کیهان لندن - شیرین نشاط عکاس، هنرمند تجسمی و فیلمساز ایرانی ساکن نیویورک به خاطر نمایش آثار خود در نمایشگاههای بینالمللی و ساختن فیلمی بر اساس داستان «زنان بدون مردان» از شهرنوش پارسیپور شناخته شده است. او به تازگی در گفتگو با مجله اشپیگل آلمان دیدگاههای خود را درباره اوضاع امروز ایران بیان کرده است.
اشپیگل در معرفی شیرین نشاط نوشته است: او در سال ۱۹۵۷ میلادی در تهران به دنیا آمد و اکنون در نیویورک زندگی میکند. وی ستارهای در عرصه بینالمللی هنر است. نشاط به عنوان دختر یک پزشک در طبقه متوسط ایران رشد کرد؛ دوران مدرسه را در یک شبانهروزی در تهران گذراند؛ اندکی پیش از سقوط شاه به وسیله آیتالله خمینی رهبر انقلاب شیعی در ایران، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته هنر در ایالات متحده آمریکا آغاز کرد. برای نخستین بار با سری عکسهای «زنان خدا» شناخته شد که زنان مسلمان مسلح را زیر چادر نشان میداد. او به خاطر فیلمهای ویدئویی «سرکش» و «پارتیشن» در سال ۱۹۹۹ جایزه بینالمللی چهل و هشتمین فستیوال ونیز و در سال ۲۰۰۶ به خاطر فیلم «زنان بدون مردان» که از ناآرامیهای سیاسی ایران در دهه ۵۰ میلادی حکایت میکرد، جایزه کارگردانی را از این فستیوال را دریافت کرد. در حال حاضر موزه «برود» لسآنجلس مجموعهی بزرگی از کارهای نشاط را به نمایش گذاشته است.
گفتگوی اشپیگل با شیرن نشاط از قرار معلوم پیش از سقوط مرگبار هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین در نزدیکی تهران و اعتراضات بزرگ پس از آن در دانشگاهها و شهرهای ایران انجام شده است. در روزهایی که او خود میگوید مثل بسیاری دیگر از ایرانیها از ترور قاسم سلیمانی به دستور دونالد ترامپ و تشییع جنازه میلیونی او در ایران شوکه شده بود و فکر میکرد رویای تغییر در ایران برای سالهای دراز مدفون شده است. قاعدتا، امروز او با مشاهده خشم تظاهرکنندگان علیه رژیم و رهبر آن علی خامنهای و همچنین پاره کردن عکسهای سلیمانی، با چهره دیگری از ایران میبایست آشنا شود که جمهوری اسلامی در تمام این سالها تلاش کرده آن را سرکوب نموده و مخفی نگه دارد.
این هنرمند ایرانی در این مصاحبه گفته است که وضعیت فعلی ایران نه تنها ایرانیان را در داخل کشور، بلکه در سراسر دنیا ناامید کرده است، با اینهمه «بسیاری از ایرانیان در داخل کشور مثل خود من آرزوی تغییر رژیم را داریم.»
اشپیگل: خانم نشاط، نخستین واکنش شما هنگامی که خبر قتل قاسم سلیمانی را شنیدید چه بود؟
شرین نشاط: من هم مثل همه درباره دستور قتل ترامپ دستخوش شوک شدم. به نظر من اینجا دو دولت مشغول نمایش قدرت هستند و هر دو میتوانند احساس پیروزی داشته باشند. هم مشاوران انتخاباتی ترامپ و هم صاحبان قدرت در ایران. در ماه نوامبر ۲۰۱۹ در بسیاری از شهرهای ایران اعتراضهایی صورت گرفت که باعث شد من و بسیاری دیگر به شانسی برای یک تحول بنیادی امیدوار شویم. مردم در ایران از مشکلات اقتصادی و فضای اجتماعی خفقانآور سیر شدهاند. آنها سرانجام خشم خود را نشان دادند. اما حالا ترامپ حکومت ایران را به شدت تقویت کرده است. بازنده، مردم ایران هستند کهاندک امید آنها به دموکراتیزه شدن کشور برای نخستین بار ضربه نمیخورد.
- شما خودتان سالهاست که در نیویورک زندگی میکنید و از سال ۱۹۹۶ دیگر در ایران نبودهاید. در آن زمان برای شما روشن شد که نمیتوانید از دستگیری در امان باشید.
- من درواقع نمیتوانم به آنجا سفر کنم، اما با جامعه ایرانی ارتباط تنگاتنگی دارم. در حال حاضر بر این جامعه نومیدی شدید نسبت به وضعیت ایران حاکم است، اما همچنین درباره وضعیت اینجا، ایالات متحده آمریکا. تقریبا همه بستگان من هنوز در ایران زندگی میکنند. من تقریبا هر روز با آنها تماس تلفنی دارم. بلافاصله پس از قتل سلیمانی همه به شدت نگران بودند که اکنون جنگ سوم جهانی آغاز شود زیرا میدانستیم که دولت ایران واکنش نشان خواهد داد.
- فضا میان ایرانیان تبعیدی در نیویورک چطور است؟
- بسیاری از ما سالهاست از بستگان خود دور افتادهاند و یک تغییر رژیم را آرزو میکنند تا بتوانند برگردند. اکنون همه آنها فلج شدهاند.
- شما واقعا اطمینان داشتید که سلطه ملاها شکستنی بود؟
- در دهههای گذشته جامعه ایران به شدت تغییر کرد و مدرنتر و جهانیتر شد. مشکل مردم نه دین، بلکه ضعف اقتصادی، تحریمهای آمریکا، بیکاری و فقدان آزادی عقیده است. این در اعتراضهای نوامبر فوران کرد که طی آن جوانان بیگناه زیادی کشته و زندانی شدند. و حالا مراسم سوگواری سلیمانی با میلیونها عزادار در خیابانها! هراسانگیز در این تصویرها بازسازی صحنههایی است که ما در سال ۱۹۷۹ بلافاصله پس از انقلاب اسلامی دیدهایم. جمعیت انبوه، لحن آنها علیه شیطان بزرگ آمریکا، فریاد انتقامجویانه، به همه این احساس را به دست میدهند که آدم به ۴۰ سال پیش بازگشته است و نبرد طولانی برای یک جامعه عادلانهتر به نظر میرسد که ناگهان فراموش شده باشد.
- این را چگونه توضیح میدهید؟
- ترامپ با قتل سلیمانی یک شهید ساخت و متاسفانه قدرت مذهبیون را بار دیگر تقویت کرد. من در کار هنری خودم در دهه نود، در چارچوب «زنان خدا» اندیشه شهادت را ارزیابی کردم که در جریان انقلاب نقش بسیار مهمی ایفا میکرد و رژیم از آن استفاده ابزاری کرد. چیزی که ما در روزهای گذشته در خیابانهای ایران دیدیم، رستاخیز ایدئولوژی و خشم کهنهای بود که باور داشتیم به پایان رسیده. اما اعتقاد دارم که اکثریت مردم میخواهند از این وضعیت رها شوند.
- یعنی در حال حاضر برای مخالفان رژیم دیگر هیچ انتخابی باقی نمیماند جز اینکه مثل وفاداران به دولت علیه ایالات متحده آمریکا بایستند؟
- طنز وضعیت فعلی واقعا این است که همه ایرانیها، چه مخالف رژیم، چه ثروتمند یا فقیر و صرف نظر از اینکه کجا زندگی میکنند از سرنوشت کشور خودشان نگرانند. به ویژه نگرانی از اینکه مراکز فرهنگی و تمام شهرها ویران شده و کشور به یک سوریه دیگر تبدیل شود. این آمیزه ای از خشم و ناسیونالیسم است که ایرانیها در خانه و در تبعید در برابر خود میبینند، چیزی که دولتها در تهران و واشنگتن ایجاد کردهاند.
- وضعیت خود شما در این فضای سیاسی جدید در ایالات متحده آمریکا چگونه است؟
- من بارها گفتهام که در این سرزمین هرگز خودم را بیگانه حس نکردهام. این حالا تغییر کرده. حالا برای نخستین بار از آینده میترسم. من در تبعید زندگی میکنم، نمیتوانم به ایران بازگردم و در لحظه فعلی احساس میکنم که باید بین دو جبهه بجنگم زیرا سرم مرا به زادگاهم هدایت میکند که اجازه یک بازگشت امن را به من نمیدهد و در جبهه دیگر با دولت آمریکا که کشور مرا تهدید به جنگ میکند و فعلا ورود مسلمانان را در برخی کشورها ممنوع کرده است. در گذشته من و دوستانم شوخی میکردیم و میگفتیم «وقتی دیگر اجازه زندگی در آمریکا را نداشته باشیم، باید چه کنیم؟» اکنون ما هربار هنگام ورود به آمریکا با این ترس دست به گریبان هستیم که شوخی ما یکباره جدی شود.
- درباره این موقعیت تازه در هنرتان چگونه کار میکنید؟
- من همین روزها کاری از ترکیب ویدئو و عکاسی تمام کردهام که «سرزمین رویاها» نام دارد و مهاجرت مرا به عنوان یک ایرانی به آمریکا منعکس میکند. این کار در حال حاضر در لسآنجلس نمایش داده میشود و قصد دارم در بهار امسال از آن یک فیلم بسازم. این فیلم داستان یک عکاس زن ایرانی است که در جنوب آمریکا زنگ خانه آمریکاییهای کاملا معمولی را به صدا در میآورد، خودش را ایرانی معرفی میکند و میکوشد با آنها درباره رویاها و کابوسهایشان حرف بزند. ما در جریان این کار دریافتیم که رویاها و کابوسها با چه شدتی به هم شبیه هستند.
- تجربههای خودتان چه بود؟
- بعضیها در را محکم به روی ما میبستند. بسیاری دیگر از آنها، به ویژه مهاجران آمریکای لاتین و آمریکاییهای بومی، دوستانه اطلاعات خودشان را در اختیار ما میگذاشتند. در نهایت این نتیجه حاصل شد که همه انسانها، فارغ از اینکه چه تفاوتهای فرهنگی و مذهبی با یکدیگر داشته باشند، کابوس مشترکی از طرد، خشونت، جنگ و نابودی اتمیجهان دارند.
- آیا هنوز هم برای شما آمریکا «سرزمین رویاها»ست؟
- من این سرزمین را دوست دارم و ارزشهایی را که بر آن پیریزی شده است تحسین میکنم. اما در جامعه آمریکا بحران هویت عظیمی را احساس میکنم. بعضی وقتها از اینکه آمریکاییها با قدرت بیشتری در برابر اینکه دونالد ترامپ در کشورشان شکاف ایجاد میکند از خود دفاع نمیکنند خشمگین میشوم. اما با حیرت درک میکنم که چگونه بیشتر شهروندان این کشور در رابطه با رفتار رئیس جمهور خود فلج شدهاند.
*منبع: اشپیگل
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن