Sunday, Nov 10, 2019

صفحه نخست » صندوق رای، تحریم یا تکریم؟! کوروش مختاری

article10.jpgبا فرا رسیدن فصل انتخابات، بحث تحریم و یا حضور در انتخابات، داغتر می شود و برخی از اپوزوسیون خارج نشین نیز، بنا به سنت چهل ساله، مردم را به تحریم انتخابات فرا می خوانند. اما این بار، برخی از منتقدان داخل نظام نیز از تحریم انتخابات و یا حضور مشروط سخن می رانند.

نگاهی داریم به عواقب و عوارض تکریم و یا تحریم انتخابات.

صندوق رای، مظهر و نماد دموکراسی است و شکی نیست که هرچه این صندوق پاک تر و صادق تر بماند، عزت و احترام بیشتری پیدا می کند اما بدون صندوق رای، دموکراسی معنا و مفهومی ندارد. پس نفس صندوق رای قابل احترام است.

دو راه حل بیشتر پیش روی مردم نیست:

  1. حضور در پای صندوق رای

  2. تحریم انتخابات

تاثیر تحریم انتخابات را از دو منظر بیرونی (خارج از کشور) و درونی (داخل کشور) بررسی می کنیم:

الف- از منظر بیرونی:

درساختار سازمان ملل، هیچ نهاد و یا شورایی (با قدرت اجرایی) وجود ندارد که در صورت کاهش مشارکت مردم در انتخاباتی، دولتها را به استعفا و یا تغییر در رفتار، مجبور کند و یا شورای حکام، برای هیچ دولتی، بخاطر کاهش مشارکت مردم در انتخابات، قطعنامه صادر نکرده که چشم انتظار برخورد قهری شورای حکام با ایران، در صورت کاهش مشارکت مردم در انتخابات، باشیم.

کاهش مشارکت مردم در انتخابات، ممکن است مشروعیت حکومت ایران را در افکار عمومی جهان و یا در نگاه سیاستمداران و دولتمردان دیگر کشور ها، خدشه دار کند. اما حکومت ایران از بدو پیروزی، با اعدام های خارج از عرف و انقلابی و سپس با حمله به سفارت آمریکا، ماجرای گروگانگیری، ضدیت با اسرائیل و ... نشان داده است که هیچ اهمیتی به افکار عمومی جهان و یا دولتمردان دیگر کشورها، نمی دهد.

به ویژه طی سالهای اخیر،که بخاطر خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم ها، حکومت ایران تقریبا ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با اغلب کشورهای جهان از دست داده و لذا بدون شک در چنین شرایطی، نگاه سایر دولتها و ملتها، هیچ اهمیتی برای دولتمردان نداشته و نخواهد داشت.

حکومت کره شمالی، رکورد دار عدم مشروعیت از منظر جهانی است، اما این سلب مشروعیت نه تنها نفعی برای مردمش نداشته، بلکه مردم کره شمالی را بیش از دیگر ملتها، به انزوا برده و حکومت همچنان پابرجاست! پس با تحریم انتخابات و در صورت همراهی مردم با اپوزوسیون و کاهش مشارکت مردمی، هیچ اتفاقی در سطح بین المللی رخ نخواهد داد.

ب- از منظر داخلی:

حداقل طی این دویست سالی که صندوق رای در فرهنگ سیاسی و حاکمیتی دولتها فراگیر شده، هیچ حکومت و یا دولتی با قهر مردم از صندوق رای و یا کاهش مشارکت مردمی، از قدرت کناره گیری نکرده که ما انتظار داشته باشیم، جمهوری اسلامی پس از مشاهده کاهش چشمگیر مشارکت مردمی در انتخابات، بلافاصله استعفا داده و حکومت را دو دستی به تحریم کنندگان تقدیم کند!

سه نوع نگاه به صندوق رای در بین دولتمردان و سیاستگذاران جمهوری اسلامی وجود دارد:

گروه نخست: حامیان فکری امثال مصباح یزدی و احمد خاتمی، مشروعیت نظام را الهی می دانند و به صندوق رای هیچ اعتقادی ندارند و اگر قدرت داشتند، چه بسا همین صندوق نصف و نیمه را هم، از میان برمی داشتند. پس تحریم انتخابات و به دنبال آن کاهش مشارکت مردمی، برای این گروه هیچ اهمیتی ندارد!

گروه دوم: اصولگرایان و گروه های تمامیت خواه، در پی تجربه چهل ساله و برگزاری دهها انتخابات، دریافته اند که کاهش مشارکت مردمی، شانس دستیابی این گروه به قدرت را بیشتر می کند و هر گاه مشارکت مردمی کاهش یافته، اصولگرایان کرسی های بیشتری کسب کردند و لذا آرزوی دیرینه این گروه، کاهش مشارکت مردمی است و از قضا تحریم انتخابات، بیشترین منفعت را برای این گروه در پی خواهد داشت. امثال جنتی و شریعتمداری کیهان، نه تنها از تحریم انتخابات ناراحت نمی شوند، بلکه آرزوی دیرینه شان، تنها حضور ذوب شدگان در ولایت، پای صندوق های رای هست و هرگاه همه مردم به پای صندوق های رای آمدند، تمام محاسباتشان به هم ریخته و قلع و قمع های بعدی، هم نشانه عصبانیت آنها بوده است!

گروه سوم: اصلاح طلبان و گروهای منتقد حکومت هستند که هرگاه مشارکت مردم در انتخابات افزایش یافته، توانسته اند کرسی های بیشتری به دست آورند و از دل آن، اندک نمایندگانی هم به مجلس راه یابند که به حق لایق نام نمایندگی مردم هستند. ممکن است عملکرد برخی از اصلاح طلبان در مجلس فعلی مورد تایید مردم نباشد، اما بدون شک مجلس فعلی، بر مجلس هفتمی که از دل آن احمدی نژاد به قدرت رسید، برتری دارد.

پس با توجه به موارد فوق، تحریم انتخابات از نظر داخلی، بیشترین منفعت را نصیب کسانی خواهد کرد، که اپوزوسیون و منتقدهان حکومت با آنها مشکل اساسی دارند و اصطلاحاً آب به آسیاب تمامیت خواهان خواهند ریخت.

مشکل دیگر بحث تحریم انتخابات، عدم ارائه برنامه جایگزین و یا برنامه بعدی پس از انتخابات هست.

به دیگر سخن، سیاسیون مدافع تحریم انتخابات، که در ینگه دنیا به دور از تلاطم ارز و گرانی و ... به سر می برند، هیچ طرح و برنامه مدونی پیش روی مردم نمی گذارند تا بدانیم در صورت عدم مشارکت در انتخابات، چه منافع کوتاه مدت و یا حتی بلند مدت پیش روی ماست؟

آیاکاهش مشارکت مردم، باعث لغو تحریم ها و کاهش تورم و غیره خواهد شد؟!! آیا کاهش مشارکت مردمی، آمریکا و قدرت های جهانی را وادار به تحریم های بیشتر خواهد کرد؟! و آیا تحریم های بیشتر به نفع مردم و کشور هست؟ و یا آیا دیگر چیزی برای تحریم مانده است؟!! و یا آیا در صورت کاهش مشارکت، قدرت های بزرگ به ایران حمله کرده و حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون خواهند کرد؟ و مهمتر اینکه در صورت حمله به ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی، وضعیت ایران بهتر از قبل خواهد بود؟!!! و صدها پرسش دیگر که متاسفانه هیچ گاه پاسخی از طرف اپوزوسیون و منادیان تحریم، به مردم داده نشده است.

شعار تحریم انتخابات، بدون استراتژی و برنامه، همانند شعار مرگ بر آمریکا حکومت ایران هست، که بیشترین منافع را برای آمریکا داشته است.

حضور در پای صندوق رای

تکلیف حضور در پای صندوق رای نیز مشخص است و اگر نگوییم انتخاب بین بد و بدتر، شاید با انتخاب افراد آزاد اندیش و شجاعی، امثال دکتر محمود صادقی، پروانه سلشحوری و غیره می توان از اندک روزنه های ایجاد شده، استفاده کرد و از تشکیل مجلس یکپارچه متملق و فاسد جلوگیری کرد. فراموش نکنیم که تنها صدای مخالف در مجلس شاهنشاهی، (محسن پزشکپور) نیز امروز در یادها مانده و جزئی از تاریخ ماست و همین حضور اندک نمایندگان پاک دست و شجاع در مجلس فعلی، توانسته جلوی خیلی از اتفاقات بدتر را بگیرد. البته حضور در انتخابات به معنی رای دادن اجباری به نمایندگان منتخب شورای نگهبان نیست و حتی دادن رای باطله و بالا بردن تعداد آرای باطله در برابر رای نمایندگان منتخب شورای نگهبان، بزرگترین اعتراض سیاسی است.

کوروش مختاری



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy