• در ادامه دفاع اصلاح طلبان از عملکرد میر حسین موسوی در تابستان ۱۳۶۷
این نوشته کنایه آمیز تلاش دارد نشان دهد که اقدام اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی برای آنکه نشان دهند میر حسین موسوی نه تنها با فتوای مراد و قائد خود همدل نبوده، بلکه تلاش کرده است که این حکم را متوقف نماید، وقتی که پیش از آن در بسیاری از موارد وی به رغم عدم موافقت و یا حتی مخالفت بر فرمان مراد و قائد خود گردن نهاده است و در حالی که هیچ شاهد و سندی که خلاف این رفتار را نشان دهد وجود ندارد، خاک پاشیدن به چشم حقیقت است. در حالی که ما در نوار منتشر شده از ملاقات آیتالله منتظری با اعضای هیئت مرگ تهران شاهد هستیم که گویا حتی اعضای این هیئت هم که بیش از ۱۵۰۰ نفر از زندانیان را در کمتر از ۶ هفته در زندان اوین و گوهردشت به قتل رساندهاند هم با فرمان خمینی همدل نیستند. در حالی که متاسفانه حتی یک سند وجود ندارد که نشان دهد میر حسین موسوی در تابستان ۶۷ با این فرمان همدل نبوده است.
اصلاح طلبان مدعی شدهاند که میر حسین موسوی، نخست وزیر محبوب امام از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸، نه تنها مخالف کشتار تابستان ۶۷ بوده و طبیعتا مسئولیتی متوجه وی نیست، بلکه مدعی شدهاند که زمانی هم که متوجه صدور فرمان کشتار شده است، هیئتی را تشکیل داده تا به کشتارها خاتمه دهد و تلاشهای وی سبب شده است که تعداد اعدام شدگان بسیار کمتر باشد. در مورد این ادعاها سندی وجود ندارد.
اما سخنان اعضای هیئت مرگ تهران در حضور حسینعلی منتظری در ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ عبرت انگیز است. آنان مدعی هستند که گویا با فرمان خمینی همدل نیستند و همه تلاش خود را کردهاند که دایره اعدامها را محدود کنند. با توجه به تلاش حامیان میر حسین موسوی برای ساختن چهرهای انسانی از او در دهه اول انقلاب، پیشنهاد میکنم تلاشهای مجدانه اعضای هیئت مرگ تهران برای محدود کردن تعداد قربانیان را ارج گذاشته و نام آنان را نیز به لیست بلند بالای قهرمانان حقوق بشر از میان مسئولان و حامیان جمهوری اسلامی اضافه کنیم.
پیش از آنکه به سخنان اعضای هیئت مرگ تهران در حضور آیتالله منتظری بپردازیم، ابتدا نظر وی را که "آدم صریح اللهجهای" است و "اونچه توی دلش" هست را بیان میکند در مورد اعضای این هیئت میآوریم (تمام نقل قولها از متن پیاده شده این جلسه توسط همنشین بهار با عنوان متن نوشتاری سخنان آیتالله منتظری درباره اعدامهای ۶۷ است):
" شما ببینید آقایون اگه غیر از شما بود من اصلا کار نداشتم، چون نسبت به شما شناخت دارم. "
"شما که چهرههای خوبی هستید، یعنی شما چهرههایی که در دستگاه قضایی اگر چنانچه به ما میگفتند مثلاً معرفی کن مثلا میگفتیم آقای نیری، آقای اشراقی نفرات خوب و متدیناند. "
"آقای پورمحمدی؛ درست است که الان مسؤول است و تو اطلاعات است اما قبل از اینکه مسؤول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش میافزاید. "
"شما چهرههای خوب بودهاید و از شما سوءاستفاده شد. "
ایشان احتمال میدهد که طراحان و آمران کشتار "شاید از سادگی [اعضای هیئت مرگ تهران] استفاده کردهاند. "
آیت الله منتظری سپس یک جمله تاریخی در توصیف جنایت تابستان ۶۷ را خطاب به اعضای هیئت مرگ عنوان میکند:
"به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنه به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران توی تاریخ مینویسند. این، بی رودربایستی. "
در زیر برخی از سخنان این افراد در حضور آیت الله منتظری بدون هیچ شرحی آورده شده است (از متن پیاده شده این جلسه توسط همنشین بهار با عنوان متن نوشتاری سخنان آیتالله منتظری درباره اعدامهای ۶۷ است):
تذکر ۱: ایرج مصداقی در نوشتهای با عنوان گزارش کذب اعضای هیئت کشتار ۶۷ به آیتالله منتظری به شکلی تفضیلی به دروغ بودن برخی از این اظهارات پرداخته است.
تذکر ۲: من آگاهانه تنها آن گفتههای اعضای هیئت مرگ را آوردهام که ادعا میکنند که حداکثر رافت و مدارا را با زندانیان داشته و تلاش کردهاند که فرمانی که صادر شده است، دست کسانی نیافتد که تندروی شود.
تذکر ۳: تلاش دارم نشان دهم که عملکرد و گفتههای فرد، خارج از موضوع بحث و با حذف برخی از شواهد چگونه میتواند به برداشت خطا منجر شود.
تذکر ۴: بسیاری از اعمال به خودی خود نه زشت و کریه هستند و نه زیبا و دوست داشتنی. موقعیتی که این اعمال در آن اتفاق میافتند است که به آنها معنی میبخشد. خنده اعضای هیئت مرگ در این دیدار اگر شنونده نداند که دارند در مورد مرگ و زندگی هزاران انسان صحبت میکنند هیچ کراهتی ندارد، شاید هم سبب سرخوشی شود. تنها وقتی که شنونده متوجه میشود که موضوع چیست، این خندهها نفرت انگیز میشوند.
تذکر ۵: این علامتها را برای نشان دادن حذف (...)، یا پریدن از یک نقطه به نقطه دیگر (---) و یا اضافه کردن به متن پیاده شده توسط همنشین بهار بر اساس شنیدن دوباره نوار «» استفاده کردهام.
اما صحبتهای اعضای هیئت مرگ تهران در حضور آیتالله منتظری در ۲۴ مرداد ۱۳۶۷:
"حسینعلی نیری: اجازه بدین...
در رابطه با شیوه کار خودمان. از روز اول که ما این پیام را گرفتیم خدا شاهده که ما با این نیت که روز قیامت باید جواب این را بدیم و در خدمت برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک تک اینها را آوردیم تو اتاق. مورد داشتیم که چهار بار این را آوردیم باهاش صحبت کردیم. کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم. یعنی تا اونجایی که واقعاً به مرحلهی صد در صد نرسیدیم که اون عنوانی که امام معین فرمودهاند دربارهی این فرد صدق میکند [معتقده]، امضاء نکردیم.
آیتالله منتظری: فکر کردین که این چطور سر موضع شده؟
- این شیوه کارمان بوده، مواردی که تا به حال اجرا کردیم تمام مواردی بوده که به اتفاق آراء بوده.
آیتالله منتظری: همه جاها که اینطوری نبوده.
- حالا ما خودمونا داریم میگیم.
مواردی که تا به حال اجرا کردیم تمام مواردی بوده که به اتفاق آراء بوده. حتی در برخی موارد جناب حاج آقا اشراقی احتیاط میکردند، باز با بعضی برادران دیگری که در زندان بودند مشورت میکردند. الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارد و ما اصلاً اجرا نکردیم.
و از این بابت است حدود چهل مورد داریم که به اتفاق آراء امضا کردیم. فقط به لحاظ اینکه اینها یا تنها فرزند خانه بودند یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده، یا برادرش اعدام شده، در حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود شونزده هفده سالشون بوده و الان بیست و سه چهار سالشونه. حدود چهل و خوردهای از اینها که سه تا امضا شده باز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یک اتمام حجت دیگری با اینها بشه که اگر واقعا راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه [حکم اجرا شود].
حالا حدود چهل، چهل و خوردهای از اینا داریم که سه امضائیه [نیری و اشراقی و پورمحمدی، هر سه به اتفاق آراء امضا کردهاند] یعنی صد در صد ما بهش معتقدیم، فقط به لحاظ اینکه اینها یا تنها فرزند خانه بودند، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده. یا از اونایی بوده پونزده شونزده سالش بوده اومده تو زندان، از زمانی که آمده تو زندان پخته شده، اینها را ما باز خدا شاهده که احتیاط کردیم و الان همه برگههاش توی یه پاکت جداگانه است.
نیری: و در مورد دخترها باز خدا شاهده که تا اونجا که میتونستیم چونه زدیم. این برادر شاهده من که اعصابم قوی است، واقعاً اعصابم خیلی قوی است. من پریروز که فقط دخترا را میدیدیم دیگه فقط داغون شده بودم. یعنی به التماس افتادیم که این فقط دو خط بنویسه و ما بگیم برگرده زندان. (...)
ما به عنوان یک محاکمه سؤال میکردیم و کار خودمونا میکردیم ما به این هم اکتفا میکردیم که فقط اگر مینوشت که چون سازمان محارب منافقین با این نظام دارد مبارزه میکند و اینجانب -این را میگفتیم بنویسه- اگر چه اعتقاد به این نظام ندارم ولی چون اعتقاد به مبارزه با نظام هم ندارم، لذا اعلام میکنم از سازمان جدا شدم. [اگر مینوشت] این را ما کنار میگذاشتیم. حتی به این هم اکتفا کردیم و در تمام این موارد خوب ما طلبهایم و معتقدیم که قیامتی هست. در مواردی که تا بحال اجرا کردیم، یک سر سوزن خدشه نداشت. (---)
مرتضی اشراقی: بیشتر از صد تا از این پروندهها دادگاهی هم حکم صادر کرده بود... [حرف تو حرف میشه و مفهوم نیست]
آیتالله منتظری: خیلی خوب، حالا...
نیری: اون کسانیکه در رابطه با... بود ابعاد مختلفی داره ولی اون قسمتی که در رابطه با اجرا بود خدا شاهده ما کمال احتیاط را کردیم... الان حدود ۴۰، چهل و خردهای لیست امضا هم داریم ولی فقط به خاطر احتیاط نگهش داشتیم و اجرا نکردیم.
آیتالله منتظری: فردا به شما بگویند آقای نیری این نفری که شما محکومش کردید به ۱۰ سال چرا اعدامش کردی؟ باید بتوانی جوابش را بدهی. باید بگی آقای خمینی گفته، میگی؟
پورمحمدی: باید بگیم آقای خمینی نوشته دیگه، باید اینکارا بکنیم دیگه.
آیتالله منتظری: یا بگی اطلاعات گفته. میگی؟
نیری: و شما این را مطمئن باشید اگر گروه دیگری غیر از ما بود. اگر گروه دیگری غیر از ما بود آمار[معدومین] تهران سه برابر بود.
آیتالله منتظری: تو شهرهای دیگه همه کاری کردند. تو اهواز میگند خیلی دیگه افتضاح بوده.
نیری: نه، اگر همین مقدار مینوشت. فقط بنویسه همین عبارت را که چون سازمان منافقین... (حرف تو حرف میشه و مفهوم نیست)
آیتالله منتظری: بالاخره من وظیفه[ای که داشتم گفتم به شما]
مصطفی پورمحمدی: اون مطالبی که اتفاقاً شما در مقدمه گفتید واقعاً حرف در موردش زیاد داریم. «اینکه اینا چرا سر موضع» شدن، این یه بحث جدیه... اما...
روز چندم بود من هم حضور نداشتم. قم یه روزی بودم گفتند سریع بیا و من هم کارم چیز دیگهای بود و احساسم همین بود که این دست هر کسی بیافته ممکنه تندروی بشه و امام حکم رو داده، دوباره نامه شما و ما خبر هم نداشتیم. نامه شما رفته. بعد در جواب نامه شما [هم] دیدیم باز به نحوی... [روی اجرای حکم تأکید میشه]
گفتند نه مرجع تقلیده و فقط گفتهاند نسبت به زنها قرار است یک رعایتی چیزی بشه [که انگار شما هم موافق آن حکم بودید]
آیتالله منتظری: میدونید تو اصفهان یک زن آبستن هم توش بوده، در اصفهان یک زن آبستنام اعدام کردند.
پورمحمدی: اون روز که مثلا چندم شد ما که عُرضه نداشتیم جلوی حکم رو بگیریم. مهم تلاشمون این بود که جلوی زیاده روی و تندروی رو بگیریم.
آیتالله منتظری: آقای مرعشی تلفن میکنه آقای منتظری بیاد[با امام حرف بزنه]. من گفتم من نامه نوشتم. اینقدر دیگه شجاعت داشتم که نامه برای شورای عالی قضاییه هم فرستادم. میگن پاشو برو پیش امام. میگم من چرا برم؟ شورای عالی قضاییه هستین[شما، خب] اگه مخالفین شما برین.
مرتضی اشراقی: درسته... متاسفانه...
نه او برخوردا که میشه...، علنی و غیر علنیاش خیلی وقتا زیاده رویه، (حرف تو حرف میشه...)
آیتالله منتظری: من اگه به خاطر شخص امام و انقلاب نبود نامهام را پخش میکردم. میدونید چقدر به نفع دشمنان بود.
نیری: آره خیلی تبعات ناگواری داشت.
عضو هیئت مرگ: آخه چه جوری گذاشتند اینجور بشه...
پورمحمدی: من تعجب میکنم که آقای نیری، حالا من که از روز اول همهاش نبودم ایشون همچنان نظارت شدید داشتند یک دونه حکم رو نمیذاشتند تا خودشون بره ببینه و نظر قطعی بده، نمیدونم آقای احمدی این یکی را چرا شُل اومده.
آیتالله منتظری: نه شُل نیومده گفت نوشتم که من با این مخالفم ولی گفتند [رأی] اکثریت[است]
یکی از اعضای هیئت: ایشون چند بار تهران...
آیتالله منتظری: [احمدی] گفت که چند بار نوشتم.... [در مورد تهران هم] که مخالف بودم.
نیری: اما یک مورد [حکم]... همه سه امضایی گرفتیم...
عضو هیئت مرگ: مشکل قضیه را این حل نمیکنه. بهر حال ما مجبور بودیم این حکمی را که پشتاش هم سفت هستند نذاریم خراب بشه، زیاده روی و تندروی و بی حساب و کتاب نشه و حالا تعداد زیادی باز، بعضاً چیز شدن. [حکم نگرفتند]"
سیامک همدانی