یورونیوز - اعتراض مردم ایران به گران شدن قیمت بنزین در شش روز اخیر در حالی در جریان بوده است که شعارهای معترضان بسیار فراتر از مساله قیمت بنزین رفته است. عفو بینالملل دیروز (سهشنبه) گزارش داد که دست کم ۱۰۶ نفر در بیست شهر ایران در جریان این اعتراضات کشته شدهاند.
شعارهای برخی از معترضان علیه روحانیت حاکم و به سود خاندان پهلوی و حجم بالای تخریبها در جریان اعتراضات، سرکوب کمسابقه حکومت را در مواجهه با معترضان رقم زده است. هر چند که معترضان، نیروهای نظامی و انتظامی را به تخریبگری با هدف تسهیل سرکوب اعتراضات متهم میکنند.
«مساله، کسری بودجه است نه کمک به خانوارها»
ابراهیم فیاض، جامعهشناس و مردمشناس نزدیک به جناح اصولگرا، معتقد است مردم معترض به افزایش قیمت بنزین، طبقات پایین و طبقه متوسط جامعه ایران را تشکیل میدهند.
آقای فیاض درباره سرشت رادیکال اعتراضات جاری در ایران و هدف دولت از افزایش قیمت بنزین میگوید: «ما راهی برای اعتراض مردم نگذاشتهایم. صداوسیما هم به جای اینکه متفکران را بیاورد تا راجع به این موضوع بحث کنند، از این کار ابا داد. به نظرم دولت پول ندارد و با پول مالیات و گمرک، که مجموعاً ۱۶۰هزار میلیارد تومان میشود، نمیتواند مملکت را اداره کند. دولت گفته است سال آینده برای اداره مملکت به ۴۵۰هزار میلیارد تومان نیاز دارد. دولت میخواهد با گران کردن بنزین کسری بودجه را کم کند.»
مقامات دولت ایران گفتهاند پول ناشی از افزایش قیمت بنزین به خانوارهای نیازمند کمک بازگردانده میشود. علی ربیعی، سخنگوی دولت، روز سهشنبه تاکید کرد که این پول فقط صرف کمک به خانوارهای نیازمند میشود و مصرف دیگری نخواهد داشت. اما آقای فیاض این ادعای دولت را غیر صادقانه میداند و تاکید میکند که «هدف اصلی دولت، رفع کسری بودجه است نه کمک کردن به خانوارهای نیازمند. مساله اصلی، امکان اداره کشور در سال آینده است.»
«رضاشاه روحت شاد، یعنی نارضایتی از اشرافیت مذهبی»
ابراهیم فیاض درباره شعار «رضاشاه روحت شاد»، که در بعضی از تجمعات اعتراضی چند روز گذشته به گوش رسیده است، میگوید: «بحث نوسازی و اهمیت رضاشاه در این روند تاریخی است. الان در جامعه ما نوعی اشرافیت مذهبی بوجود آمده است عین اواخر دوره قاجار؛ اشرافیتی مبتنی بر ثروت و قدرت و خانواده و مذهب. حامد الگار در کتاب «دین و دولت در عصر قاجاریه»، به خوبی نشان داده است که چطور این چهار مولفه در شکلگیری اشرافیت مذهبی در ایران آن زمان نقش داشتند. الان هم یک خانم در تلویزیون ایران میگوید ما برای فرزندمان مدرسه ساختیم. مدرسهای که مذهب هم نقش مهمی در آن دارد. در شکلگیری چنین مدارسی همان چهار عامل نقش مهمی داشتهاند: ثروت، قدرت، خانواده و مذهب. قدرت و ثروت رانت میسازند. این دو عامل وقتی با خانواده ادغام شوند، اشرافیت پدید میآید. وقتی هم که این سه عامل به مذهب گره بخورند، اشرافیت مذهبی را میسازند. «رضاشاه روحت شاد»، از یکسو واکنشی است به اشرافیت مذهبی، از سوی دیگر مطالبه یک فضای سیاسی و اجتماعی جدید است برای رها شدن از شر این اشرافیت مذهبی.»
اخیراً طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حداد عادل، در یکی از برنامههای تلویزیون ایران گفت: «بنده با تاسیس مدارس غیرانتفاعی مخالف بودم اما خودم به عنوان موسس، مدرسهای را راهاندازی کردم زیرا پسرم میخواست به رشته انسانی برود و به دنبال مدرسهای بودیم که محیط آن سالم باشد اما پیدا نشد.» این سخنان موجی از انتقادات علیه موقعیت خاص و متمایز خانواده مقامات حکومتی را در جامعه ایران برانگیخت.
«دولت به هشدارها توجهی نکرد»
اما تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درباره علل اعتراضات اخیر میگوید: «آقای نوبخت شش ماه قبل من را دعوت کرده بود به جلسهای درباره افزایش قیمت بنزین. دوستانی که آنجا بودند با دلایلی مبتنی بر منطق بوروکراتیک، از افزایش قیمت بنزین دفاع میکردند. من گفتم اگر این کار را بکنید، چون جامعه ناراضی است، وسیلهای پیدا میکند برای آتش زدن پمپ بنزینها و به هم ریختن شهرها. گفتم شما با یک آشوب بزرگ مواجه میشوید و هزینه اقدامتان متناسب با چیزی که بدست میآورید نیست. من واقعا در عجبم که در شرایط فعلی چرا چنین تصمیمی اتخاذ شده است. این تصمیم مصداق شلیک کردن مدیران به خودشان بوده است.»
برخی از منتقدین حکومت ایران میگویند آمادگی حکومت برای سرکوب معترضین به افزایش قیمت بنزین و ورود زودهنگام نیروهای امنیتی به فاز درگیری با مردم معترض، نشان میدهد که دولت و سایر نهادهای حکومتی پیشاپیش میدانستند جامعه نسبت به افزایش قیمت بنزین بیتفاوت نخواهد ماند و قطعاً عدهای از مردم در واکنش به این تصمیم حکومت دست به اعتراض میزنند.
پس از آغاز اعتراض مردم به افزایش قیمت بنزین، مجمع تشخیص مصلحت نظام و برخی از نمایندگان مجلس با اعتراض به این تصمیم گفتند که مجمع تشخیص مصلحت و مجلس شورای اسلامی از این تصمیم دولت بیخبر بودهاند اما آقای آزاد ارمکی میگوید: «مجمع تشخیص و مجلس در جریان بودند. شاید در جریان نبودند که از روز جمعه قرار است بنزین گران شود ولی به طور کلی همه نهادهای حکومت میدانستند که بنزین گران خواهد شد. البته بخشی از مجلس مخالف این تصمیم بود ولی عموماً سیستم متمایل به افزایش قیمت بنزین بود چون معتقد بودند قیمت بنزین پایین است.»
بنزین و نان و سیبزمینی و پیاز
تقی آزاد ارمکی بالا نرفتن قیمت بنزین و چند کالای دیگر را واجد اهمیت اساسی در جامعه ایران میداند و میگوید: «من در آن جلسه شش ماه قبل، حرفم به مقامات دولت این بود که چهار چیز را در این کشور نباید گران کرد: نان و بنزین و سیب زمینی و پیاز. مردم به قیمت این چهار کالا حساساند. در انقلاب مشروطه، نان توده مردم را به روشنفکران وصل کرد علیه حکومت. سیب زمینی و پیاز هم چالشهای عمده جمهوری اسلامی در این چهل سال بوده، بنزین هم که الان کار را به این جا کشانده است. نان و سیب زمینی و پیاز اهمیت پایهای دارد. مردم هر چقدر هم تحت فشار اقتصادی باشند، با این چیزها میتوانند برای خودشان غدایی درست کنند و گرسنه نمانند. با یک تخم مرغ کمتر یا بیشتر، از سیب زمینی میتوان غذایی برای خوردن فراهم کرد. یا با کمی نخود و مقداری آب، با پیاز میتوان چیزکی برای رفع گرسنگی فراهم کرد. بنزین هم وقتی قییمتش ثابت باشد، مردم اطمینان دارند که کرایه تاکسی چندان گران نمیشود، سیب زمینی و پیازشان هم گران نمیشود.»
پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، دولت احمدینژاد بین گروههایی از مردم سیبزمینی توزیع میکرد و به همین دلیل از سوی مردم حامی میرحسین موسوی، رقیب انتخاباتی احمدینژاد، لقب «دولت سیبزمینی» را دریافت کرد.
برخلاف تقی آزاد ارمکی، برخی از تحلیلگران معقتدند افزایش قیمت بنزین بهانه اعتراضات کنونی در ایران بوده است. آقای ارمکی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «دلیل اصلی این اعتراضات نارضایتی اقتصادی است ولی نارضایتیها فقط در قالب شعارهای اقتصادی یا شعار ضد فساد، متجلی نمیشوند. من از ۱۳۶۴ تا امروز در پژوهشهای اجتماعی هستم و مردم را همیشه ناراضی دیدهام. عمده نارضایتی مردم نیز به مسائل اقتصادی بازمیگردد.»
با این حال آقای ارمکی میافزاید: «معتقدم اعتراضات بعدی دیگر متوجه مسائلی چون قیمت بنزین و نان و کالاهایی از این دست نخواهد بود بلکه جنبههای اجتماعی و سیاسیشان پررنگتر میشود. در واقع اعتراضات آتی دلایل متعددی خواهد داشت نه صرفاً دلیلی مثل گرانی بنزین.»
«مگر در کشور تلفن وجود ندارد؟»
ابراهیم فیاض درباره امکان تداوم اعتراضات در شرایطی که اینترنت کل کشور قطع شده است، میگوید: « کاهش استفاده معترضین از رسانههای اجتماعی، یقیناً بر تداوم و سطح اعتراضات تاثیر میگذارد ولی اینترنت تنها راه تداوم اعتراضات نیست. مگر در کشور تلفن وجود ندارد؟ معترضین میتوانند از طریق تلفن همراه اطلاعرسانی کنند و اعتراضات را پیش ببرند. مگر در سال ۸۸ این تلگرام و اینستاگرام داشتیم؟ تلفن همراه بود و مردم به هم پیامک میدادند.»
اینترنت ایران از روز یکشنبه، یعنی دو روز پس از آغاز اعتراضات، قطع شده است. به گزارش نهاد بینالمللی نت بلاکس، که وظیفه نظارت بر شبکه جهانی اینترنت را بر عهده دارد، در روزهای اخیر دسترسی ۹۵ درصد ایرانیان به اینترنت مسدود شده است. سخنگوی قوه قضاییه روز سهشنبه گفت قطع شدن اینترنت در پایان روز دوم اعتراضات، دیرهنگام بود و دولت باید زودتر به این اقدام مبادرت میورزید. همزمان با اظهار نظر سنخگوی قوه قضاییه، علی ربیعی سخنگوی دولت نیز گفت: «اگر اطمینان حاصل شود که سوءاستفادهای صورت نمیگیرد، اینترنت در استانهای مختلف ایران به تدریج وصل میشود.»
«مرجعیتهای سیاسی در ایران از بین رفته است»
ابراهیم فیاض درباره دلیل حمایت نکردن کلیه جریانهای سیاسی شناخته شده داخل کشور از اعتراضات کنونی در ایران، میگوید: «مرجعیتهای سیاسی در ایران از بین رفته است برای اینکه امر سیاسی تبدیل به امر اجتماعی شده است. به همین دلیل بین این اعتراضات و اعتراض سال ۸۸ تفاوت میبینید. امر سیاسی در جهان در حال کمرنگ شدن است و در ایران هم. امر اجتماعی تا حد زیادی جای امر سیاسی را گرفته است. موفقیت ترامپ در آمریکا هم ناشی از همین تحول است. در ایران، طبقه متوسط جدید با جمهوری اسلامی درگیر است و اقشار این طبقه، محصول خود انقلاب هم هستند. یعنی طی همین چهل سال گذشته ایجاد شدهاند. مساله این است که از سال ۸۸ تا به امروز، اصلاحطلبان طبقه متوسط جدید را از دست دادهاند. حتی نهضت آزادی و جبهه ملی هم دیگر جایگاهی نزد طبقه متوسط جدید ندارند. در وقایع کنونی هم، دست کم اقشار پایین طبقه متوسط جدید در کنار طبقات پایین جامعه فعالند و در عرصه اعتراض و درگیری حضور دارند.»
«تا انتخابات مجلس، باز هم شورش خواهیم داشت»
آقای فیاض درباره احتمال فروپاشی سیاسی در ایران در اثر اعتراضاتی که از دی ماه ۱۳۹۶ تا آبان امسال در جامعه ایران بوقوع پیوسته، میگوید: «باید یک گسل خیلی بزرگ فعال شود تا چنین اتفاقی بیفتد. یعنی گسلهای کوچک باید به نفع این گسل بزرگ فعال شوند. ولی به نظرم ما این گسل بزرگ را در ایران نداریم. جمهوری اسلامی با خطر فروپاشی مواجه نیست. در این دو سال به جای یک انقلاب بزرگ، شورشهای پراکنده و مقطعی در جامعه ایران رخ داده است.»
در حالی که بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند اعتراضات کنونی تاثیر منفی چشمگیری بر میزان مشارکت مردم در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی خواهد داشت، ابراهیم فیاض میگوید: « من قبلا در دانشگاه تهران گفتهام که ما تا انتخابات مجلس سه چهار تا شورش خواهیم داشت. اعتراضات فعلی حتی اگر زود تمام شوند، تا قبل از انتخابات مجلس باز هم شاهد چنین اعتراضاتی خواهیم بود. ولی درباره تاثیر این وقایع بر میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس، باید دید چه کسانی در انتخابات کاندیدا میشوند. اگر نسل جوان متخصص و تکنوکرات بخواهند وارد مجلس شوند، مردم به آنها رای میدهند. یعنی مردم به کاندیداهای تشکلها و احزاب سیاسی رای نمیدهند بلکه به «افراد» رای میدهند. اصلاحطلبان اگر در قالب تکنوکراسی بومی عدالتطلب وارد صحنه شوند، ممکن است بتوانند شاید بتوانند تا حدی در انتخابات مجلس موفق شوند. عدالتطلبی هم یعنی تاکید بر امر اجتماعی و کمرنگ شدن امر سیاسی.»
پس از افزایش قیمت بنزین، علی مطهری نماینده مجلس ایران به «تنزل جایگاه مجلس» اشاره کرد و پروانه سلحشوری، دیگر نماینده مجلس دهم، در انتقاد از بیتوجهی به جایگاه مجلس نوشت: «مدتهاست مجلس در راس امور نیست. این موضوع در جلسه سران سه قوه تصمیمگیری شده. همین یک رکن دموکراسی را نیمبند داشتیم که فاتحه آن هم خوانده شد. مجلس بعدی را تعطیل کنید، خودش اقتصاد مقاومتی است.»
عباس میلانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد نیز روز گذشته در گفتوگو با یورونیوز درباره احتمال مشارکت گسترده مردم در انتخابات آتی مجلس گفت: «خیلی بعید میدانم که کسی رغبتی به شرکت در این انتخابات داشته باشد. هر روز که آقای روحانی مردم را بیشتر تهدید میکند و مثل یک آژان میگوید ما با دوربین شما را چک میکنیم، هر روز که اصلاحطلبها در برابر این خشونتها سکوت اختیار میکنند، رغبت مردم به ایده تغییر شرایط موجود از طریق انتخابات، کمتر و کمتر میشود.»اعتراض مردم ایران به گران شدن قیمت بنزین در شش روز اخیر در حالی در جریان بوده است که شعارهای معترضان بسیار فراتر از مساله قیمت بنزین رفته است. سازمان دیدهبان حقوق بشر دیروز (سهشنبه) گزارش داد که دست کم ۱۰۶ نفر در بیست شهر ایران در جریان این اعتراضات کشته شدهاند.
شعارهای برخی از معترضان علیه روحانیت حاكم و به سود خاندان پهلوی و حجم بالای تخریبها در جریان اعتراضات، سرکوب کمسابقه حکومت را در مواجهه با معترضان رقم زده است. هر چند که معترضان، نیروهای نظامی و انتظامی را به تخریبگری با هدف تسهیل سرکوب اعتراضات متهم میکنند.
«مساله، کسری بودجه است نه کمک به خانوارها»
ابراهیم فیاض، جامعهشناس و مردمشناس نزدیک به جناح اصولگرا، معتقد است مردم معترض به افزایش قیمت بنزین، طبقات پایین و طبقه متوسط جامعه ایران را تشکیل میدهند.
آقای فیاض درباره سرشت رادیکال اعتراضات جاری در ایران و هدف دولت از افزایش قیمت بنزین میگوید: «ما راهی برای اعتراض مردم نگذاشتهایم. صداوسیما هم به جای اینكه متفكران را بیاورد تا راجع به این موضوع بحث كنند، از این كار ابا داد. به نظرم دولت پول ندارد و با پول مالیات و گمرك، كه مجموعاً ۱۶۰هزار میلیارد تومان میشود، نمیتواند مملكت را اداره كند. دولت گفته است سال آینده برای اداره مملكت به ۴۵۰هزار میلیارد تومان نیاز دارد. دولت میخواهد با گران كردن بنزین كسری بودجه را كم كند.»
مقامات دولت ایران گفتهاند پول ناشی از افزایش قیمت بنزین به خانوارهای نیازمند کمک بازگردانده میشود. علی ربیعی، سخنگوی دولت، روز سهشنبه تاکید کرد که این پول فقط صرف کمک به خانوارهای نیازمند میشود و مصرف دیگری نخواهد داشت. اما آقای فیاض این ادعای دولت را غیر صادقانه میداند و تاکید میکند که «هدف اصلی دولت، رفع کسری بودجه است نه كمك كردن به خانوارهای نیازمند. مساله اصلی، امكان اداره كشور در سال آینده است.»
«رضاشاه روحت شاد، یعنی نارضایتی از اشرافیت مذهبی»
ابراهیم فیاض درباره شعار «رضاشاه روحت شاد»، که در بعضی از تجمعات اعتراضی چند روز گذشته به گوش رسیده است، میگوید: «بحث نوسازی و اهمیت رضاشاه در این روند تاریخی است. الان در جامعه ما نوعی اشرافیت مذهبی بوجود آمده است عین اواخر دوره قاجار؛ اشرافیتی مبتنی بر ثروت و قدرت و خانواده و مذهب. حامد الگار (الغر) در كتاب «دین و دولت در عصر قاجاریه»، به خوبی نشان داده است كه چطور این چهار مولفه در شكلگیری اشرافیت مذهبی در ایران آن زمان نقش داشتند. الان هم یك خانم در تلویزیون ایران میگوید ما برای فرزندمان مدرسه ساختیم. مدرسهای كه مذهب هم نقش مهمی در آن دارد. در شكلگیری چنین مدارسی همان چهار عامل نقش مهمی داشتهاند: ثروت، قدرت، خانواده و مذهب. قدرت و ثروت رانت میسازند. این دو عامل وقتی با خانواده ادغام شوند، اشرافیت پدید میآید. وقتی هم كه این سه عامل به مذهب گره بخورند، اشرافیت مذهبی را میسازند. «رضاشاه روحت شاد»، از یكسو واكنشی است به اشرافیت مذهبی، از سوی دیگر مطالبه یک فضای سیاسی و اجتماعی جدید است برای رها شدن از شر این اشرافیت مذهبی.»
اخیراً طیبه ماهروزاده، همسر غلامعلی حداد عادل، در یکی از برنامههای تلویزیون ایران گفت: «بنده با تاسیس مدارس غیرانتفاعی مخالف بودم اما خودم به عنوان موسس، مدرسهای را راهاندازی کردم زیرا پسرم میخواست به رشته انسانی برود و به دنبال مدرسهای بودیم که محیط آن سالم باشد اما پیدا نشد.» این سخنان موجی از انتقادات علیه موقعیت خاص و متمایز خانواده مقامات حکومتی را در جامعه ایران برانگیخت.
«دولت به هشدارها توجهی نکرد»
اما تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درباره علل اعتراضات اخیر میگوید: «آقای نوبخت شش ماه قبل من را دعوت کرده بود به جلسهای درباره افزایش قیمت بنزین. دوستانی که آنجا بودند با دلایلی مبتنی بر منطق بوروکراتیک، از افزایش قیمت بنزین دفاع میکردند. من گفتم اگر این کار را بکنید، چون جامعه ناراضی است، وسیلهای پیدا میکند برای آتش زدن پمپ بنزینها و به هم ریختن شهرها. گفتم شما با یک آشوب بزرگ مواجه میشوید و هزینه اقدامتان متناسب با چیزی که بدست میآورید نیست. من واقعا در عجبم که در شرایط فعلی چرا چنین تصمیمی اتخاذ شده است. این تصمیم مصداق شلیک کردن مدیران به خودشان بوده است.»
برخی از منتقدین حکومت ایران میگویند آمادگی حکومت برای سرکوب معترضین به افزایش قیمت بنزین و ورود زودهنگام نیروهای امنیتی به فاز درگیری با مردم معترض، نشان میدهد که دولت و سایر نهادهای حکومتی پیشاپیش میدانستند جامعه نسبت به افزایش قیمت بنزین بیتفاوت نخواهد ماند و قطعاً عدهای از مردم در واکنش به این تصمیم حکومت دست به اعتراض میزنند.
پس از آغاز اعتراض مردم به افزایش قیمت بنزین، مجمع تشخیص مصلحت نظام و برخی از نمایندگان مجلس با اعتراض به این تصمیم گفتند که مجمع تشخیص مصلحت و مجلس شورای اسلامی از این تصمیم دولت بیخبر بودهاند اما آقای آزاد ارمکی میگوید: «مجمع تشخیص و مجلس در جریان بودند. شاید در جریان نبودند که از روز جمعه قرار است بنزین گران شود ولی به طور کلی همه نهادهای حکومت میدانستند که بنزین گران خواهد شد. البته بخشی از مجلس مخالف این تصمیم بود ولی عموماً سیستم متمایل به افزایش قیمت بنزین بود چون معتقد بودند قیمت بنزین پایین است.»
مطالب بیشتر درباره اعتراضها به افزایش قیمت بنزین در ایران
بنزین و نان و سیبزمینی و پیاز
تقی آزاد ارمکی بالا نرفتن قیمت بنزین و چند کالای دیگر را واجد اهمیت اساسی در جامعه ایران میداند و میگوید: «من در آن جلسه شش ماه قبل، حرفم به مقامات دولت این بود که چهار چیز را در این کشور نباید گران کرد: نان و بنزین و سیب زمینی و پیاز. مردم به قیمت این چهار کالا حساساند. در انقلاب مشروطه، نان توده مردم را به روشنفکران وصل کرد علیه حکومت. سیب زمینی و پیاز هم چالشهای عمده جمهوری اسلامی در این چهل سال بوده، بنزین هم که الان کار را به این جا کشانده است. نان و سیب زمینی و پیاز اهمیت پایهای دارد. مردم هر چقدر هم تحت فشار اقتصادی باشند، با این چیزها میتوانند برای خودشان غدایی درست کنند و گرسنه نمانند. با یک تخم مرغ کمتر یا بیشتر، از سیب زمینی میتوان غذایی برای خوردن فراهم کرد. یا با کمی نخود و مقداری آب، با پیاز میتوان چیزکی برای رفع گرسنگی فراهم کرد. بنزین هم وقتی قییمتش ثابت باشد، مردم اطمینان دارند که کرایه تاکسی چندان گران نمیشود، سیب زمینی و پیازشان هم گران نمیشود.»
پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، دولت احمدینژاد بین گروههایی از مردم سیبزمینی توزیع میکرد و به همین دلیل از سوی مردم حامی میرحسین موسوی، رقیب انتخاباتی احمدینژاد، لقب «دولت سیبزمینی» را دریافت کرد.
برخلاف تقی آزاد ارمکی، برخی از تحلیلگران معقتدند افزایش قیمت بنزین بهانه اعتراضات کنونی در ایران بوده است. آقای ارمکی در پاسخ به این انتقاد میگوید: «دلیل اصلی این اعتراضات نارضایتی اقتصادی است ولی نارضایتیها فقط در قالب شعارهای اقتصادی یا شعار ضد فساد، متجلی نمیشوند. من از ۱۳۶۴ تا امروز در پژوهشهای اجتماعی هستم و مردم را همیشه ناراضی دیدهام. عمده نارضایتی مردم نیز به مسائل اقتصادی بازمیگردد.»
با این حال آقای ارمکی میافزاید: «معتقدم اعتراضات بعدی دیگر متوجه مسائلی چون قیمت بنزین و نان و کالاهایی از این دست نخواهد بود بلکه جنبههای اجتماعی و سیاسیشان پررنگتر میشود. در واقع اعتراضات آتی دلایل متعددی خواهد داشت نه صرفاً دلیلی مثل گرانی بنزین.»
«مگر در کشور تلفن وجود ندارد؟»
ابراهیم فیاض درباره امکان تداوم اعتراضات در شرایطی که اینترنت کل کشور قطع شده است، میگوید: « كاهش استفاده معترضین از رسانههای اجتماعی، یقیناً بر تداوم و سطح اعتراضات تاثیر میگذارد ولی اینترنت تنها راه تداوم اعتراضات نیست. مگر در كشور تلفن وجود ندارد؟ معترضین میتوانند از طریق تلفن همراه اطلاعرسانی كنند و اعتراضات را پیش ببرند. مگر در سال ۸۸ این تلگرام و اینستاگرام داشتیم؟ تلفن همراه بود و مردم به هم پیامك میدادند.»
اینترنت ایران از روز یکشنبه، یعنی دو روز پس از آغاز اعتراضات، قطع شده است. به گزارش نهاد بینالمللی نت بلاکس، که وظیفه نظارت بر شبکه جهانی اینترنت را بر عهده دارد، در روزهای اخیر دسترسی ۹۵ درصد ایرانیان به اینترنت مسدود شده است. سخنگوی قوه قضاییه روز سهشنبه گفت قطع شدن اینترنت در پایان روز دوم اعتراضات، دیرهنگام بود و دولت باید زودتر به این اقدام مبادرت میورزید. همزمان با اظهار نظر سنخگوی قوه قضاییه، علی ربیعی سخنگوی دولت نیز گفت: «اگر اطمینان حاصل شود که سوءاستفادهای صورت نمیگیرد، اینترنت در استانهای مختلف ایران به تدریج وصل میشود.»
«مرجعیتهای سیاسی در ایران از بین رفته است»
ابراهیم فیاض درباره دلیل حمایت نکردن کلیه جریانهای سیاسی شناخته شده داخل کشور از اعتراضات کنونی در ایران، میگوید: «مرجعیتهای سیاسی در ایران از بین رفته است برای اینكه امر سیاسی تبدیل به امر اجتماعی شده است. به همین دلیل بین این اعتراضات و اعتراض سال ۸۸ تفاوت میبینید. امر سیاسی در جهان در حال كمرنگ شدن است و در ایران هم. امر اجتماعی تا حد زیادی جای امر سیاسی را گرفته است. موفقیت ترامپ در آمریكا هم ناشی از همین تحول است. در ایران، طبقه متوسط جدید با جمهوری اسلامی درگیر است و اقشار این طبقه، محصول خود انقلاب هم هستند. یعنی طی همین چهل سال گذشته ایجاد شدهاند. مساله این است که از سال ۸۸ تا به امروز، اصلاحطلبان طبقه متوسط جدید را از دست دادهاند. حتی نهضت آزادی و جبهه ملی هم دیگر جایگاهی نزد طبقه متوسط جدید ندارند. در وقایع کنونی هم، دست کم اقشار پایین طبقه متوسط جدید در کنار طبقات پایین جامعه فعالند و در عرصه اعتراض و درگیری حضور دارند.»
«تا انتخابات مجلس، باز هم شورش خواهیم داشت»
آقای فیاض درباره احتمال فروپاشی سیاسی در ایران در اثر اعتراضاتی که از دی ماه ۱۳۹۶ تا آبان امسال در جامعه ایران بوقوع پیوسته، میگوید: «باید یك گسل خیلی بزرگ فعال شود تا چنین اتفاقی بیفتد. یعنی گسلهای كوچك باید به نفع این گسل بزرگ فعال شوند. ولی به نظرم ما این گسل بزرگ را در ایران نداریم. جمهوری اسلامی با خطر فروپاشی مواجه نیست. در این دو سال به جای یك انقلاب بزرگ، شورشهای پراكنده و مقطعی در جامعه ایران رخ داده است.»
در حالی که بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند اعتراضات کنونی تاثیر منفی چشمگیری بر میزان مشارکت مردم در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی خواهد داشت، ابراهیم فیاض میگوید: « من قبلا در دانشگاه تهران گفتهام كه ما تا انتخابات مجلس سه چهار تا شورش خواهیم داشت. اعتراضات فعلی حتی اگر زود تمام شوند، تا قبل از انتخابات مجلس باز هم شاهد چنین اعتراضاتی خواهیم بود. ولی درباره تاثیر این وقایع بر میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس، باید دید چه كسانی در انتخابات كاندیدا میشوند. اگر نسل جوان متخصص و تكنوكرات بخواهند وارد مجلس شوند، مردم به آنها رای میدهند. یعنی مردم به كاندیداهای تشكلها و احزاب سیاسی رای نمیدهند بلكه به«افراد» رای میدهند. اصلاحطلبان اگر در قالب تكنوكراسی بومی عدالتطلب وارد صحنه شوند، ممكن است بتوانند شاید بتوانند تا حدی در انتخابات مجلس موفق شوند. عدالتطلبی هم یعنی تاكید بر امر اجتماعی و كمرنگ شدن امر سیاسی.»
پس از افزایش قیمت بنزین، علی مطهری نماینده مجلس ایران به «تنزل جایگاه مجلس» اشاره كرد و پروانه سلحشوری، دیگر نماینده مجلس دهم، در انتقاد از بیتوجهی به جایگاه مجلس نوشت: «مدتهاست مجلس در راس امور نیست. این موضوع در جلسه سران سه قوه تصمیمگیری شده. همین یك ركن دموكراسی را نیمبند داشتیم كه فاتحه آن هم خوانده شد. مجلس بعدی را تعطیل كنید، خودش اقتصاد مقاومتی است.»
عباس میلانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه استنفورد نیز روز گذشته در گفتوگو با یورونیوز درباره احتمال مشاركت گسترده مردم در انتخابات آتی مجلس گفت: « خیلی بعید میدانم که کسی رغبتی به شرکت در این انتخابات داشته باشد. هر روز که آقای روحانی مردم را بیشتر تهدید میکند و مثل یک آژان میگوید ما با دوربین شما را چک میکنیم، هر روز که اصلاحطلبها در برابر این خشونتها سکوت اختیار میکنند، رغبت مردم به ایده تغییر شرایط موجود از طریق انتخابات، کمتر و کمتر میشود.»