طناب دار! در سه دهه گذشته، آیتالله خامنهای طرفدار برخورد سخت با اعتراضهای مردم ایران بوده است
ایندیپندنت فارسی - جمله پایانی خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی در روز ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ چنین است: «رهبری امروز با احضار وزرای مربوطه، دستور سختگیری دادهاند.» رخدادی که سبب دستور «سختگیری» آیتالله خامنهای شده بود به نقل از خاطرات همان روز رفسنجانی، شورش مردم شهر مشهد بود: «به دفترم آمدم . اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کردهاند. خرابیهای زیادی بار آوردهاند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن و به منظور جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث مذاکره شد.»
شورش مشهد در ۹ خرداد ۱۳۷۱ از یک محله فقیرنشین در مجاورت حرم امام رضا آغاز شد و با پیوستن اهالی مناطق دیگر به هسته اولیه اعتراضات، ناگهان چنان فراگیر شد که تا قبل از غروب آفتاب، شهر مشهد به کنترل مردم درآمد.
در اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و اعتراضات معیشتی در دیماه ۱۳۹۶، نیروهای امنیتی و انتظامی اجازه داشتند تا به شلیک گلوله به سمت مردم و شکنجه و آزار دستگیرشدگان مانع گسترش اعتراضات شوند - AFP
***
جرقه این شورش با دستور علی جنتی، استاندار وقت خراسان، برای تخریب خانههای کوی طلاب زده شد. کوی طلاب در محدوده خیابان طبرسی و در طرح گسترش حرم امام رضا قرار داشت. آیتالله خامنهای و واعظ طبسی، تولیت آستان قدس از اصلیترین حامیان طرح گسترش بارگاه امام هشتم بودند و کوی طلاب در قلب این طرح قرار داشت. زمین این محله که عموما سکونتگاه افراد فقیر بود در دهه ۳۰ خورشیدی برای اسکان طلاب بیبضاعت در نظر گرفته شده بود. در سالهای بعد برخی از طلبهها سهم خود را به مردم عادی و کمدرآمد فروخته و از آنجا خارج شده بودند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در جریان تخریب این محله در روز ۹ خرداد ۷۱، ساکنان با نیروی انتظامی درگیر میشوند. پسر نوجوانی که از مدرسه به خانه بازمیگشت در جریان تیراندازی ماموران انتظامی کشته میشود. کشته شدن این نوجوان سبب شعلهورشدن اعتراضات میشود. کلانتریهای شهر به سرعت به دست مردم سقوط میکند و شهر به کنترل مردم درمیآید. از نیمهشب و باهجوم گسترده نیروهای رزمی سپاه خراسان و استانهای همجوار، مقاومت مردمی در هم میشکند و روز بعد شهر مشهد به کنترل سپاه درمیآید.
نتیجه «دستور سختگیری» رهبر ایران ۱۰ روز بعد خود را در این اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد نشان داد: «به موجب احکام صادره از دادگاههای انقلاب اسلامی مشهد و تایید و تنفیذ دیوانعالی کشور، ۴ تن از عوامل اصلی غائله اخیر مشهد سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شدند.»
بریده روزنامه خراسان، تاریخ 21 خرداد 1371- منبع: وبلاگ دستنوشتهها
***
«دستگیری، محاکمه،صدور حکم اولیه، درخواست تجدیدنظر، تایید حکم و تنفیذ آن» که رویه مرسوم محاکمات در ایران (حتی در دادگاه انقلاب) است در نتیجه فشار رهبر ایران کنار گذاشته میشود و تنها ظرف ۹ روز ۴ نفر از معترضان با طناب دار اعدام میشوند.
روزنامه کیهان، سهشنبه 28 خرداد
***
شورشهای مردمی در ابتدای دوره رهبری علی خامنهای محدود به مشهد نبود. در مرداد ۱۳۷۰ دو شهر نجفآباد و زنجان، در فروردین ۱۳۷۱ شهر شیراز، در اردیبهشت ۱۳۷۱ شهر اراک، در مرداد ۱۳۷۳ قزوین و در فروردین ۱۳۷۴ اسلامشهر تهران صحنه شورشهای مردمی بود. البته هیچ کدام از این اعتراضات به گستردگی مشهد نبود ولی مقامات قضایی و امنیتی در همه آن اعتراضات مردم معترض را «گروهی ضدانقلاب» و «ضداسلام» معرفی کردند.
در دهه دوم و سوم رهبری آیتالله خامنهای نیز اعتراضات عمدتا سیاسی و مدنی با برخورد سخت او مواجه شد. در اعتراضات کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و اعتراضات معیشتی در دیماه ۱۳۹۶، نیروهای امنیتی و انتظامی اجازه داشتند تا به شلیک گلوله به سمت مردم و شکنجه و آزار دستگیرشدگان مانع گسترش اعتراضات شوند. در این اعتراضات، چندین پرونده همچنان گشوده، از ناپدیدشدگان قهری و کشتهشدگان، وجود دارد که حکومت ایران از توضیح درباره آنها سرباز میزند. استراتژی رهبر ایران نیز در مواجهه با فشار افکار عمومی درباره کشتهشدگان، دفاع مطلق از عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی بوده است.
باور رهبر ایران به «النصر بالرعب»
اتهام «آتش زدن قرآن» به دستگیرشدگان و «دستور سختگیری» رهبر ایران به مقامات امنیتی و قضایی، در سه دهه زمامداری آیتالله خامنهای همواره پای ثابت تمام اعتراضات مردمی بوده است. صداوسیما و رسانههای منسوب رهبر ایران نیز در همه این شورشها به مردم معترض وعده «اعدام با طناب دار» دادهاند.
در ۳۰ سال رهبری آیتالله خامنهای، وی همواره حامی برخورد سخت و شدید با مردم معترض بوده است. در هر رخداد نیز او لقبی جدید به معترضان میدهد. «فتنهگر»، «اراذل»، «ضدانقلاب»، «عوامل دشمن» و «اشرار»، القابی است که او به مردم در اعتراضهای مختلفشان داده است.
برخورد حکومت با دستگیرشدگان اعتراضات در دوره رهبری آیتالله خامنهای متناسب با گستردگی شورشها و توجه بینالمللی به آن، متفاوت بوده است. در شورشهای کوچک و نقطهای، استراتژی اعدام دستگیرشدگان بهرغم تبلیغ آن از سوی مقامهای رسمی کمتر اجرایی شده است ولی در اعتراضات گسترده و فراگیر، اعدام، یکی از شیوههای همیشگی نظام جمهوری اسلامی برای ایجاد ترس و وحشت در دل مردم بوده است.
در اعتراضات سال ۱۳۸۸ نیز آیتالله خامنهای علاوه بر آنکه به صراحت در خطبههای نمازجمعه وعده برخورد سخت و خونین با معترضان داد، دست نیروهای امنیتی و قضایی را نیز بازگذاشت تا افرادی را اعدام کنند. اعدام محمدعلی زمانی و آرش رحمانیپور در بهمنماه ۱۳۸۸ و اعدام شیرین علمهولی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان در اردیبهشت سال ۱۳۸۹ با هدف تامین همین استراتژی «النصر بالرعب» اجرا شد.
در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ نیز که به دلیل افزایش ۳ برابر قیمت بنزین در شهرهای مختلف ایران آغاز شده و همچنان ادامه دارد، استراتژی محبوب آیتالله خامنهای از سوی رسانههای منسوب به او تبلیغ میشود. علاوه بر اتهام همیشگی و قدیمی «آتش زدن قرآن» که اینبار هم از روز سوم اعتراضات پای ثابت برنامههای خبری رسانههای رسمی ایران شده است، روزنامه کیهان وابسته به رهبر ایران نیز با انتشار مطلبی در شماره روز سهشنبه خود وعده داده است که «اشرار اجارهای» به زودی با «طناب دار» مجازات خواهند شد.
رهبر ایران نیز روز چهارشنبه، اعتراضات را «جنگ امنیتی» و شرکتکنندگان در آن را عوامل دشمن خواند. او از روز دوم اعتراضات با «اشرار» خواندن مردم به نیروهای امنیتی مجوز برخورد سخت و شدید داده است. سازمان عفو بینالملل گزارش داده که تا کنون دستکم ۱۰۶ نفر از مردم کشته شدهاند. منابع غیر رسمی نیز از کشتهشدن بیش از ۲۰۰ نفر سخن میگویند.
برخوردی تا این حد شدید با مردم معترض تاکنون در دوره رهبری آیتالله خامنهای سابقه نداشته است. استفاده سریع و گسترده از اسلحه برای سرکوب تظاهرکنندگان در هیچ کدام از اعتراضات قبلی رخ نداده بود. به نظر میرسد رهبر ایران این اعتراضات مردمی را متفاوت از دیگر اعتراضاتی میداند که در دوره رهبری او رخ داده است و به همین دلیل به دنبال پیروزی بر مردم با ایجاد رعب و وحشتی بزرگتر از موارد مشابه است.