(این پیشنهاد برای آنست که پیام خوب آقای پهلوی در "پیمان نوین" ایشان در کنار دیگر پیامهایشان به فراموشی سپرده نشود.)
اگر آقای رضا پهلوی واقعاً تصمیم به فعال شدن در عرصه مبارزه سیاسی با هدف زدودن تباهی، فساد و تبعیض نهادینه ناشی از ۴۲ سال حکومت مذهبی و استبدادی از وطن را دارند و هم مایل به شروع فعالیتی هستند که بتواند خط بطلان بر همه انتقادها از گذشته بدون عمل و از سخنان بدون پشتوانه خودشان چه در گفتمان و چه در میدان بکشند، شایسته است، تا دیر نشده، آستینها را بالا زده و با دیگر کنشگران صادق رهایی ایران در داخل و خارج کشور برای برپائی حکومتی سکولار و دمکرات همراه شوند.
بدون شک، اکثریت بزرگی از جامعه اپوزیسیون خارج از کشور، بویژه شروع کنندگان و فعالان کارزارهای جاری در کشورهای مختلف (از جمله کازار دفاع از "بیانیه ۱۴ نفر" و کارزار "دفاع از دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی")، از محتوای وطن پرستانه و دموکراسی خواهانه "پیمان نوین" آقای رضا پهلوی مطلع شدهاند. بعضاً، به این نکته و پرسش هم اندیشیدهاند که چگونه میشود از آن پیام و پیمان برای کاستن از پراکنده کاریهای گروههای مخالف حکومت اسلامی از یک طرف و پیشبرد اهداف کارزارهای جاری این گروهها از طرف دیگر بهره جست.
نگارنده خود عضوی از کنشگران مدافع "بیانیه ۱۴ نفر" نیز در پی شنیدن و خواندن پیام آقای رضا پهلوی، دوستان و همراهانی را به گفتگویی درباره این پیام و "پیمان نوین" ایشان دعوت به تبادل نظر کرد و طیفی از نظرات متفاوتی هم در رسانهها خوانده و شنیده شد. طیف نظراتی چون تایید محتوای پیام و استقبال از آن، لزوم داشتن رویکردی خوشبینانه و مثبت به آن و نظراتی هم در رد اهمیت این پیام به دلیل وجود سابقه در مورد پیامهای مشابهی از جانب آقای پهلوی و نبود پیگیری و اقدامی مثمر ثمر از جانب ایشان.
با این مقدمه و هم نظر باهواداران رویکرد خوشبینانه به "پیمان نوین" آقای پهلوی و با فرض تمایل آقای پهلوی به پیاده کردن مفاد این پیمان، نگارنده به پیشنهادی برای اقدام به آقای پهلوی رسیده است. پیشنهادی برای اقدامی عملی در دو گام و در راستای همدلی و همراهی با کنشگران داخل و خارج کشور، که شرح و بسط آن موضوع اصلی این مقاله است که با پرسش هائی به شرح زیر شروع میشود:
- آیا به اعتبار انتشار این پیمان نامه و در چارچوب مفاد آن، میشود انتظار رویکرد فعالانهای از جانب آقای پهلوی در اتحاد عمل و تقویت و همآهنگی کارزارها در داخل و خارج کشور با اپوزیسین پراکنده کار داشت؟
- با فرض مثبت بودن پاسخ به پرسش بالا، آیا میشود از آقای پهلوی انتظار داشت که در وجوه مشخص زیر از فعالیتهای جاری جنبش سکولاریسم و دموکراسی خواهی ایرانیان اقدامی فعال کنند؟
۱- در وجه گفتمانی: اعلام حمایت صریح از مفاد "بیانیه ۱۴ نفر" بکنند.
۲-در وجه میدانی: به "کارزار جهانی برای دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران" (۲) و کمک به خانوادههایشان بپیوندند.
در واقع، امکان عملی بودن این پیشنهاد برای برداشتن دو گام مشخص گفتمانی و میدانی در راستا و دربستر همان "پیمان نوین" آقای پهلوی به دلایل زیر قابل تبیین است.
الف- حمایت از "بیانیه ۱۴ نفر": خواستههای اصلی در "بیانیه ۱۴ نفر" به شرح زیر، در واقع، بازتاب و چکیده رو در روئی و نفی و رد حکومت اسلامی ایران در "پیمان نوین" آقای پهلوی است:
«ما ۱۴ تن، بی هیچ واهمه و پروایی، جمهوری اسلامی را نظامی برآمده از قوانین استبدادی میدانیم و با نشانه رفتن دقیق مبانی و مظهر مفاسد این نظام که همانا "قانون اساسی" و جایگاه ولی فقیه و "رهبری" است، خواستار مطالبات بر حق خود و بخش وسیعی از مردم خویشیم!
به بیانی واضحتر، ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد.
ما ۱۴ تن، در پی "گذار کامل" و مسالمتآمیز از این رژیم «ایران ویران کن» و در پی برپایی انتخاباتی آزاد هستیم.
ما نیز در آرزوی برخورداری از حکومتی دموکراتیک و سکولار بوده که اعلامیه جهانی حقوق بشر سر لوحه مجلس آیندهاش برای تدوین و تبیین مدرنترین قانون اساسی عصر حاضر باشد!
پس آنچه که ما ۱۴ تن با انتشار نخستین بیانیه خویش در پی آن بوده و هستیم، یک مطالبه فراجناحی برای «عبور کامل» از نظام جمهوری اسلامی بوده و متعلق به همه آزادی خواهان راستین با هر گرایش سیاسی و عقیدتی است.»
بنظر نگارنده و از دید و نظر بسیاری از کنشگران سیاسی، خواستهها و اهداف فهرست شده بالا از "بیانیه ۱۴ نفر"، البته با ادبیاتی نسبتاً متفاوت، با محتوای پیام "پیمان نوین" آقای پهلوی انطباق قابل قبولی دارد. بنابراین، باید انتظار داشت که آقای پهلوی صریحاً اعلام کند که از خواستهها و اهداف اعلام شده در "بیانیه ۱۴ نفر" تمام و کمال حمایت میکنند.
ب - همکاری با "کارزار جهانی دادخواهی و آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی": آقای پهلوی در متن "پیمان نوین"، اشارهای روشن و ویژه به حمایت از زندانیان سیاس و عقیدتی و خانوادههای آنها دارد به شرح زیر:
«... از خانوادههای اعتصاب کنندگان و زندانیان سیاسی و عقیدتی پشتیبانی کنید. رهبران میانی و میدانی، بویژه آنهائی را که پشت میلههای زندان هستند، تنها نگذاریم...»
نکته درست بالا، در واقع، اعلام همدلی آقای پهلوی با امضاء کنندگان اطلاعیه برپائی "کارزار جهانی دادخواهی و دفاع از آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی در ایران" است. بنابراین، باید بتوان همراهی و همکاری ایشان را با شورای همآهنگی کارزار برای طرح، مدیریت و اجرای برنامههای کارزار انتظار داشت.
در خاتمه، هستند بسیاری از هم میهنان کنشگر سیاسی و حقوق بشری و بسیاری از پیگیران و تحلیلگران رویدادها در داخل و خارج از میهن که مشتاقانه میخواهند بدانند که گام بعدی آقای پهلوی برای تحقق توصیهها در «پیمان نوین»شان چه خواهد بود و برای یاری رسانیدن به ارتقاء و پیروزی جنبش تغییر حکومت در میهن چه خواهند کرد.
اگر آقای رضا پهلوی واقعاً تصمیم به فعال شدن در عرصه مبارزه سیاسی با هدف زدودن تباهی، فساد و تبعیض نهادینه ناشی از ۴۲ سال حکومت مذهبی و استبدادی از وطن را دارند و هم مایل به شروع فعالیتی هستند که بتواند خط بطلان بر همه انتقادها از گذشته بدون عمل و از سخنان بدون پشتوانه خودشان چه در گفتمان و چه در میدان بکشند، شایسته است، تا دیر نشده، آستینها را بالا زده و با دیگر کنشگران صادق رهایی ایران در داخل و خارج کشور همراه شوند و برای برپائی حکومتی سکولار و دمکرات کوشش کنند.
محمد ترابی
در دفاع از اعضای هیئت مرگ تهران! سیامک همدانی
سیاست ورزیِ اجباری از یک شاهزاده ی سیاست گریز! رضا م