایی و تبهکار می باشد، حکومت اسلامی که ماهیتا دست کمی از گروههای مافیایی ندارد به این شیوه سخیف و تبهکارانه لباس "قانون" پوشانده و در این میان سفرای حکومت اسلامی در همراهی با تبه کاری‌های رژیم نه تنها هیچ کم نمی گذارند بلکه در خوش رقصی به امید ارتقا جایگاه خود در وزارت خارجه گاه موجب حیرت جهانیان می شوند.

11113.jpgحمید بعیدی نژاد سفیر حکومت اسلامی (نه سفیر ایران) در لندن از جمله این موجودات است که درس خود را در خوش رقصی چنان حفظ است که از گمنامی در محله سلسبیل تهران به سفارت لندن رسید. بعیدی نژاد نه تنها سعی می کند با توییت‌های مشمئز کننده که بوی چاپلوسی و مجیز گویی آنها مشام هر آزاده‌ای را می آزارد هر چه بیشتر مراتب سر سپردگی و چاکری خود را به اثبات برساند بلکه در تازه‌ترین اقدام با نصب ورقه فلزی به دور همسر نازنین زاغری که در مقابل سفارت ایران دست به اعتصاب غذا زده است آش چاپلوسی را چنان شور کرد که صدای خان هم در تهران بلند شد و بفرموده ناچار شد ورقه‌های فلزی را جمع کند.

بعیدی نژاد از همان زمان دانشجویی ظاهری آرام داشت ولی در پس این ظاهر آرام همه تن گوش و چشم بود و خوب می دانست گزارش دیده‌ها و شنیده‌ها به حراست وزارت خارجه با آنکه اخراج دانشجویان منتقد را در پی دارد ولی موجبات "ترقی" و "پیشرفت" او را فراهم می سازد. درست پس از نوشیدن جام زهر توسط خمینی و بر قراری آتش بس در جنگ خونین هشت ساله گروهی از دانشجویان در یک جمع دانشجویی دوستانه در پارک لاله گرد هم آمدند و بعیدی نژاد نیز در آن جمع بود، اغلب بحث بر سر این بود که پس از آزادی خرمشهر جمهوری اسلامی می توانست با قبول پیشنهاد آتش بس هم غرامت دریافت کند و هم از کشته شدن دهها هزار جوان ایرانی ممانعت کند ولی خود کامگی حاکم بر ایران هر صدای مخالف "جنگ جنگ تا پیروزی" و "فتح قدس از راه کربلا" را به شدت خفه کرده بود. در آن فضای بهت آور که تمامی هیمنه و "قدوسیت" خمینی زیر ضربات کوبنده ارتش عراق خرد و خمیر شده بود و "روح خدا" بی‌آنکه از کشته شدن هزاران جوان ایرانی که فدای زیاده طلبی و لجاجت مجنونانه او شده بودند خم به ابرو آورد مشغول معامله آبروی خویش با خدا بود دانشجویان منتقد از سر درد و وطن دوستی هر یک سخنی در انتقاد از ادامه جنگ بی‌حاصل گفتند، تنها بعیدی نژاد بود که دفترچه بدست فقط یاد داشت بر می داشت، یادداشت هایی که بعد‌ها خیلی بکار او آمد. او با گزارش کامل آن نشست به حراست وزارت خارجه موجب اخراج دانشجوی شجاع اصفهانی حمید رضا مرکبی که بانی آن نشست بود گردید و برای بقیه بر حسب تندی و تیزی سخنی که در قلم بعیدی نژاد آمده بود پرونده سازی شد.

بدین ترتیب او بی‌آنکه نسبتی با سر کردگان رژیم داشته باشد فقط به یاری جاسوسی در میان دانشجویان و بعد‌ها کارکنان وزارت خارجه گام به گام جای پای خود را در سیستم محکم کرد به صورتیکه از یک کارمند دون پایه بتدریج به ریاست اداره، سپس مدیر کلی و اکنون نیز سفارت رسید. این راه طی شده برای فردی که از وابستگان نسبی رژیم نیست ممکن نمی بود جز با اثبات سرسپردگی و نمایش مراتب چاکری به شیوه‌ای که در توییت‌های او دیده می شود. هنگامیکه زهرا کاظمی شهروند ایرانی - کانادایی بدست سعید مرتضوی در زندان اوین به قتل رسید بعیدی نژاد با آنکه بنا به گزارش پزشک قانونی می دانست زهرا کاظمی بر اثر اصابت "جسم سخت" به جمجمه فوت کرده به دیپلمات‌های اروپایی مقیم تهران "تفهیم" می کرد که او به مرگ طبیعی مرده است.

کار سخیف بعیدی نژاد در کشیدن ورقه فلزی به دور همسر نازنین زاغری چنان صحنه مفتضحی در انظار افکار عمومی جهان پدید آورد که جهانیان با خود گفتند اینها که در یک کشور خارجی اینگونه به جنگ آزادی بیان می روند در کشور خودشان با هر منتقدی چگونه بر خورد می کنند؟! بعیدی نژاد در قلب لندن و در قلب جهان آزاد که آزادی بیان و اعتراض پیشینه چندین صد ساله دارد عمق سفاهت، سفاکی، بی‌رحمی، و عقب ماندگی رژیمی را به نمایش گذاشت که بی‌تردید نه نسبتی با جهان مدرن دارد و نه حتا نماینده ملت ایران می تواند محسوب شود. هانا آرنت متفکر سیاسی قرن بیستم پیرامون مسئولیت فردی در نظام‌های توتالیتر نظریات بدیعی ارائه کرده که بر اساس آنها هرگز فردی که در یک نظام توتالیتر صاحب مقام می گردد نمی تواند خود را از جنایات آن رژیم بری بداند، این افراد در مقابل دادگاه ملت پاسخگوی اعمال خود شناخته خواهند شد.

درویش رنجبر - دیپلمات پیشین



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy