رائفی‌پور نیز مانند گروه محمود احمدی‌نژاد سوراخ دعا را در «مهدویت و امام زمان» یافته بود و سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ اقدام به راه‌اندازی دفتری در خیابان پاتریس لومومبا کرده بود. این فعالیت‌ها توجه سپاه پاسداران را جلب کرد و روایت‌های متفاوتی درباره روابط او و سپاه وجود دارد. براساس برخی روایت‌ها او ابتدا توسط سپاه بازداشت و در دوره بازداشت با آنان همکاری را آغاز کرده است و براساس برخی روایت‌ها پس از احضار و برگزاری جلساتی با آنان همکار شده است.

بااین‌حال، اگرچه سپاه پاسداران عملا حامی او است اما در بین برخی نیروهای اصول‌گرا و سپاه پاسداران همچنان اعتماد چندانی به او وجود ندارد و او را چهره‌ای مانند «اسفندیار رحیم مشایی» می‌دانند. از همین رو بود که روزنامه فرهیختگان ویژه‌نامه‌ای را علیه او منتشر کرد.

«عباس سلیمی‌نمین»، روزنامه‌نگار اصول‌گرا در سرمقاله همان شماره فرهیختگان درباره رائفی‌پور نوشته بود: «زمانی نزدیکان احمدی‌نژاد او را به‌عنوان یکی از سرداران امام زمان معرفی کرده بودند. آنچه امروز موجب می‌شود که جوان سخنوری از ارتباط امام عصر با خود در رؤیا در محفل عمومی سخن گوید، الگوگیری از همان پدیده‌ عوام‌فریب است که ذکر آن رفت». از این نظر این گروه از نیروهای سپاه پاسداران و اصول‌گرایان هر جریانی که به نوعی قصد وصل کردن خود به امام زمان را دارد فریبکار است و درنهایت زمانی با آنان درگیر می‌شود.

به لحاظ شخصیت نیز می‌توان رائفی‌پور را شبیه دیگر تئوریسین‌های شفاهی اصول‌گرایان دانست. ترکیبی از اطلاعات معمولی دینی و اجتماعی با بسته‌بندی سیاسی مطلوب جوانان. همین ترکیب را می‌شد قبلا در «حسن عباسی» یافت اما او به دلیل روحیه‌های خاص و عصبیت سیاسی‌اش بیشتر با چهره‌هایی چون «سعید قاسمی» و «حسین الله‌کرم» نزدیک بود. رائفی‌پور شاید مدلی بازاری‌تر و مجازی‌تر از «عباس معارف» از شاگردان «احمد فردید» باشد. افرادی که از هر رشته‌ای یک سری کلمات را یاد می‌گیرند و بدون اینکه مدل فکری جامعی داشته باشند با ترکیب این کلمات یک معجون جذاب ارائه می‌کنند. ویژگی همه این افراد شفاهی بودن و نداشتن اثر مکتوب است. نکته‌ای که درباره احمد فردید نیز صادق است.

به نوشته روزنامه فرهیختگان «واحد موسیقی، واحد کشاورزی و امنیت غذایی، واحد خانواده، واحد نرم‌افزار، واحد دشمن‌شناسی، ساخت سلاح و پرینتر سه‌بعدی و سامانه‌ پاداسکای تنها ‌بخشی از فعالیت‌‌های موسسه‌ مصاف ایرانیان با مدیریت علی‌اکبر رائفی‌پور است که تحت‌عنوان فعالیت در حوزه مهدویت و دشمن‌شناسی شکل گرفته است.» او در همه این حوزه‌ها و حتی ساخت سلاح مدعی است و اظهارنظر می‌کند بدون اینکه هیچ تحصیلاتی در هیچ‌یک از این حوزه‌ها داشته باشد.

یکی دیگر از دلایل حمله برخی اصول‌گرایان به رائفی‌پور اتهامات فساد درباره او است.

رائفی‌پور به همراه یک روحانی به نام «محمدرضا انهاری» گروهی را برای فعالیت علیه «محمدعلی طاهری» با عنوان «نجات از عرفان حلقه» تاسیس کردند. پس‌ازآن اما فایل‌های صوتی منتشر شد که ادعا شده بود انهاری با تعدادی از این زنان رابطه داشته است.

اعطای مجوز «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» را می‌توان به این حساب گذاشت که جایگاه او تغییر کرده و یا به تعبیر روزنامه فرهیختگان او دیگر آن جوان ۲۴-۲۳ ساله‌ نیست. هم مخاطبانش تغییر کرده‌اند، هم تریبون‌هایی که در اختیار دارد، هم جایگاهش و هم دامنه‌ موضوعاتی که به آن‌ها می‌پردازد.

به نظر می‌رسد این تغییر جایگاه ضمن اینکه برای او شهرت و قدرت جدیدی به وجود می‌آورد اما خطرناک نیز هست و ممکن زمینه‌ساز حمله بیشتر گروه دیگری از اصول‌گرایان و حذفش باشد.