Monday, Jan 6, 2020

صفحه نخست » «هرگز کسی اینگونه فجیع به کُشتن خود برنخاست...» *، ناصر زراعتی

Naser_Zeraati.jpgنیمه شبِ دیشب، دوستی از پاریس متنِ یادداشتِ تسلیت و سوگواریِ دوستِ سابقمان آقای محمود دولت آبادی (با عنوان «فرزندِ شایستۀ ایران») را برایم فرستاد. وقتی آن جمله ها را خواندم، دریافتم چه خطایی کرده بودم که تصوّر می کردم سکوت چندماهۀ اخیر این نویسندۀ نامدار شاید نتیجۀ مطالعۀ سعدی بوده که:

«زبان بُریده به کُنجی نشسته صُمّ بُکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حُکم»

از شدّت خشم، در اتاق راه می رفتم و با خود می گفتم: «یعنی این پیرِ هشتادساله در این دوماهۀ گذشته کجا بوده که خبرِ کُشته و مجروح شدن و دستگیری و شکنجۀ آن همه نوجوان و جوان و زن و مردِ بی گناهِ هم میهنش را در خیابان های بیش از صد شهرِ ایران نشنیده است تا دستِکم از یکی از آن ها (پویا بختیاری) نیز چون یکی از "فرزندانِ شایستۀ ایران" یادی کند و به مادر و پدرِ سوگوارِ او تسلیت گوید؟...»
که تلفن زنگ زد. دوستی نویسنده، انسانی شریف و نازنین، از ایران بود که پس از سال ها، صدایش را می شنیدم. گفت که یادداشتِ محمود را خوانده است. از من خواست تا این چند جمله را بنویسم و با نامِ او برایِ رسانه ها، بفرستم:
«آقای محمود دولت آبادی!
ننگ بر تو باد!
آیا ۱۵۰۰ تن جان باخته در راهِ آزادی ِ میهن کم نیست؟
۱۴ دی ماه ۱۳۹۸»
گفتم: «هنوز بیداری؟ آن جا، الان ساعت دو و نیم بعد از نیمه شب است. خوب می دانی اگر کاری از من ساخته باشد، دریغ ندارم از انجام دادنش برای دوستِ عزیزی چون تو... ولی اجازه بده تا فردا با هم بیش تر صحبت کنیم.»
صبح، تصویرِ دست نوشته اش را با نام و امضایِ خود برایم فرستاد:
«آقای محمود دولت آبادی!
ننگ بر تو باد!
آیا جان باختن هزار و پانصد تن در راهِ آزادیِ میهن در چشمت ناچیز می نمود که دَم درکشیدی که اکنون؟...
۱۴ دی ماهِ ۱۳۹۸»
تلفن کردم به این دوست و از او خواهش کردم به دلیلِ وضعیتِ حساسِ کنونی در ایران، اجازه بدهد پیامش را فعلاً بدونِ نامِ او منتشر کنم. گفتم: «من فقط نگرانِ تو هستم. اجازه بده تصویرِ دست نوشته و نام و امضایت نزدِ من محفوظ بماند تا در زمانِ مقتضی، آن را منتشر کنم.»
خوشبختانه، دوستِ نویسندۀ من ـ به رغمِ خواستِ قلبی اش ـ خواهش مرا پذیرفت.
*
در این فاصله، بسیاری در موردِ یادداشتِ «تسلیت و سوگواریِ» محمود دولت آبادی نوشته و گفته اند، اما نوشتۀ دقیق و مسؤلانۀ برادرِ او حسین دولت آبادی نویسندۀ ساکنِ پاریس نشان داد که خوشبختانه حفظِ شرافتِ قلم و انجامِ وظیفۀ انسانیِ روشنفکرِ آزادی خواه و عدالت جو ارجحیّت دارد به رعایت و پاس داشتِ پیوندِ خویشاوندی.

ناصر زراعتی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
*) احمد شاملو.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy