Thursday, Sep 24, 2020

صفحه نخست » سورپرایز اکتبر، آیا ممکن است ایران نتیجه انتخابات آمریکا را عوض کند؟

pendent23-1.jpgبا نزدیک شدن به ماه اکتبر، احتمال اقدام غافلگیرانه آمریکا در مورد ایران بالا می‌رود

ایندیپندنت فارسی - جذابیت اقدامی غافلگیرانه در حوزه سیاست خارجی در ماه‌های قبل از انتخابات، یکی از ویژگی‌های ستادهای سیاسی است. اما دولت ترامپ درباره «غافلگیری اکتبر» انتخاب‌های محدودی دارد. روابط دولت او با متحدانش چنان پراکنده است که بعید به نظر می‌رسد هیچ ‌یک از آن‌ها بتوانند وضعیت انتخاباتی را تقویت کنند. روابطش با دشمنان در واقع بهتر است، اما آن‌ها نیز ممکن است کنار گود بنشینند و مراقب شرط‌بندی‌هایشان باشند.

دولت ترامپ معتقد است که قبلا یک غافلگیری مثبت به نام توافق‌نامه اسرائیل و امارات متحده عربی و توافق عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و بحرین را به سرانجام رسانده است. رئیس جمهور ترامپ، با تاکید بر دستاورد صلح در خاورمیانه، امیدوار است که به زودی چندین کشور عرب دیگر، از جمله احتمالا عربستان سعودی روابط خود را با اسرائیل عادی کنند.

اگر این اتفاق بیفتد، ترامپ ممکن است در میان رای‌دهندگان متعهد خود جایگاه بهتری پیدا کند، اما مشخص نیست که اقدامات دیپلماتیک خاورمیانه در میان رای‌دهندگان بلاتکلیف نگران کووید-۱۹، شرایط اقتصادی و ... چه واکنشی برمی‌انگیزد.

با از بین رفتن گزینه‌های دیگر غافلگیری اکتبر، پرسش این جا است که آیا دولت برای نشان دادن قدرت، دست به بحران‌سازی می‌زند؟ محتمل‌ترین سناریو تشدید تنش با ایران است؛ کشوری که از زمان حضور ترامپ در دفتر ریاست‌جمهوری، در صدر دشمنان او قرار دارد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

این که آیا غافلگیری اکتبر وجود دارد، ابتدا به آمادگی ایالات متحده برای حمله به ایران در خاک آن بستگی دارد. تاکنون هیچ دولت آمریكایی تمایلی به این كار نداشته است. ریگان مایل به این کار نبود و حتی یک دریادار آمریکایی را که قصد حمله به تاسیسات اقتصادی و اقتصادی ایران داشت، اخراج کرد. دولت کلینتون به حمله ایران به تاسیسات نیروی هوایی ایالات متحده در عربستان سعودی پاسخ نداد. جورج دبلیو بوش، ایران را بخشی از «محور شرارت» خواند و به دلیل سلاح های مهلکی که ایران به تروریست‌ها می‌رساند بسیاری از سربازان خود را در عراق از دست داد، اما او هرگز به خاک ایران حمله نکرد.

اوباما برای حملات علیه تاسیسات هسته‌ای ایران برنامه‌ریزی کرده بود، اما ایران موافقت کرد که قدرت هسته‌ای خود را محدود کند، بنابراین نیازی به حمله آمریکا نبود. ترامپ نیز مفهوم تلافی‌جویی در برابر ایران برای حمله ویرانگر به شرکت نفت آرامکو در عربستان سعودی را تغییر داد.

در این جا به وضوح یک مضمون مشترک وجود دارد که حاوی آن است در طول زمان این درک بین احزاب آمریکا به‌وجود آمده که حمله به ایران فکر خوبی نیست. بنابراین، سؤال این است که تفاوت ترامپ با همتایان سابق‌اش چیست؟ تا امروز، ترجیح او در این زمینه کاملاً معمول بوده است، حتی اگر در حرف‌هایش بزرگ‌نمایی کرده ‌باشد.

با این حال، ایالات متحده می‌تواند رهگیری کامل شناورهای حاوی نفت ایران را شروع کند. دولت آمریکا می‌تواند ادعا کند که این اقدام با «مکانیسم ماشه» پیش بینی شده در برجام سازگار است، یعنی این که هر یک از امضاکنندگان برجام می تواند ایران را به نقض آن متهم کند و تحریم‌های کامل چند جانبه را برگرداند. پرسش این است که ایران چگونه واکنش نشان می‌دهد و دولت در پاسخ چه خواهد کرد.

تقریبا قطعی است که ایران اقدامات تهاجمی ایالات متحده را تلافی کند، هرچند زمان و مکان آن با دقت مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایران می‌تواند به حمل و نقل ایالات متحده حمله کند. در سال ۱۹۸۸، ایران تقریباً یک ناوچه آمریکایی را در خلیج فارس با مین غرق کرد. ایالات متحده با گلوله‌باران چند سکوی متروکه نفت و آسیب رساندن به یک ناوشکن ایرانی به این اقدام واکنش نشان داد. با توجه به این واکنش، تهران می‌تواند تصمیم بگیرد که آیا تاریخ را تکرار کند. در فصل غافلگیری‌های اکتبر، این یک شرط‌بندی خطرناک خواهد بود. ایران می‌تواند در عراق مقابله به مثل کند، مانند اقدام تلافی‌جویانه‌اش پس از کشتن قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده، اما این امر متحدان عراقی ایران را به خطر می‌اندازد.

حمله ایران به خارج از منطقه از طریق نیروهای نیابتی یک احتمال است، اما ایرانی‌ها می‌توانند تصمیم بگیرند تا بعد از انتخابات سوم نوامبر صبر کنند، با تشخیص این که یک مارپیچ تشدیدکننده اکنون می‌تواند به انتخاب مجدد ترامپ کمک کند. یک حمله نیابتی البته مسؤول دانستن ایران را دشوار می‌کند، چرا که تحقیقات در مورد این حمله ممکن است طول بکشد.

ایران می‌تواند حزب الله را به حمله به اسرائیل ترغیب کند، اما وضعیت نابه‌سامان سیاسی و اقتصادی لبنان ممکن است حزب الله را منصرف کند.

یک احتمال دیگر وجود دارد که می‌تواند راهبرد آمریکا در خلیج فارس را واقعا پیچیده کند: درخواست ایران از چین و یا روسیه برای ارسال کشتی جنگی به خلیج فارس برای محافظت از نفتکش‌های ایرانی در برابر اقدامات احتمالی ایالات متحده. یک نمونه قبلی هم وجود دارد که در دهه ۱۹۸۰ اتفاق افتاده ‌است. آن زمان، کویت از آمریکا خواست تا صادرات نفت خود را در برابر حمله به ایران محافظت کند. وضعیت امروز پیچیده‌تر است، اما چینی‌ها مجبورند امنیت کشتی‌های ایران را تامین کنند چون قراردادهای طولانی‌مدت نفتی با ایران دارند.

حتی اگر ترامپ به دنبال برتری در مبارزات انتخاباتی در قالب غافلگیری اکتبر باشد، با مخالفت کسانی روبه‌رو خواهد شد که متوجه می‌شوند با حمله به ایران، ایالات متحده را درگیر جنگ با جمهوری اسلامی می‌کند. چنین درگیری می‌تواند ادامه پیدا کند و این روند، مانع چرخش آهسته به سمت آسیا می‌شود که از مدت‌ها پیش در حال انجام است. این چرخش از نظر راهبردی ضروری است.

هرچه به ماه اکتبر نزدیک می‌شویم و جذابیت غافلگیری افزایش می‌یابد، خطرات باید با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد، با توجه به این که جیمز متیس وزیر دفاع سابق گفته است: «دشمن رای می‌آورد.»

این یادداشت به قلم سایمون و کورتزر در دیلی نیوز منتشر شده‌است.

استیون سایمون، تحلیلگر تحقیق اندیشکده دموکرات «کوئینسی» و استاد روابط بین الملل در کالج کالبی، سابقه خدمت در شورای امنیت ملی در دولت‌های کلینتون و اوباما دارد.

دنیل کورتزر، پروفسور دانشکده امور عمومی و بین‌الملل است که سفیر آمریکا در مصر و اسرائیل بوده ‌است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy