اکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا
اکثریت مردم آمریکا مخالف جنگ و دخالت نظامی این کشور در کشورهای دیگر هستند. باراک اوباما از همین واقعیت در دوران جرج بوش استفاده کرد و با شعارهای ضد جنگ رئیس جمهور آمریکا شد. دونالد ترامپ یک گام از او جلوتر نهاد، در دوران رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ بارها مداخلات نظامی آمریکا در دیگر کشورها را محکوم کرد. بارها و بارها گفت که زیرساخت های آمریکا به یک کشور جهان سومی تبدیل شده و ما ۷ تریلیون دلار فقط در جنگ های خاورمیانه هدر داده ایم. او گفت که در این راه هزاران کشته و زخمی داده ایم و به مردم آمریکا وعده داد که اگر رئیس جمهور شود به مداخلات نظامی آمریکا پایان خواهد داد و استراتژی "تغییر رژیم" را هم کنار خواهد گذاشت. او با سیاست خارجی ضد جنگ، ضد تغییر رژیم و انزوا گرایانه - «اول آمریکا»- به پیروزی رسید.
این واقعیت ستبر از چشم یک رئیس جمهور دیگر آمریکا دور نمانده است. جیمی کارتر- رئیس جمهور آمریکا از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱- در ۲۴ اپریل ۲۰۱۲ در اجلاس برندگان جایزه نوبل در شیکاگو گفت که آمریکا ۶۰ سال گذشته دائماً در حال جنگ بوده است. بیایید به این جنگ ها پایان دهیم. جیمی کارتر در ۱۴ اپریل ۲۰۱۹ خبر داد که ترامپ با او تلفنی صحبت کرده و از این که «چین دارد از ما جلو میزند»، ابراز نگرانی کرده است. کارتر، نگرانی ترامپ را «بجا» دانسته و به او می گوید: «شما میدانید چرا اینطور است؟ من در سال ۱۹۷۹ روابط دیپلماتیک با چین را عادیسازی کردم. شما میدانید که از ۱۹۷۹ چین چند بار با دیگران جنگ داشته است؟ اصلا هیچ جنگی نداشته [اما] ما [آمریکا با دیگر کشورها] در جنگ بودهایم» آمریکا در طول ۲۴۴ سال تاریخ خود به جز ۱۶ سال، در بقیه زمانها در جنگ به سر برده است. امریکا «به دلیل تمایلش برای تلاش به منظور مجبور کردن دیگران به در پیش گرفتن ارزشهای آمریکایی، جنگ دوستترین کشور جهان است» چین برعکس آمریکا روی زیرساختها سرمایهگذاری کرده، و ۱۸ هزار مایل خطوط قطار سریعالسیر ساخته است. «ما [آمریکا] چند مایل خط آهن سریعالسیر در کشورمان داریم؟ ما سه تریلیون دلار [در هزینههای جنگ] هدر دادهایم. این رقم، بیشتر از میزانی است که شما بتوانید حتی تصور کنید. چین حتی یک پِنی هم در جنگ هدر نداده است و دلیل جلو زدن آنها از ما همین است.» کارتر همچنین گفت که اگر صرف هزینههای بسیار برای جنگ و مخارج نظامی نبود، میشد حداقل دو تریلیون دلار برای هزینه در زیرساختها شامل تعمیر پلهای فرسوده، راهها و تقویت نظام آموزشی آمریکا هزینه کرد.
چند رخداد مهم دوران ترامپ
در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ چند رخداد مهم روی داده است:
یکم- ترامپ نزاع با کره شمالی بر سر کلاهک های هسته ای را با چندین دیدار- و به گفته خودش رد و بدل کردن نامه های عاشقانه با رهبر کره شمالی- به آرامش تبدیل کرد. بسیاری از مخالفان او، شلیک موشک های میان برد توسط کره شمالی را عَلَم کرده و این را یک شکست برای او قلمداد می کنند. اما ترامپ می گوید جهان را از خطر جنگ هسته ای با کره شمالی نجات داده و تحریم های کمرشکن کُره -که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل نیز رسیده اند- بر سر جای خود قرار دارد.
دوم- ترامپ پس از یک تماس تلفنی با اردوغان در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ دستور خروج کلیه نظامیان آمریکا از سوریه - بین ۶۰ تا ۱۰۰ روز- را صادر کرد. کل نظام سیاسی در برابر او ایستاد و ترامپ مجبور شد خواست خود را تعدیل کند. حدود یک هزار تن از نیروهای نظامی مستقر در سوریه را به عراق منتقل کرد و بقیه را باقی گذاشت تا ظرف چند ماه خارج سازد.
سوم- دونالد ترامپ در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸ دستور خروج ۷ هزار نظامی آمریکا از افغانستان را صادر کرد. این تصمیم که یک روز پس از فرمان خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه اعلام شد، کل نظام سیاسی را چنان یکپارچه در برابر او شوراند که مجبور به عقب نشینی از این هدف شد و زمان خروج را به عقب انداخت. او بسیار ناراحت است و می گوید من به رأی دهندگان وعده داده بودم که نیروهای آمریکا را از افغانستان خارج سازم. هیچ پیروزی ای در جنگ افغانستان وجود ندارد، تنها راه پیروزی این است که من ۱۰ میلیون نفر از مردم افغانستان را بکشم. مذاکره صلح با طالبان به منظور خروج از افغانستان در همین چارچوب صورت گرفته و می گیرد. او در یکی از سخنرانی های چند روز اخیرش گفت که از پنتاگون خواسته است تا کلیه نیروهای آمریکا را تا پایان سال ۲۰۱۹ از افغانستان خارج سازند.
چهارم- بعد از هدف قرار دادن بهپاد بسیار مدرن آمریکا توسط سپاه پاسداران و سقوط آن در خلیج فارس، بسیاری - از جمله جان بولتون مشاور وقت امنیت ملی- خواهان آن بودند که ترامپ واکنش نظامی به این عمل نشان دهد. اما ترامپ در آخرین دقایق دستور لغو حمله طراحی شده به برخی مراکز ایران را صادر کرد. ادعای ناپذیرفتنی او این بود که کشته شدن حدود ۱۰۰ ایرانی دلیل این تصمیم بوده است.
پنجم- پس از مورد هدف قرار گرفتن تأسیسات نفتی عربستان سعودی، آمریکا و اسرائیل اعلام کردند که ایران مستقیما، این حمله را انجام داده است. به عنوان نمونه، نتانیاهو در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹ گفت: «ایران تلاش میکند، جایگاه خود در لبنان، سوریه و نوار غزه را تقویت کند. آنها [ایران]، به مسیرهای کشتیرانی بینالمللی حمله میکنند، پهپاد آمریکا را ساقط کردند و بیرحمانه تأسیسات عربستان سعودی را مورد حمله قرار دادند.» اما عربستان سعودی با این که ایران را مسئول این حمله معرفی کرد، ولی در مورد محل شلیک موشک ها، گفت که در حال تحقیق است و تاکنون اعلام نکرده که موشک ها از ایران شلیک شده اند. پس از این رخداد، همه انتظار داشتند و به دونالد ترامپ فشار وارد آوردند که مناطقی از ایران- یا پایگاه های سپاه پاسداران در ایران- را مورد حمله نظامی قرار داد.
سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در ۱۴ سپتامبر در توییتی نوشت که آمریکا باید به تلافی حمله به آرامکو به پالایشگاه های ایران حمله کند تا کمر جمهوری اسلامی بشکند. گراهام در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۹ نوشت که پنتاگون باید پاسخی قدرتمندانه به «این ستیزهجویی شوکآور ایران» بدهد.
البته ترامپ پاسخ های تندی به مواضع جنگ طلبانه سناتور هم حزبی خود داد. اما ترامپ در برابر فشارهای اسرائیل، سعودی ها، اماراتی ها و سیاستمداران آمریکایی؛ مقاومت کرد و گفت به نیروهای آمریکایی حمله نشده است و این خط قرمز ماست.
نکته مهم همخوانی استراتژی دونالد ترامپ با نظر مردم آمریکاست. وقتی از مردم آمریکا پرسیدند آیا آمریکا باید به تلافی حمله ایران به آرامکو به همراه عربستان سعودی در اقدامی نظامی علیه ایران وارد شود، فقط ۱۳ درصد با این کار موافقت کردند و بقیه مخالفت خود را با این امر اعلام کردند. این واقعیتی بسیار مهم است که به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا نیز مربوط است و در مورد آن دوباره سخن خواهیم گفت.
ششم- در ۷ اکتبر ۲۰۱۹ ترامپ شوک جدیدی با چند توییت بر همه وارد آورد. اعلام خروج نظامیان آمریکا از سوریه و آغاز حمله نظامی ترکیه با کُردهای سوریه. ترامپ نوشت:
«قرار بود آمریکا ۳۰ روز در سوریه باشد، این به سالها پیش مربوط میشود. ما ماندیم و در نبردی که هدفی پیش رو نداشت، هر دم بیش از قبل درگیر شدیم.....کُردها در کنار ما مبارزه کردند اما مبالغ هنگفتی پول و تجهیزات برای این کار دریافت کردند. آنها [کُردها] چندین دهه است که با ترکیه مبارزه میکنند. من سه سال این نبرد را به تعویق انداختم. اما زمان آن فرا رسیده است که ما از این جنگهای مسخره بیپایان، که بسیاری از آنها قبیلهای هستند، خارج شویم و سربازانمان را به خانه برگردانیم....ما ۷۰۰۰ مایل [با سوریه] فاصله داریم و اگر آنها [داعش] هرکجا در نزدیکی ما پیدا شوند، آنها را نابود میکنیم.»
دوباره همه به ترامپ تاختند و او را به خیانت به کُردها نیز متهم کردند. ترامپ همان روز(۷ اکتبر) در توییت دیگری نوشت که اگر ترکیه علیه کُردها دست به عملی "خارج از حد" بزند، اقتصاد آن کشور را به طور کامل نابود خواهم کرد. سپس ادامه داد: «حالا زمان آن رسیده که دیگران در منطقه، که برخی بسیار ثروتمند هم هستند، از قلمروی خودشان محافظت کنند. آمریکا بسیار باعظمت است!»
ترامپ در ۸ اکتبر در دو توییت نوشت: «ما شاید در فرایند خروج از سوریه باشیم اما به هیچ وجه کُردها را رها نکردهایم؛ کسانی که افرادی خاص و جنگجویانی خارقالعاده هستند. روابط ما با ترکیه که شریک تجاری و همپیمان ناتویمان است هم خیلی خوب بوده است. ترکیه خودش هم تعداد زیادی جمعیت کُرد دارد و کاملا این را متوجه است که ما فقط ۵۰ نظامی در آن بخش از سوریه [شمال سوریه] داشتیم و دیگر در آن منطقه نیستند اما هرگونه درگیری غیر ضروری ترکیه برای اقتصادشان مرگبار خواهد بود. ما داریم به کُردها از نظر مالی و تسلیحاتی کمک میکنیم.»
در همین روز در دو توییت دیگر به روابط ویژه آمریکا و ترکیه اشاره کرد و نوشت که قرار است اردوغان در ۲۲ آبان در واشنگتن مهمان او باشد. او در توییت خود از هشتگ «به جنگهای بیپایان، پایان دهید» استفاده و موضع خود درباره لزوم خروج آمریکا از جنگها در خاورمیانه را تکرار کرد.
ترامپ در ۹ اکتبر ۲۰۱۹ نوشت: «ایالات متحده آمریکا هرگز نباید در خاورمیانه میبود. ۵۰ سربازمان را خارج کردیم. ترکیه باید جنگجویان داعشی اسیر را که اروپا از قبول کردنشان خودداری کرد، تحویل بگیرد. جنگهای بیپایان احمقانه، برای ما، در حال پایان است.» سپس در دو توییت دیگر ادامه داد:
«ایالات متحده ۸ تریلیون دلار برای جنگ و حفاظت از خاورمیانه خرج کرد. هزاران نفر از سربازان فوقالعاده ما کشته یا به شدت زخمی شدهاند. میلیونها نفر هم از سوی دیگر کشته شدند. رفتن به خاورمیانه بدترین تصمیمی بود که تاکنون در تاریخ کشور ما گرفته شده است! ما با فرضی غلط و اکنون ردشده، یعنی تسلیحات کشتار جمعی[عراق]، به جنگ رفتیم. [تسلیحات کشتار جمعی] در کار نبود! حالا داریم به آرامی و با دقت سربازان بزرگ و ارتش خود را به خانه میآوریم. تمرکز ما بر تصویر بزرگ است! ایالات متحده عظیمتر از هر زمان دیگری است.»
بدین ترتیب به صراحت می گوید که تجاوز نظامی به عراق با دروغ و فریب صورت گرفت. پس از آغاز حمله ترکیه به سوریه در ۹ اکتبر ۲۰۱۸، دونالد ترامپ در بیانیه ای گفت:
«ترکیه، که یکی از اعضای ناتو است، صبح امروز به خاک سوریه تعرض کرد. ایالات متحده از این حمله حمایت نمیکند و به وضوح به ترکیه گفته که این علمیات، ایده بدی است. هیچ سرباز آمریکایی در آن منطقه حضور ندارد. از همان روز اولی که وارد کارزار سیاسی شدم، این موضوع را روشن کردم که نمیخواهم این جنگهای بیپایان و بیمعنی ادامه داشته باشد - به ویژه آنهایی که نفعی برای ایالات متحده ندارد.»
ترامپ در ۱۰ اکتبر در دو توییت نوشت: «ترکیه مدتها بود برنامه داشت به کُردها حمله کند. این جنگ مدت زیادی است که بین آنها جریان دارد. ما هیچ نیرو یا پایگاه نظامی در نزدیکی محل حمله نداریم. من تلاش میکنم این جنگهای بیپایان را خاتمه دهم.» «من در حال گفتوگو با هر دو طرف هستم. برخی از ما میخواهند دهها هزار سرباز به منطقه فرستاده و جنگ جدیدی را از اول شروع کنیم. ترکیه عضو ناتو است. برخی دیگر میگویند: از این قضیه بیرون بمانیم و اجازه دهیم خود کُردها (حتی با کمک مالی ما) در نبردشان بجنگند. من نظرم این است که اگر ترکیه طبق قاعده رفتار نکرد، آنها را با تحریمها و فشارهای مالی شدید هدف قرار دهیم. من به دقت اوضاع را زیر نظر دارم.»
ترامپ دوباره نوشت: «ما خلافت داعش را صد در صد شکست دادیم و دیگر در مناطق تحت حمله ترکیه در سوریه هیچ نظامیای نداریم. کارمان را بینقص انجام دادیم! حالا ترکیه به کُردها حمله کرده است. آنها ۲۰۰ سال است که با هم سر جنگ دارند.» «ما یکی از این سه گزینه را پیش رو داریم: هزاران نظامی بفرستیم و از لحاظ نظامی پیروز شویم، ترکیه را با تحریمها و مسائل مالی به شدت هدف قرار دهیم یا اینکه برای رسیدن ترکیه و کردها به توافق میانجیگری کنیم.»
دونالد ترامپ در گردهمایی انتخاباتی خود در ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹ در مینه سوتا با انتقاد از صرف ۸ تریلیون دلار در جنگ های خاورمیانه گفت: قرار بود که ما تنها ۳۰ روز در سوریه باشیم اما اکنون نزدیک به ۱۰ سال آنجا بوده ایم. قرار بود که در افغانستان برای مدت کوتاهی حضور داشته باشیم اما اکنون نزدیک به ۱۹ سال است که آنجا هستیم. حال زمان بازگرداندن آنها به خانه است.( دقیقه ۱۲۵- ۱۲۰ ).
ترامپ در ۱۳ اکتبر در سه توییت نوشت: «بسیار هوشمندانه است که در درگیری شدید در طول مرز ترکیه برای ایجاد یک تغییر مشارکت نکردیم. کسانی که به اشتباه ما را وارد جنگهای خاورمیانه کردند هنوز نیز برای جنگ فشار میآورند. آنها نمیدانند که چه تصمیم بدی اتخاذ کردهاند.» «آیا به یاد میآورید که دو سال پیش زمانی که عراق قصد داشت به جنگ با کردها در مناطق مختلف سوریه بپردازد. بسیاری از ما خواستند تا به همراه کُردها علیه عراق بجنگیم. من گفتم خیر و کُردها دو بار جنگ را رها کردند. هم اکنون اتفاق مشابهی با ترکیه در حال وقوع است.» «کُردها و ترکیه برای سالهای زیادی است که در حال جنگیدن هستند. ترکیه پکک را بدترین تروریست میداند. دیگران ممکن است که بخواهیم وارد شوند و برای یک طرف یا دیگران بجنگند. به آنها اجازه دهیم. ما شرایط را از نزدیک دنبال میکنیم. جنگهای بی پایان.»
دونالد ترامپ در ۱۴ نوامبر نوشت : "ما درگیر جنگی دیگر که ۲۰۰ سال است میان دو ملت در جریان است نخواهیم شد. اروپا این فرصت را داشت که زندانیان داعشی خود را در اختیار بگیرد اما آنها نخواستند هزینه آن را بپردازند. آنها گفتند "بگذار آمریکا هزینهاش را بدهد". کردها شاید با آزاد کردن تعدادی زندانی میخواهند ما را درگیر کنند. ترکیه و کشورهای اروپایی، که بسیاری از نیروهای داعش از آنجا آمدهاند، آنها را دوباره دستگیر میکنند. اما آنها باید بجنبند. تحریمهای سنگین علیه ترکیه در راه است. آیا واقعا مردم فکر میکنند که ما باید با ترکیه که عضو ناتو است وارد جنگ شویم؟ جنگهای بیپایان خاتمه مییابند.»
دونالد ترامپ در ۱۴ اکتبر نوشت: «پس از آنکه داعش به طور ۱۰۰ درصد شکست خورد من به طور گسترده نیروهای خود را از سوریه خارج کردم. اجازه دهید سوریه و اسد از کُردها حمایت کرده و با ترکیه برای سرزمین خود بجنگند.» «من به ژنرالهای خود گفتم که چرا ما باید برای سوریه و اسد بجنگیم و از سرزمین دشمنمان حمایت کنیم؟ هر کسی که میخواهد به سوریه در حمایت از کُردها کمک کند برای من خوب است چه روسیه باشد چه چین و چه ناپلئون بناپارت. ما ۷۰۰۰ مایل از آنجا دور هستیم.»
اصل مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه از ابتدأ اشتباه بوده و جز کلنگی کردن خاورمیانه نتیجه ای نداشته است. آن ها کشورهای منطقه را شخم زدند و چیزی باقی نگذاردند. آمریکا هیچ طرح و برنامه ای جز نابودی کشورها و زیرساخت هایشان و بی ثباتی دائمی برای آنها نداشت. پروژه، پروژه کلنکی کردن خاورمیانه به سود دولت اسرائیل تمام شد. برای منافع اسرائیل، دولت ها و ارتش های کشورهای مهم را از بین بردند و آن ها را اسیر فرایند تجزیه کردند.
بی ثباتی و خطر جنگ، همه را به مسابقه تسلیحاتی انداخته و ترامپ و پوتین گوی سبقت را از یکدیگر در فروش سلاح می ربایند. پوتین با رهبران هر کشوری ملاقات می کند، سریع پیشنهاد فروش اس- ۴۰۰ به آنها می دهد. البته آمریکا رتبه اول را در فروش سلاح دارد و عربستان سعودی در خرید سلاح در خاورمیانه اول و در سطح جهانی سوم است. اما خرید این همه سلاح توسط کشورهای منطقه، برای هیچ کس امنیت به دنبال نیاورده است. ولی همه باید در هراس دائمی باشند و دائماً سلاح بخرند.
خاورمیانه پس از مداخلات نظامی آمریکا، فاقد امنیت و ثبات پیش از آن است. همه را در اضطراب دائمی جنگ های دائمی اسیر کرده اند. این ها نکاتی است که ترامپ به صراحت آن ها را بیان می کند و به همین دلیل به خیانت متهم می شود.
ترامپ در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۹ در یک سخنرانی ۱۵ دقیقه ای در کاخ سفید درباره خاورمیانه و سوریه گفت:
«ما در حال خروج از منطقه هستیم. بگذارید افراد دیگری سر شنهایی که مدتهاست خونآلود شدهاند، بجنگند. ارتش ما وظیفه ندارد پلیس جهان باشد...کارشناسان سیاسی ای هستند که در واکنش به حمله ترکیه به سوریه خواهان مداخله نظامی دیگر آمریکا در آن ناحیه هستند. ولی من چنین تصور نمی کنم. متوقف کردن حمله ترکیه به سوریه با نیروی نظامی مستلزم استفاده از ده ها هزار نیروهای آمریکا بر ضد ترکیه- که متحد ما در پیمان ناتو است و با آمریکا روابط بسیار دوستانه ای دارد، از جمله پرزیدنت اردوغان- می باشد. همان افرادی که من آن ها را تماشا کردم و می خوانم و به من و به آمریکا مشورت می دهند.[اینها] همان افرادی هستند که من سال هاست آن ها را می بینم و می خوانم. اینها همان کسانی هستند که ما را به بلبشوی خاورمیانه فرستادند ولی هیچ گاه شجاعت و یا دیدگاهی برای بیرون آوردن ما نداشتند. اینها فقط حرف می زنند. چند آمریکایی باید در خاورمیانه در میان این جنگهای قدیمی قومی و قبیلگی جان خود را از دست بدهند؟ بعد از تمام خون های با ارزش و پول هایی که آمریکا در صحراهای خاورمیانه از دست داده است. من متعهد هستم که راه دیگری را دنبال کنم. راهی که به پیروزی برای آمریکا خواهد انجامید... از همه مهمتر این است که ما از یک مداخله نظامی[جنگ با ترکیه] با هزینه سنگین که می توانست به فاجعه منجر شود، که پیامدهای بسیار پایداری می داشت اجتناب کردیم. هزاران نفر مردم آن جا کشته می شدند. دولت قبل از من می گفت اسد باید برود. آن ها می توانستند این نتیجه را به دست آورند، ولی نیاوردند. در حقیقت آن ها یک خط قرمز بسیار نیرومند در ماسه ها کشیدند- که همه شما به یاد دارید- ولی وقتی که بچه ها با گازهای شیمیایی کشته شدند، آن ها به تعهد خود عمل نکردند و در نتیجه بچه های دیگری به همان روش باز هم کشته شدند. اما من به تعهد خود با حمله به سوریه، با استفاده از ۵۸ موشک "تاما هاک" عمل کردم. ۸ سال طولانی بعد از کوشش نافرجام پرزیدنت أوباما برای "تغییر رژیم" در سوریه ، نیروهای آمریکا هنوز در سوریه هستند. بیش از نیم میلیون نفر کشته شده اند و صدها هزار نفر به طرز بدی مجروح شده اند و میلیون ها سوریه ای آواره شدند. واقعاً این یک کابوس وحشتناک است. ما در تمام خاورمیانه اضطراب را در ابعاد عظیمی مشاهده می کنیم. ما ۸ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کرده ایم بدون آن که واقعاً بخواهیم در این جنگ ها پیروز شویم، ولی بعد از هزینه تمام آن پول ها و تمام افرادی که جان باختند، و مردان و زنانی که به حالت نزدیک به مرگ مجروح شدند، خاورمیانه امنیت کمتری دارد، ثبات کمتری دارد، و امنیت آن حتی کمتر از زمان پیش از آغاز این جنگ هاست...به عنوان نامزد ریاست جمهوری، من این را [در انتخابات ۲۰۱۶] با روشنی تمام گفتم که ما یک سیاست خارجی جدید برای آمریکا نیاز داریم. سیاستی که بر مبنای ایدئولوژی نیست، بلکه براساس تجربه ، تاریخ و درک واقع بینانه از جهان می باشد.»
دونالد ترامپ به درستی می گوید که باراک أوباما به دنبال "تغییر رژیم" در سوریه بود. أوباما در ۱۸ آگوست ۲۰۱۱ گفت بشار اسد باید برود. اوباما در ۲۲ مارس در یک کنفرانس خبری در امان با پادشاه اردن گفت: «مطمئن هستم که اسد میرود. بحث بر سر رفتن یا نرفتن او نیست، بحث بر سر زمان این امر است.» اوباما و اردوغان در ۱۶ مه ۲۰۱۳ در ترکیه گفتند اسد باید برود. اوباما و اردوغان در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۳ گفتند "اسد باید برود". اوباما در ۱۶ می ۲۰۱۳ گفت بشار اسد باید برود. اوباما در ۷ جولای ۲۰۱۵ گفت بشار اسد باید برود. اوباما در ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵ در مجمع عمومی سازمان ملل گفت بشار اسد باید برود. اوباما در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵ دوباره گفت که بشار اسد باید برود. دولت آمریکا به همره متحدان خود برای سرنگونی رژیم سوریه دست به هر اقدامی زد(رجوع شود به مقاله «شطرنج خاورمیانه و سوریه؛ نقش ایران و دیگران»).
جو بایدن، وقتی معاون أوباما بود، گفته است که متحدان آمریکا- عربستان سعودی، ترکیه، امارات- گروههای تروریستی چون داعش را به وجود آوردهاند:
«بزرگترین معضل ما متحدان ما بود؛ متحدان ما در منطقه بزرگترین مسئله ما در سوریه هستند. ترکها دوستان بزرگی بودند و من رابطه عالی با اردوغان دارم، که اخیراً وقت زیادی را با او گذراندم. سعودیها، اماراتیها، دیگران، همین طور. اینها چه کار میکردند؟ اینها آن قدر مصمم بودند که [بشار اسد] را از قدرت پایین بکشند که یک جنگ نیابتی بین سنی و شیعه داشتند؛ چه کار میکنند؟ آنها صدها میلیون دلار پول و دهها هزار تن اسلحه را به هر کسی که حاضر بود با اسد بجنگد دادند، با این تفاوت که آنهائی که پولها و اسلحه را دریافت میکردند [جبهه] نصرت، القاعده، و جهادیهای تندرو رادیکال از مناطق مختلف دنیا بودند. اگر تصور میکنید که من اغراق میکنم، نگاهی [بدان جا] بیندازید. تمامی آنها [پول و اسلحه] کجا رفتند؟ پس حالا چه اتفاقی دارد میافتد؟ ناگهان همه در حال بیدار شدن هستند که این گروه، داعش، که همان القاعده در عراق بود و از آنجا بیرون انداخته شد، قلمرو در غرب، ببخشید، در شرق سوریه برای کنترل به دست آورد، با جبهه نصرت، که ما در همان اوائل آن را یک گروه تروریستی اعلام کرده بودیم، همکاری کرد، و ما نتوانستیم که متحدان خود را متقاعد کنیم که دیگر از آنها حمایت نکنند. خوب، چه اتفافی افتاد؟ حالا، به طور ناگهانی، و من قصدم این نیست که دروغ ببافم، همه خدا را میبینند [همه میفهمند که خطر داعش چیست]. حالا، پرزیدنت [اوباما] یک ائتلافی از متحدان سنی ما تشکیل داده است، به خاطر این که آمریکا نمیتواند دوباره به یک ملت مسلمان مانند یک حمله کننده وارد شود؛ این کار باید به رهبری سنیها با حمله بر سازمانهای دیگر سنی انجام شود؛ پس، برای اولین بار چه دستاوردی داریم؟ حالا عربستان سعودی جریان ارسال پول به آنها را متوقف کرد؛ عربستان به ما اجازه آموزش [نیروهای "معتدل" در سوریه که با دولت میجنگند] تحت بند ۱۰ [قرارداد ما با آنها] را در خاک خود داده است؛ قطریها کمک خود را به تندترین عناصر تروریست قطع کردهاند، و ترک ها، پرزیدنت اردوغان، ایشان دوست قدیمی هستند، به من گفت که "حق با شما [آمریکا] بود. ما اجازه دادیم تعداد زیادی [از تروریستهای داعش] از ترکیه عبور کنند،" و حالا دارند سعی میکنند که مرز خود [با سوریه که از آنجا نیروهای داعش وارد سوریه می شوند را] ببندند.»
فارن پالیسی ۷ اکتبر ۲۰۱۴ از جو بایدن به دلیل بیان این حقایق تشکر به عمل آورد. ترامپ نیز حقیقت را می گوید، اما کل داستان را شرح نمی دهد. ۳۰ الی ۴۰ سال دیگر همه اسناد محرمانه منتشر خواهد شد و زندگان آن دوران خواهند دید که این ها چه بلایی بر سر خاورمیانه آوردند.
پروژه کلنکی کردن منطقه اینک نتایج خود را آشکار کرده است. اما کلنگی کننده دست بردار نیستند و همچنان خواهان مداخله های نظامی بیشتری در منطقه و خصوصاً علیه ایران هستند. سناتور جمهوری خواه رند پال تنها کسی بود که در مصاحبه ۷ اکتبر با فاکس نیوز به دفاع از سیاست ترامپ در خروج از سوریه دفاع کرد و گفت لیندسی گراهام و مارک ربیو و نیکی هیلی را از «نو محافظه کاران حامی جنگ های ابدی» هستند. او در ادامه گفت:
«خوب میدانید که من حامی برگرداندن سربازانمان به وطن هستم و به نظرم باقی گذاشتن ۲۰۰ یا ۳۰۰ نظامی در یک منطقه، میتواند نسخهای برای کشاندن ما به سمت یک تراژدی باشد چرا که این تعداد به آن اندازهای است که کار خاصی انجام دهند یا در برابر چیزی بازدارنده باشند...به نظر من پاسخ این نیست که آمریکا در آنجا حضور داشته باشد.....آشوب[سوریه] با مداخله خارجی ایجاد شد، ترکیهایها دخالت کردند، ما دخالت کردیم، قطریها دخالت کردند، سعودیها دخالت کردند، اینها در جنگ داخلی سوریه دخالت کردند و مردم جانشان را از دست دادند و میلیونها نفر بیخانمان شدند. رئیسجمهور ترامپ به درستی در این باره صحبت کرده است. ایده تغییر رژیم کارساز نبوده است و سبب آشوب بیشتر شد و همچنین ظهور داعش هم در نتیجه آشوب ناشی از سرنگونی صدام و همچنین تلاشها برای منزوی کردن و شکننده کردن رژیم اسد بوده است.»
ترامپ ضد سیستم
دونالد ترامپ با این که رئیس جمهور و فرمانده کل قواست، حزب او اکثریت مجلس سنا را در دست دارد، اکثریت دیوان عالی کشور را به نفع محافظه کاران تغییر داد، اکثریت دادستان های کل آمریکا را از محافظه کاران قرار داد؛ با این همه، همچنان نقش فردی ضد سیستم را بازی می کند.
این نقشی بود که او به خوبی در انتخابات ۲۰۱۶ بازی کرد. هیلاری کلینتون را به نماد کل آمریکا از گذشته تاکنون تبدیل کرد، و خود را فردی ضد سیستم قلمداد کرد که قرار است «باتلاق واشنگتن» را از فساد پاک کند. اینک نیز همان نقش را بازی می کند. همه خواهان جنگ اند، اما او به تنهایی ضد جنگ است. همه خواهان آمریکای همیشگی هستند که رهبری جهان را در دست دارد، اما او شعار انزواگرایانه «اول آمریکا» سر می دهد. کلیه توافقات دولت های گذشته آمریکا با دیگر دول را ناعادلانه به شمار آورده و از آنها خارج می شود. به اروپا فشارهای بسیاری وارد آورده است. همه می گویند اروپا بهترین متحد آمریکا است و نباید روابط را با اروپا تیره کرد. اما او از سوء استفاده های یکطرفه دائمی اروپا از آمریکا سخن می گوید. خود را بهترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا معرفی می کند که هیچ کس تاکنون به اندازه او به آمریکا خدمت نکرده است.
برای انتخابات ۲۰۲۰ نیز جو بایدن- نامزد اول دموکرات ها تاکنون- را به فردی فاسد ، نماد گذشته و سیستمی فاسد تبدیل کرده است. وقتی تلفن او با رئیس جمهور اوکراین افشا شد، رسماً از رئیس جمهور چین و اوکراین هم خواست تا اسناد فساد بایدن و پسرش را افشا کنند. این مسأله که آیا اساساً سندی دال بر فساد بایدن ها وجود دارد یا ندارد، فاقد اهمیت است. او افکار عمومی را مد نظر دارد. ترامپ برای پیروزی و ماندن در قدرت حاضر به انجام هر عملی است.
جو بایدن ترامپ را به دلیل خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و پشت کردن به کُردها به خیانت متهم کرد و نوشت:
«رئیسجمهور ترامپ به شرکایمان، نیروهای دموکراتیک سوریه خیانت کرده و دستاوردهایی که ما به سختی در جنگ با داعش به دست آوردهایم را به خطر انداخته است. نظامیانمان در وسط یک جنگ رها میشوند و هیچ برنامهای به جز عقبنشینی وجود ندارد. او به عنوان مقام فرمانده کل قوا در حفاظت از کشور و نظامیانمان شکست خورده است.»
این دقیقاً همان چیزی است که ترامپ می خواهد. دو قطبی جنگ طلبان و ضد جنگ ها. هیلاری کلینتون و بایدن نماد جنگ طلب ها و ترامپ نماد صلح از طریق تحریم های کمر شکن است. او در سخنرانی های انتخاباتی برای طرفدارانش با تندترین کلمات ممکن به رقبایش می تازد. اخیراً در یکی از سخنرانی هایش درباره جو بایدن گفت:
«پدر او[جو بایدن] او را هیچ وقت با هوش نمی دانست، و هیچ گاه او را پسر خوبی هم نمی دانست، او فقط به این دلیل معاون رئیس جمهور خوبی بود، که می دانست چگونه کُون باراک اوباما را ببوسد.»
به طرفداران او بنگرید که با شنیدن این سخنان چه شعفی به آنها دست می دهد. روزنامه واشنگتن پست در جدیدترین گزارش نشان داد که دونالد ترامپ در طول ۹۹۳ روز با ۱۳۴۳۵ ادعای نادرست و گمراه کننده به مقام «پینوکیو تمامی» رسیده است. ترامپ در دروغگویی، در میان رهبران جهان، احتمالاً رتبه اول را کسب کرده است.
وقتی به او به خاطر استفاده از این زبان( او برنی سندرز را همیشه دیوانه می خواند. به همه دشنام می دهد) در سخنرانی ها و توییت ها انتقاد می شود، پاسخ می دهد که از همین راه به ریاست جمهوری رسیده است. او همین راه را ادامه خواهد داد و حدود ۱۲ ماه دیگر ممکن است در انتخابات دوباره پیروز شود. جو بایدن فاقد شخصیت کاریزماتیک و جوان بسیج کن باراک اوباماست. دموکرات ها اگر نتوانند جمعیت زیادی را برای شرکت در انتخابات بسیج کنند، اگر چه مانند دفعه گذشته ممکن است از نظر تعداد بر ترامپ پیروز شوند، اما ریاست جمهوری را به خاطر الکترال کالج به ترامپ واگذار خواهند کرد. در آمریکا دموکراسی هر فرد یک رأی وجود ندارد، به همین دلیل فردی که رسماً بازنده اعلام می شود، مانند بوش و ترامپ، بر اساس الکترل کالج رئیس جمهور می شود.
تحریم ایران و محاصره ایران
رهبری جمهوری اسلامی از فائق آمدن بر اثرات تحریم های فلج کننده سخن می گوید. در حالی که تحریم های فلج کننده رشد اقتصادی مثبت با میانگین ۵ درصدی چند ساله را به رشد اقتصادی منفی بالا در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ تبدیل کرده اند. مطابق گزارش ۲۳ مهر ۱۳۹۸ صندوق بین المللی پول، رشد اقتصادی ایران در سه سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتیب، منفی ۴.۸، منفی ۹.۵ و صفر درصد خواهد بود. تحریم ها تورم را به شدت بالا برده و ارزش پول ملی را به شدت کاهش داده اند. مطابق گزارش صندوق بین المللی پول، نرخ تورم ایران در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به ترتیب، ۳۰.۴۸ درصد و ۳۵.۶ درصد برآورد شده است. تحت همین شرایط، در بهترین حالت، ممکن است در سال ۲۰۲۰ ایران رشد اقتصادی نیم درصدی را تجربه کند. تحریم ها بسیار موثر بوده اند، کمر میلیون ها ایرانی را شکسته اند و هنوز به نهایت خود نرسیده اند.
اما ترامپ وقتی به آثار تحریم ها می نگرد، خود را موفق احساس می کند. او در ۱۷ اکتبر گفت: «ایران به دردسر افتاده است. اقتصاد این کشور دچار مشکلات جدی شده است. تولید ناخالص داخلی ایران ۲۰ درصد سقوط کرد که بی سابقه است؛ شاید هم ۲۵ درصد. ما با ایران گفتگو خواهیم کرد. آنها مایلند که گفتگو کنند. تحریمهای اقتصادی و تعرفه هایی که بر ایران و کشورهایی که با ایران تجارت می کنند، به خوبی کار کرده است. ایران نمونه جالبی است. خواهیم دید که گفت و گو خواهند کرد یا نه. اگر گفت و گو کنند خوب است؛ اگر گفتگو نکنند هم مشکلی نیست.»
اگر چه او خواهان مذاکره و توافق جدید با ایران است، اما همزمان ، همین «ترامپ ضد جنگ» که با تحریم های اقتصادی مردم ایران را بیچاره کرده، در حال تکمیل محاصره نظامی ایران است.
درست پس از آن همه مواضع ضد جنگ، وزارت دفاع آمریکا در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ اعلام کرد که ۳ هزار نیروی نظامی جدید(به اضافه تجهیزات بیشتری شامل دو سامانه موشکهای پاتریوت، یک سامانه موشکی تاد و دو اسکادران جنگنده ) به عربستان سعودی برای «محافظت در برابر تجاوز ایران» اعزام می کند.
این اقدام درست یک روز پس از نطق انتخاباتی ترامپ در مینه سوتا صورت گرفت. بازگشت کلیه نیروها به خانه؟ یا افزایش نیروها در خاورمیانه به ده ها هزار نفر؟
ترامپ با همه قدرتی که دارد، در یک سیستم جا افتاده در حال بازی است. این سیستم مخالف خروج کلیه نیروهای آمریکا از خاورمیانه است. به عنوان مثال، ۳۵۴ عضو مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۶ اکتبر در قطعنامه ای خروج نیروهای آمریکا از سوریه را سیاستی خطا به شمار آوردند. ۱۲۹ نماینده جمهوری خواه نیز به این قطعنامه رأی مثبت دادند. واشنگتن پست ۱۹ اکتبر ۲۰۱۹ در گزارشی با تیتر «صورتشان از عصبانیت کبود شده است: خروج ترامپ از سوریه اعتراض نادر مقامات نظامی سابق و کنونی آمریکا را برانگیخته است.» با ذکر نام، مخالفت تک تک فرماندهان ارشد نظامی سابق و کنونی با خروج نیروها از خاورمیانه را اعلام کرد.
در مورد اعزام نیرو توسط ترامپ به عربستان- به قول خودش تصمیم بد - دو عامل موثر بود:
اول- روابط ویژه ترامپ با محمد بن سلمان. همچنین روابط ویژه داماد ترامپ با محمد بن سلمان.
دوم- نگاه تجاری ترامپ به مسأله. او گفت که عربستان سعودی موافقت کرده هزینه هر کاری را که برای این کشور انجام میشود پرداخت کند. ترامپ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۹ در مصاحبه با شأن هَنیتی برای فاکس نیوز، با توضیح بیشتری گفت: «آنها [ایرانیها] یک پهپاد [آمریکا] را که کسی در آن نبود، ساقط کردند. آنها عربستان سعودی را هدف قرار دادند. ما [آمریکا] به عربستان سعودی نظامیانمان را فرستادیم. عربستان سعودی دارد پول [اعزام نظامیان آمریکا را] پرداخت میکند. شما میدانید که این موضوع هرگز قبلا اتفاق نیافتاده بود. ما به آنها گفتیم که شما باید پولش را بدهید و آنها دارند پول میدهند. آنها بهجز پول، چیز دیگری ندارند فقط پول نقد. آنها دارند پول میدهند و ما برخی از نظامیانمان را به آنجا فرستادیم و میخواهیم که از آنها به خوبی حفاظت کنیم.»
بدین ترتیب، اکثر نظامیان آمریکا در کشورهای هم مرز با ایران حضور یافته و با تجهیزات کافی آماده عملیات احتمالی علیه ایران هستند: افغانستان ۱۴ هزار نفر. عراق ۶ هزار نفر. عربستان سعودی ۳ هزار نفر. سوریه ۲۰۰ نفر. عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس: ۴۵ تا ۶۵ هزار نفر.
ترامپ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۹ گفت: «در حالی که تلاش میکنم از جنگها خارج شویم ... البته ممکن است به جنگی هم وارد بشویم. بله شاید به جنگی هم برویم. بهتر است آماده باشیم. [مثلا] اگر ایران کاری بکند، آنچنان خواهد ضربه خواهد دید که هرگز قبل از این ندیده است.»
ایران و آمریکا در نهایت راهی جز مذاکره و توافق در پیش ندارند. اگر ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ شکست بخورد، تا ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ همچنان رئیس جمهور خواهد بود. اگر پیروز شود، همین سیاست را علیه ایران ادامه خواهد داد. اگر آیت الله خامنه ای حاضر به مذاکره با ترامپ نباشد، ایران باید حداقل پنج سال دیگر تحریم های فلج کننده را تحمل کند.( براساس مدلهای موسسه تحقیقات اقتصادی «مودی آنالیتیکس» - که در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۹ انتشار یافت- مسائل اقتصادی موجب پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ می شود).
اما اگر ترامپ شکست بخورد و یکی از دموکراتها رئیس جمهور شود، در موقعیت جدید، یک رئیس جمهور دموکرات نیز با کلی شرط و شروط به توافق هسته ای باز خواهد گشت. ویلیام برنز و جِیک سالیوان، دو عنصر کلیدی مذاکرات هسته ای دولت أوباما، در مقاله نیویورک تایمز ۱۴ اکتبر ۲۰۱۹ همین مسأله را مطرح ساختند. یعنی محدودیت های زمانی توافق هسته ای باید گسترش یابد و در مورد موشک های بالستیک ایران نیز توافقی حاصل شود.
حال آیت الله خامنه ای باید تصمیم بگیرد که با دونالد ترامپ «ضد جنگ» حاضر به مذاکره است یا منتظر زمان می نشیند تا رئیس جمهور دموکراتی بر سر کار آید که مخالف خروج نیروهای آمریکا از خاورمیانه است؟ ترامپ واقعاً خواهان جنگ نیست و نشان داده که بعضاً امتیازهای کوچک را پیروزی بزرگ قلمداد می کند. توافق با کانادا و مکزیک یک نمونه است که با کمی تغییر، او خود را پیروز بزرگ معرفی کرد. او از دیدارهایش با رهبر کره شمالی و نامه های عاشقانه ای که میانشان رد و بدل می شود نیز یک پیروزی بزرگ برای خود ساخته است. می گوید أوباما خود را کشت تا با رهبر کره شمالی ملاقات کند، اما او حاضر به ملاقات با او نشد. فقط با من ملاقات کرد.
مخالفان و منتقدان ترامپ می گویند که او هیچ دستاوردی در سیاست خارجی ندارد. ترامپ از این منظر به شدت مورد حمله قرار گرفته و می گیرد. او نیازمند یک پیروزی در سیاست خارجی برای انتخابات است. مذاکره و توافق با ایران بزرگترین پیروزی انتخاباتی برای اوست. چه کسی از پس ذهن او خبر دارد؟ اگر برای این مقصود حاضر باشد مانند توافق با کانادا و مکزیک عمل کند- یعنی برجام را با کمی تغییر بپذیرد- آیا باید فرصت را از دست داد و منتظر آینده نامعلوم نشست؟
در هرگونه مصلحت سنجی، باید منافع ملی ایران، موجودیت ایران و زندگی ایرانیان مبنای تصمیم گیری قرار گیرد. هزینه تحریم های فلج کننده را فقط و فقط مردم ایران می پردازند و کمر میلیون ها ایرانی در زیر بار سنگین آنها شکسته است. برای ترامپ و دولتش این که همه مردم ایران از گرسنگی بمیرند، هیچ اهمیتی ندارد. در اعتراض های دی ماه ۱۳۹۶ به استقبال انقلاب گرسنگان رفت، اما تحلیل و پیش بینی های خود و چهره های اصلی دولتش غلط از کار در آمد(رجوع شود به مقاله «دولت آمریکا و حرکت اعتراضی دی ماه ۱۳۹۶ »).
تا حدی که من می فهمم، آیت الله خامنه ای مخالف مذاکره با دولت آمریکا نیست. مسأله این است که او نمی خواهد این پیروزی نصیب دولت حسن روحانی شود. او به دنبال یک دست کردن حاکمیت در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است. قصد دارد با حذف نیروهای ناهماهنگ، حکومتی یکپارچه از نیروهای جهادی و انقلابی و جوان بسازد. مسئولیت مذاکره را به همان ها خواهد سپرد. اگر این برداشت واقعیت داشته باشد، خلاص شدن از دست مجلس و قوه مجریه فعلی، همزمان با شروع به کار رئیس جمهور جدید آمریکا در سال ۲۰۲۱ خواهد بود. مدیر مسئول روزنامه سپاه پاسداران- روزنامه جوان- نیز از آغاز «پالایش جدی» نظام خبر داده و نوشته است: «نفاق درون حاکمیت رخ نمایی خواهد کرده و سیفونی که شیده خواهد شد.»
در حالی که آیت الله خامنه ای در حال عملی کردن پروژه یکدست کردن حکومت است، تحریم های کمرشکن روز به روز آثار پایدارتری بر جای خواهند نهاد. ایران نمی تواند مانند کره شمالی ۷ دهه تحریم را تحمل کند. تحمل این حد از فشار خارجی نیازمند حکومتی و جامعه ای چون حکومت و جامعه کره شمالی است. ساختن سیستمی کاملاً یکدست و بسته چون کره شمالی در ایران ناممکن است.
در همین شرایط، اسرائیل و عربستان سعودی خواهان کلنگی کردن ایران به وسیله آمریکا هستند. به نظر این دو کشور، ایران- فارغ از دموکراتیک یا غیر دموکراتیک بودن رژیم سیاسی اش- بسیار بزرگ است و باید از طریق حمله نظامی خارجی یا جنگ داخلی تجزیه و کوچک شود.
آنان که خواهان «گذار غیر خشونت آمیز» از «جمهوری اسلامی» به یک «جمهوری سکولار دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر و عدالت به مثابه رفع کلیه اشکال تبعیض های قومی و مذهبی و جنسی و طبقاتی» هستند، به طریق اولی خواهان حفظ موجودیت ایران( حفظ تمامیت ارضی) و ایرانیان بوده و هستند. این گونه دموکراسی خواهان می دانند که پروژه کلنگی کردن ایران در دستور کار برخی دولت های منطقه قرار دارد. رهبری جمهوری اسلامی از طریق رابطه دوستانه با آمریکا باید این خطر مهلک را از ایران دور سازد. گذار غیر خشونت آمیز به نظام دموکراتیک، مسئولیت نیروهایی است که در جامعه در حال فعالیت اند و با ساختن یک جامعه مدنی قدرتمند، نظام دموکراتیک را به وجود خواهند آورد.
آدرس صفحه فیس بوک اکبر گنجی: https://www.facebook.com/AkbarGanji/
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://t.me/ganji_akbar/8326