در رسانه های جهان، ما با کلمه ی «ایران» زیاد برخورد می کنیم.
مثلا: «ایران» کشتی انگلیسی در خلیج فارس را توقیف کرد، یا «ایران» به غنی سازی اورانیوم ادامه خواهد داد.
اما این جمله ها اشتباه است! این «ایران» نیست که کشتی انگلیسی را توقیف کرده، یا به دنبال غنی سازی اورانیوم است، بلکه «جمهوری اسلامی» ست که دست به چنین کارهایی زده و می زند.
مردم جهان، به اشتباه، «جمهوری اسلامی» را نماینده ی مردم «ایران» می دانند و هر کاری که «جمهوری اسلامی» می کند، به حساب «کشور ایران»، و «مردم ایران» می نویسند.
این اشتباه بزرگ باید تصحیح شود. ما دلیل این که جمهوری اسلامی ربطی به ایران و مردم ایران ندارد را در این مطلب توضیح می دهیم.
در کشورهای دمکراتیک، دولت ها، نمایندگان منتخب مردم هستند. مردم، نمایندگان خود را برای اداره ی دولت، برای حضور در پارلمان، و برای انجام قضاوت، انتخاب می کنند. انتخاب رییس جمهور، به عنوان بالاترین مقام کشور، یا به طور مستقیم، یا از طریق نمایندگان منتخب مردم در مجلس و از میان احزاب صورت می پذیرد.
«جمهوری اسلامی»، ۴۰ سال است که، با انواع و اقسام حیله ها و وضع قوانین، حق انتخاب را از مردم گرفته است.
نظام حاکم بر ایران، «جمهوری اسلامی» نام دارد ولی در این «جمهوری» تنها چیزی که وجود ندارد، انتخابات، برای واقعیت پیدا کردنِ «جمهوریّت» است.
نظام حاکم بر ایران، با این کلمه ی جمهوری، و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، می خواهد خود را مردمی و منتخب مردم نشان دهد، حال آن که چنین نیست.
بالاترین مقام کشور، که تصمیم گیرنده ی تمام موضوعات مهم کشوری و لشگری و بین المللی ست، «مقام رهبری» نام دارد که این مقام امروز به آیت الله علی خامنه ای تعلق دارد.
او می تواند در مورد تمام مسائل مملکتی تصمیم بگیرد و تصمیم خود را به اجرا بگذارد.
او می تواند بگوید که «جمهوری اسلامی» با امریکا رابطه داشته باشد یا نه. رابطه اش با اسراییل دوستانه باشد یا نه. به طرف کشوری موشک پرتاب کند یا نه. اورانیوم غنی کند یا نه.
در جمهوری اسلامی، به این شخص «ولی فقیه» گفته می شود. ولی فقیه، در دین اسلام و مذهب شیعه، کسی ست که در باره ی افراد دیوانه و محجور می تواند تصمیم بگیرد و زندگی آن ها را اداره کند.
در «جمهوری اسلامی»، مردم برای ولی فقیه حکم دیوانگان و محجورانی را دارند که ولی فقیه باید در مورد هر چیزی که به آن ها مربوط می شود تصمیم بگیرد و تصمیم اش اجرا شود.
مقام رهبری یا ولی فقیه، در جمهوری اسلامی «انتخابی نیست». او به طور دوره ای انتخاب نمی شود و عوض نمی شود. جای او را تا زنده است کسی نمی گیرد. او را بعد از مرگ خمینی، مجلسی از آخوندها انتخاب کردند و بر راس مملکت گذاشتند.
بنابراین، نه رییس جمهور در کشور ما کاره ای ست، نه مجلس، نه قوه ی قضاییه. هیچ تصمیمی، تاکید می کنیم، «هیچ تصمیمی» نباید بر خلاف نظر مقام رهبری باشد، ضمن این که «هر تصمیمی» که او می گیرد «باید» اجرا شود.
جمهوری اسلامی، برای انجام تصمیمات رهبر و گرفتن تصمیم های جزیی، هر چهار سال یک بار انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کند.
اما همین انتخاب هم انتخاب مردم نیست.
شورایی به نام شورای نگهبان، که متشکل از ۱۲ نفر است، از میان ده ها نامزد ریاست جمهوری، چهار پنج نفر را انتخاب می کند و بقیه را ردّ صلاحیت می کند، و مردم باید از این انتخاب شدگان شورای نگهبان، یک نفر را به عنوان رییس جمهور انتخاب کنند.
از ۱۲ نفر اعضای شورای نگهبان ۶ نفر را رهبر مستقیما انتخاب می کند، و ۶ نفر دیگر با معرفی رییس قوه ی قضاییه، که منتخب رهبر است، و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی که آن ها هم مثل رییس جمهور ابتدا توسط شورای نگهبان انتخاب می شوند، و از فیلتر شورای نگهبان می گذرند انتخاب می شوند و این یعنی هر ۱۲ نفر اعضای شورای نگهبان، منتخب رهبر هستند!
بنابراین مردم به نامزدهای تایید شده توسط نهادی که خودِ رهبر، آن ها را انتخاب کرده رای می دهند.
انتخابات مجلس هم به همین ترتیب برگزار می شود. کسانی که نامزد انتخابات مجلس می شوند، ابتدا توسط شورای نگهبان انتخاب می شوند، بعد مردم حق رای دادن به آن ها پیدا می کنند. به عبارت دیگر، در مجلس هم، نمایندگان منتخب رهبر حضور دارند.
اصل کلی دیگری که در جمهوری اسلامی حاکم است این است که تمام نامزدها و منتخبان باید تابع ولی فقیه یا همان شخص رهبر باشند.
بر اساس همین توضیح، مشاهده می شود که نظام حاکم بر «ایران»، و «مردم ایران»، «مطلقا» انتخابی نیست و هیچ یک از مسوولان حکومت، منتخب مردم ایران نیستند.
بنابراین «جمهوری اسلامی» حکومت منتخب مردم ایران نیست و ربطی به کشور «ایران» و مردم «ایران» ندارد.
زمستان امسال، قرار است انتخابات مجلس شورای اسلامی و نمایش «انتخابات» در جمهوری اسلامی برگزار شود.
موقع برگزاری این انتخابات، مردمی که دروغین بودن این انتخابات را می دانند، «تحریم انتخابات» را تبلیغ می کنند.
حکومتی ها هم که تمام اهرم های انتخابات را در دست دارند، برای برگزاری «هر چه با شکوه تر» انتخابات تبلیغ می کنند.
گروهی از حکومتیان سابق که از دایره ی قدرت بیرون رانده شده اند، و امروز به «اصلاح طلبی» یعنی تغییرات اندک در جمهوری اسلامی و قدرت گرفتن مجددشان دل بسته اند، حضور در انتخابات را تبلیغ می کنند بلکه دو سه نماینده از آن ها هم وارد مجلس شود.
مردم ایران اما دیده اند که اصلاح طلبان جز قدرت گرفتن خودشان به چیز دیگری نمی اندیشند و خواهان هیچ تغییر بنیادینی در نظام حاکم بر ایران نیستند.
ما برای مقابله با این وضعیت، و شکستن دایره ی بسته ی «انتخابات دروغین» تصمیم داریم امسال، ضمن «تحریم انتخابات» مجلس شورای اسلامی، همزمان با آن، انتخاباتی در خارج از کشور برگزار کنیم که در آن همه ی ایرانیان بتوانند نامزد شوند و همه ی ایرانیان بتوانند در آن از طریق اینترنت رای بدهند.
البته این انتخابات، فاقد قدرت اجرایی یا حکومتی خواهد بود و فقط نشان خواهد داد که انتخاب مردم، متفاوت با انتخاب حکومت است، و دستکم ده پانزده نفر منتخبان آزاد، می توانند نماینده ی واقعی مردم باشند و صدای شان به گوش مردم جهان برسد.
این نخستین گامی ست که ما در صدد برداشتن آن هستیم و همکاری رسانه های بین المللی می تواند به برگزاری چنین انتخابات آزادی به ما کمک کند.
*****
ترجمه ی این متن برای رسانه های مهم جهان ارسال خواهد شد.
شهرامروز - شورش بانوان، مسعود میرراشد