مطلبی که مشاهده می فرمایید ۱۰۰۰مین مطلب از مطالبی ست که در سریِ «روزانه های ف. م. سخن» قرار گرفته است.
پیش از این، سری مطالب دیگری داشته ام مثل «کشکول ها» و غیره، که در هر یک از آن ها نیز چند صد مطلب منتشر کرده ام.
این ها غیر از برنامه های تلویزیونی و پادکستی ست که تا کنون ساخته ام.
و نیز غیر از طنزهای کوتاه و تک خطی و تصویری ست که در کانال تلگرام «گویانیوز» منتشر کرده ام.
سری مطالب «روزانه» ها را -که اکنون تعدادش به ۱۰۰۰ رسیده- در ژانویه ۲۰۱۶ آغاز کردم یعنی ۴ سال پیش.
نوشتن اینترنتی ام را در خبرنامه ی گویا از سال ۲۰۰۳ آغاز کرده ام یعنی ۱۷ سال پیش.
و نوشتن با نام مستعار ف. م. سخن را از سال ۱۹۸۷ آغاز کرده ام یعنی ۳۳ سال پیش.
و نوشتن به طور کلی، با امضاهای مختلف و بدون امضا را از سال ۱۳۵۸ آغاز کرده ام یعنی ۴۱ سال پیش.
و به دلیل وضعیت همیشه آواره ای که داشته ام، اگر مینوت یا فتوکپی یا تصویری از نوشته هایم داشتم، همگی پراکنده شده اند و حقیقتا نمی دانم که تا کنون چند هزار مطلب نوشته و منتشر کرده ام.
اما «همه»ی این مطالب یک استخوان بندی اصلی داشته، که در این مطلب خدمت تان عرض می کنم. شاید یکی از جملات اولین طنزنوشته ی اینترنتی من، در خبرنامه ی گویا، اساس این استخوان بندی را نشان دهد:
«آقای خامنه ای! ما شما را نمی خواهیم!»
و طنزی که در همان دوران با عنوان «ایدز سیاسی» نوشتم، و خمینی را به ویروس ایدزی که سال ۵۷ از فرانسه وارد ایران شد و کل ایران را آلوده کرد تشبیه کردم، شاید روح تمام نوشته های من، از سال ۵۸ تا کنون باشد.
پیش از این که به استخوان بندی نوشته های خودم اشاره کنم، از دوستان «گویا نیوز» که آن ها را «گویاییان» می نام ام و تا کنون افتخار آشنایی و دیدار با هیچ کدام شان را نداشته ام و تنها از راه دور و با ای میل در ارتباط بوده ایم تشکر می کنم که امکان انتشار این مطالب را به من دادند، خاصه در دوره ای که مافیای رسانه ای اصلاح طلبان حکومتی بر اغلب رسانه های خارج از کشور حاکم است و مشاهده می کنیم، حتی با وجود این همه سابقه ی نوشتاری، برخی از این رسانه ها، حتی از درج پاسخ نویسنده، به فلان مطلبی که علیه اش نوشته شده خودداری می کنند، و بعضی از صاحب رسانه ها هم اصولا جواب سلام نویسنده را نمی دهند! :)
اما عصاره و فشرده ی چند هزار مطلب و برنامه ی تلویزیونی و پادکستی و غیره:
-حکومت نکبت اسلامی باید برود
-حکومت مبتنی بر قوانین حقوق بشری و جدایی دین از حکومت باید برقرار شود
-پرونده ی اسلام سیاسی در ایران باید بسته شود
-هیچ کشوری در جهان دشمن ما نیست و ما با هیچ کشوری در جهان دشمن نیستیم مگر آن که آن کشور بخواهد تمامیت ارضی ما را به خطر بیندازد. کشورهایی که می خواهند چنین کنند مشخص اند و در همسایگی ما هستند بنابراین نه امریکا، نه اسراییل، هیچ کدام دشمن ما نیستند و ما راه دوستی و ارتباط بر اساس منافع مشترک با آن ها در پیش خواهیم گرفت.
-هیچ گروه و سازمانی دشمنِ حکومتِ مبتنی بر موارد فوق نیست، مگر آن که بخواهد تمامیت ارضی ما را «عملا» به خطر بیندازد. این گروه ها مشخص اند و کسانی هستند که خود را ایرانی نمی دانند و با همسایگانی که خواهان از بین بردن تمامیت ارضی کشورمان هستند همکاری مشترک دارند.
به غیر از این، گروه هایی که عملکردشان در جهت از بین بردن موارد ذکر شده در فوق باشد و به قولی از دمکراسی بخواهند برای از بین بردن دمکراسی استفاده کنند، و از قانون اساسی مبتنی بر موارد فوق بخواهند برای از بین بردن موارد فوق استفاده کنند، دشمن به شمار می آیند. این ها تنها چهارچوب های آزادی های سیاسی در ایران باید باشند.
-برای این که حرف و حدیثی در موارد فوق باقی نماند و برنامه ی کاملا مشخص و عملی برای آن وجود داشته باشد، باید «آزاد ترین کشورهای جهان» در زمان حاضر، به عنوان الگو برای نگارش قانون و عملی ساختن آن در نظر گرفته شود. این کشورها در زمان ما مشخص اند و کشورهای اسکاندیناوی و آلمان در ردیف بالای آزادی و حقوق بشر قرار دارند.
این خلاصه ی نوشته های من است. عده ای با آن ها موافق اند و عده ای با آن ها مخالف. برای من تعداد موافق و مخالف فرقی نمی کند. من یک نفر هم که باشم، همین حرف ها را خواهم زد و همین نظرها را خواهم داشت.
با سپاس از خوانندگان گرامی که مطالب مرا تا امروز دنبال کرده اند.
ف. م. سخن