اخیرا اپوزیسیون سنت حسنهای را بنیاد نهاده و آن بازبینی عملکرد چهل سالهاش است. نوشتار پیش رو نیز در همین راستا نگاشته شده، البته در قالب طنزی گزنده که یحتمل باب میل بسیاری نخواهد بود. از همین رو خواندن این مطلب برای بیماران قلبی توصیه نمیشود.
ملتی که چهل سال است به گروگان گرفته شده و هنوز بسیاری در خوابند! خواب خوش آزادی! آزادی از چه؟ گروگانهای یواشکی! گروگان گیریهای یواشکی!
نمیدانم چرا همیشه از یواشکیها نفرت داشتهام! پچ پچهای یواشکی! رانتهای یواشکی! قراردادهای یواشکی! بودجههای یواشکی! دادگاههای یواشکی! شکنجههای یواشکی! قتلهای یواشکی! رسانههای یواشکی! سانسور یواشکی! گذار یواشکی! صادراتیهای یواشکی! پولهای یواشکی! آزادی یواشکی!!!
چند روز پیش آقای عبدالستار دوشوکی کناره گیری خود را از فعالیتهای سیاسی با انتشار متنی اعلام نمودند. اقدامی قابل تأمل از یک فعال سیاسی با سابقه. سوالی که هر ایرانی باید از خود بپرسد: چرا عراقیها و لبنانیها میتوانند و ما نمیتوانیم؟
آنها چه دارند که ما نداریم! آنها حکومت فاسد و جنایتکار دارند که ما از نوع ممتازش داریم. تازه اینقدر تولیدمان
بالاست که به دیگر کشورها هم صادر میکنیم. اما پرسش صحیح این است: آنها چه ندارند که ما داریم؟!
آیا آنها تجارت حقوق بشر و بیزینس اپوزیسیونی دارند! تاجر حجاب چطور! دقیق تر بگوییم گروگان گیر حجاب! (آش به قدری شور شده که وقتی در ایران از بچهها میپرسند بزرگ شدی میخواهی چه کاره بشوی؟ میگویند: اپوسیسیو!)
رژیمی که بزرگترین تخصصش گروگان گیری است. اصول گرا در داخل کشور گروگان گیری علنی میکند و اصلاح طلبان ارتقا یافته در خارج از کشور ۹۹ درصد رسانهها را یواشکی اشغال میکنند. ناگهان میبینیم طیفی از اصلاح طلبان با جهش ژنتیکی رضا علاف را دوره میکنند. اصلاحات دیگر کالایی برای فروش، در بازار مکاره سیاسی ندارد اما خدابیامرز هنوز خدابیامرزی به همراهش دارد. اما مگر میشود از شهرام شب پره بتهون ساخت! میلیاردها هم که سرمایهگذاری کنی آخرش ورشکستگی و سرشکستگی است. همگی با شهرام شب پره خاطره داریم، بخشی از شادی عروسیها مدیون اوست ولی بتهون هرگز! اما از نظر صاحبان من و تو میشود! آنها عادت کردهاند به رابطه صاحب و برده! به گفته مورخان من و تو، طوری تبلیغ میکرد که محمد برای اسلام نکرد!
اما اپوزیسیون ایرانی که به اینها قناعت نمیکند. ناگهان عدهای خود را به زور داخل زندان میکنند تا پروژه ماندلا سازی گلخانهای را کلید بزنند و سرقفلیاش را به سه کله پوک میسپارند. یادش بخیر زندان رفتن هم زمانی اعتباری داشت، اپوزیسیون فیک به آن هم رحم نکرد.
اینها کافیست! نه! مگر میشود حسن دست فرمون و شرکا تماشاگر باشند. او هم حق دارد گشت و گذار کند! گواهینامه گذارش را گرفته و منتظر روز واقعه! تازه وعده داده گذارش بدون درد و دود و خونریزی باشد!
اما هوشنگ کودتاچی مگر به این سادگیها میدان را خالی میکند، کسی حرکت اضافی بکند، فرمان کودتا را صادر میکند! تازه به میمنت تلویزیون هم زده، میخواهد انواع کودتا را آموزش دهد!
البته این وسط پادوهای دست چندم خرده پا هم هستند که با عمو ترامپ نامه نگاری میکنند و در التماس جنگ!
رهبر غائب و مریم نائب هم که بساطشان شهره عام و خاص!
البته زیاد هم جای نگرانی نیست، اخیرا آیتالله العظمی امید مهر پس از ترکیب صنعتی و سنتی، تکلیف مردم را مشخص کردند!
اینها که همه شوخی بود و زاییده تخیلات بیمارگونه نگارنده، اما در دنیای واقعی هم بنا به رسم دموکراتیک اکثریت با رسانههای ماله اندود میباشد و ماله کشان دوره دیده!
اخیرا مقالهای از بنده در سایت گویا نیوز و میهن تی وی انتشار یافت با عنوان پس لرزههای بیروت و بغداد در تهران. آن مقاله همزمان برای کیهان لندن نیز ارسال شده بود که با صلاحدید اساتید سانسور در بخش دیدگاه بسیار آزاد این رسانه دموکراتیک انتشار نیافت! اما نکته جالب داستان اینجاست که پس لرزهها قبل از تهران به اپوزیسیون رسید و ناگهان شاهد رقابت بر سر انتشار پیام هایی در راستای همبستگی با اعتراضات لبنان و عراق بودیم که نگارنده این امر را به فال نیک میگیرد و از این ماجرا گذار مسالمت آمیز میکند. البته نباید از حق گذشت من در این مدت کمی که مطالب خود را در رسانههای گوناگون خارج از کشور منتشر کردهام، بسیار چیزها آموختم! مثلا از تریبون زمانه آخرین متدهای خودسانسوری را! یا از گویا نیوز گویاترین روشهای پارتی بازی را!
شاید کمتر کسی شکی در این امر داشته باشد که وجود رسانههای مستقل و آزادی بیان اساس هر نوع دموکراسی میباشد. در جوامع باز سیاستمداران مورد شدیدترین انتقادها قرار میگیرند و سوژه طنز رسانهها میشوند. البته آزادی بیان در میان اکثریت ایرانیها تا زمانی معتبر است که دگری مورد اصابت باشد نه خودی!
اما برای اینکه به حسین شریعتمداری ثابت شود این فرهنگ در میان ایرانیانی که در خارج زندگی میکنند، در حال تحول و گذار میباشد این مطلب به طور همزمان برای کیهان لندن، گویا نیوز، تریبون زمانه، میهن تی وی، ایران گلوبال، کانال یک، اخبارروز و... ارسال میشود.
سیمای یک معلم، ابوالفضل محققی