عبدالله ناصری تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره مذاکره با آمریکا معتقد است: در هر شرایطی نفس مذاکره مثبت و به نفع مردم ایران و منافع ملی ماست.
این فعال سیاسی معتقد است که مشاجره بین آیتالله یزدی و آیتالله آملیلاریجانی روسای اسبق و سابق قوهقضاییه برخلاف توجیهات برخی دعوای طلبگی نیست و حتما مردم و رسانهها از آقای لاریجانی به واسطه «مخزن الاسرار» بودنش مطالبه خواهند داشت.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به پروندههای فسادهای بزرگ گذشته که حتی متهمان آن اعدام شدند گفت: مردم هنوز نسبت به روند رسیدگی به آن پروندهها اقتاع نشدهاند و کنش آقای رئیسی برای مبارزه با فساد باید متقاعد کننده افکار عمومی باشد.
وی حضور بدون شرط اصلاحطلبان در انتخابات را نامردی و دیاثت سیاسی خواند و آن را علتی برای طرد شدن این جریان سیاسی از جامعه دانست.
در ادامه متن کامل گفتگوی عبدالله ناصری با ایلنا را میخوانید:
در هر شرایطی نفس مذاکره مثبت است
در حال حاضر مذاکره با آمریکا را کار درستی میدانید؟
در هر شرایطی نفس مذاکره مثبت است. مذاکره با آمریکا برای ما دقیقا مثل کنار آمدن با صدام و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است؛ باید به این نکته توجه کرد که سال ۶۶ اروپاییها به ایران گفتند قطعنامه را بپذیرید اما آن را نپذیرفتیم؛ در سال ۶۶ فاو، جزیرهمجنون و بخشی از مناطق مرزی عراق در دست ما بود و زمانی که این مناطق را از دست دادیم، در مرداد ۶۷ مجبور به پذیرش قطعنامه شدیم در صورتی که چیزی در دستمان برای مذاکره نبود. بنابراین حتما شرایط مذاکره ما امروز بهتر از آینده خواهد بود و هر چه زمان را از دست بدهیم مثل برجام عایدات کمتری نصیب ملت خواهد شد.
با آزاد شدن نفتکش «گریس۱» و زدن پهپاد ، در مجموع، شرایط برای ایران خیلی بهتر از گذشته شده و آینده برای مذاکره فراهم است و من تردیدی ندارم که این اتفاق بالاخره خواهد افتاد.
مردم از آملی برای مخزن الاسرار بودن مطالبه خواهند کرد
مشاجره آقای یزدی و آملیلاریجانی و اتهاماتی که به یکدیگر وارد کردند را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم نزاع رد وبدل شده بین دو رئیس قوهقضاییه گذشته، نمایش عصبانیت دو نفر در موقعیتهای خودشان بود، ضمن اینکه این مسئله بر خلاف توجیهات بعضی که گفتند این مشاجره دعوای طلبگی است به هیچ وجه دعوای طلبگی نبوده بلکه دعوای قدرت بود مانند آنچه که روزگاری آقای احمدینژاد و بخشهایی از حاکمیت علیه یکدیگر افشاگری میکردند؛ اکنون هم آقای یزدی و لاریجانی این کار را کردند.
البته من معتقدم که این اتفاق دستاوردی هم خواهد داشت و آن این است که در قوه قضاییه؛ آقای رئیسی و هم برخی از مقامات قضایی احتمالا در برخی رفتارها تجدید نظر کرده و تغییر رفتار خواهند داد.
نامهنگاری آقای لاریجانی به آقای یزدی چیزی نیست که آن را تمام شده فرض کنیم، نکتهای که آقای لاریجانی مبنی بر « سینه من مخزن الاسرار است» گفتند را حتما مردم مطالبه و پیگیری خواهند کرد.
برای مبارزه با مفاسد اقتصادی، آقای رئیسی باید افکار عمومی را کاملا قانع کند
بعد از آمدن آقای رئیسی برخوردهایی را تحت عنوان فساد انجام دادند، این برخوردها میتواند اثرگذار باشد؟
همین آقای یزدی اولین رئیس قوهقضاییه بعد از جنگ مدعی مبارزه با فساد بود و یکی از بزرگترین پروندههایی که ایشان به او افتخار میکرد پروند بانک صادرات و اعدام «فاضل خداداد» بود، اما تا امروز که بیست و چند سال از این پرونده میگذرد هنوز جامعه نحوه رسیدگی به بانک صادرات را باور نکرده، چون مردم معتقد هستند که عوامل اصلی این پرونده در معرض رسیدگی و داوری قرار نگرفتهاند.
میخواهم بگویم همه روسای قوه قضاییه به مبارزه با فساد توجه داشته و شعار آن را هم دادهاند که البته آقای رئیسی گویا جدیتر آمده است.
نکته مهم این است که در رسیدگی به مفاسد اقتصادی، افکار عمومی باید کاملا قانع بشوند و مسائل مرتبط با رسیدگی به پروندهها باید شفاف باشد اینکه ۶۳ حساب ۵ حساب بشود، اتفاق خوبی است، اما مهمتر این است که بدانیم عایدات پول وثیقه سپرده مردم نزد قوه قضاییه و دادگستریها متعلق به مردم است یا متعلق به دستگاه قضایی ؟!
ما موردی در بحث پولهای ثبتنامی حجاج داشتیم که دولت آقای هاشمی معتقد بود که سود حاصل از این پولها متعلق به دولت است اما مراجع و خیلی از کارشناسان معتقد بودند که این پول مردم است و سود آن هم باید به خودشان تعلق بگیرد؛ اتفاقی که در دولت اصلاحات صورت گرفت این بود که سود حاصل از پول انبوه ثبت نام حج مردم به حساب خودشان رفت. بنابراین این وثیقهها و ودیعهها در واقع اگر حکم امانت داشته باشد اینکه رئیس قوه سودش را در هر زمینهای خرج کند محل ابهام است. آقای رئیسی اول باید ماهیت و سرنوشت پولها را روشن کند چه در ۶۳ حساب و چه در ۵ حساب. نکته مهم همان شفافسازی و اقناع افکار عمومی است نه اینکه مردم فکر کنند آدمهای دست چندم در پروندهها قربانی میشوند و عوامل اصلی جان به در میبرند.
هر چه دادگاهها علنیتر؛ مردم راضیتر
فرقی بین داماد شریعتمداری، دو نماینده مجلس و فاضل لاریجانی با مردم عادی نیست
دو تن از نمایندگان مجلس دستگیر و فعلا با وثیقه آزاد هستند فکر میکنید چقدر ضرورت دارد که دادگاههای مسئولان از جمله همین دو نماینده علنی برگزار شود؟
موقعیت افراد در جرم آنها هیچ نقشی ندارد. در کشورهای توسعه یافته به راحتی مقامهای عالی آن کشور را به دادگاه فرا میخوانند، مخصوصا وقتی جرم اقتصادی و مالی است.
هر چه دادگاهها علنیتر باشد مردم راضیتر خواهند بود. معتقدم هیچ فرقی بین داماد آقای شریعتمداری با دو نماینده مجلس و آقای فاضل لاریجانی با مردم عادی نیست همه اینها در محکمه عمومی باید محاکمه بشوند تا همه باور کنند که مبارزه با فساد واقعی است.مردم باید شاهد و ناظر دادگاهها از طریق رسانههای عمومی باشند تا مبارزه با فساد آقای رئیسی را به معنای واقعی باور کنند.
اصلاحطلبان در انتخابات مشروط شرکت نکنند، نزد جامعهمدنی، پفیوز سیاسی قلمداد میشوند
اصلاحطلبان باید با چه رویکردی در انتخابات شرکت کنند انتخابات مشروط یا شرکت بدون شرط و رایزنی برای تایید صلاحیتها؟
اصلاحطلبان باید بپذیرند اگر شرکت در انتخابات را مشروط نکنند، نزد جامعه مدنی و مردم به عنوان نامردان و پفیوزهای سیاسی قلمداد خواهند شد.
بنابراین شرایط تاریخی اینگونه است که اصلاحطلبان نباید تنور انتخابات را برای جریان مقابل گرم کنند بلکه باید شرایط معقول بگذارند.
معتقدم اگر یاران اصلی و اصیل اصلاحات بنشیند شرایطی را برای انتخابات تعریف کنند میشود امیدوار بود که در سرنوشت مجلس تعیینکننده خواهند بود اما اگر اینگونه نباشد حتما باید نسبت به پیروزی اصلاحطلبان تردید کرد.
این دفعه یک جریان سومی که آقای احمدینژاد آن را مدیریت میکند وارد عرصه انتخابات خواهد شد و در مجموع شرایط را برای اصلاحطلبان و اصولگرایان سنتی سخت خواهد کرد.