ایران پلی گراف - از ابتدای امسال رهبر جمهوری اسلامی برای مرگ حداقل 16 نفر به صورت رسمی پیام تسلیت داده است. از جمله برای درگذشت همسر یکی از بازاریان مذهبی تهران به نام محمود لولاچیان (چهارم فروردین)، پدر سعید جلیلی (هجدهم اردیبهشت)، سید عباس موسویان (بیستم مرداد)، سید جواد علمالهدی (دوم شهریور) و همچنین علی شمقدری، عموی کارگردان حکومتی سینما جواد شمقدری.با این وجود، علی خامنهای درباره مرگ محمدرضا شجریان اسطوره آواز ایران کاملاً سکوت کرد و نیروهای امنیتی تحت فرمان او نیز از هر فرصتی که داشتند برای کارشکنی در مراسم او استفاده کردند.
کینه رهبر جمهوری اسلامی از شجریان ظاهراً به حدود سه دهه قبل بر میگردد. او ۱۳ اسفند ۱۳۷۰ برای اولین بار در دیدار اعضاى گروه ویژه و گروه معارف رادیو خواهان حذف «ربَنا» از صدا و سیمای حکومتی شد. برخی روزنامهنگاران فاش کردهاند که ریشه این کینه و خصومت شخصی به این مساله بر میگشته که شجریان هیچگاه حاضر نشد در جلسات هنرمندان با رهبر نظام شرکت کند.
اما بعد از اعتراضات سال 88 به تقلب انتخاباتی نظام و حمایت شجریان از مردم، خشم رهبر از مرحوم شجریان به نحو واضحی بیشتر شد. او از آن لحظه ممنوعالتصویر و ممنوع الصدا شد، آثارش از رسانههای رسمی حذف شدند و دیگر اجازه پیدا نکرد داخل ایران کنسرتی برگزار کند. از آن زمان رسانههای تحت امر رهبر مثل کیهان بارها به شجریان توهین کردند و او را «عامل بیگانه»، «مهره اجنبی» و حتی تلویحاً حامی تروریسم! خواندند. یک نمونه جالب در زمینه میزان کینه رهبر از شجریان، حکم «آتش به اختیار» است. آیتالله خامنهای در سه دهه گذشته فقط یک بار به نیروهای بسیجی و لباس شخصی فرمان «آتش به اختیار» داده، آن هم مربوط به هفدهم خرداد 96 چند روز بعد از نامه صالحی امیری وزیر وقت ارشاد به صدا و سیما درباره شجریان و آهنگ رَبنا است.
آقای خامنهای در آن سخنرانی به وضوح با لحنی تحقیرآمیز میگوید که دستگاههای فرهنگی مثل وزارت ارشاد «تعطیلند» و «دچار اختلال شدهاند» و دلیلاش را این نکته ذکر میکند که درباره پخش فلان آهنگ قبل افطار (رَبنا) نامه نگاری کردهاند! فرمان آتش به اختیار رهبر به نیروهای بسیجی علیه وزارت ارشاد به قدری غیرمنتظره و خطرناک بود (چون بالقوه میتوانست زمینه اقدامات خشن و خودسرانه نیروهای لباس شخصی را فراهم کند) که خود آقای خامنهای چند هفته بعد عملاً از فرمانش عقبنشینی کرد. در ساختارهای مبتنی بر کیش شخصیت (مثل ایران و کره شمالی) پروپاگاندای حکومتی این گونه تبلیغ میکند که مردم و نخبگان همه باید «ذوب» در نفر اول باشند و هرگونه انتقاد یا حتی استقلال را اقدامی خصمانه تلقی میکند. با این حال همیشه هنرمندان و نخبگانی بودهاند که مقابل این روشها ایستادگی کردهاند، هزینه دادهاند، و البته نهایتاً از مردم آن جامعه قدردانی و محبت دیدهاند. شجریان یکی از اینها بود.
نظر احمدی نژاد درباره کروات زدن خودش