Friday, Jul 4, 2025

صفحه نخست » تصور کنید + خویشتنداری رژیم مدعی اسلام

parpanchi.jpgتصور کنید

مهدی پرپنچی

کشوری را تصور کنید که مساحتش ٧۵ برابر ایران و جمعیتش ١٠ برابر ایران است. رهبران این کشور نیم قرن شعار «مرگ بر ایران» سر دهند و رهبرانش خواهان «محو ایران از نقشه» شوند و گروه‌های مسلح در اطراف ایران درست کنند. یکی از این گروه‌های مسلح در یک حمله مسلحانه، ١٠ هزار زن و مرد و کودک ایرانی را بکشند و سر ببرند و ٢۵٠٠ ایرانی را گروگان گرفته و در تونل‌ها پنهان کنند.

آن کشورِ فرضی، هر چه در توان دارد از موشک بالستیک دوربرد گرفته تا سلاح‌های سنگین و نیمه‌سنگین، در اختیار گروه‌های مسلحِ دشمنِ ایران قرار دهد. ضمن وعده نابودیِ ایران در ٢۵ سال آینده، یک برنامه گسترده غنی‌سازی اورانیوم در اعماق زمین درست کند.

:::

مقایسه «خویشتنداری» رژیم اسرائیل و حکومت مدعی اسلام

م. علیدوستی

رژیم اسرائیل حتی اگر در همه پرونده های گذشته خود، سریع، قاطع و وحشیانه عمل کرده باشد، اما در برابر تهدید وجودی دائمی از سوی نظام حاکم بر ایران، دست‌کم 62 سال تامل و خویشتنداری کرده بود.

حاکمان ایران از زمان آغاز به اصطلاح «نهضت» آقای خمینی در خرداد 42 و حتی پیش از آن، نابودی اسرائیل را یکی از اهداف اصلی خود معرفی کرده و آن را حتی از نان شب و از آبادی و پیشرفت ایران و توسعه و ایحاد رفاه برای مردم هم مهم‌تر قلمداد کرده‌اند.

در دهه‌های اخیر جمهوری اسلامی با تمام توان تلاش کرد اسرائیل را از سه طرف مورد محاصره قرار دهد و تمام توان خود را برای ارسال تسلیحات و تقویت دولت‌ سوریه اسد و حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی در غزه به کار برد و حتی رهبر انقلاب ایران بارها اعلام کرد که حکومتش، برای ارسال تسلیحات به کرانه باختری هم آمادگی کامل دارد!

اسرائیل اشغالگر حتی پس از عملیات ۷ اکتبر که بی‌تردید پشتیبانی لجستیک و چه بسا فرمان آغاز آن از تهران صادر شده، باز هم در برابر جمهوری مماشات کرد و با اکتفا به همان عملیات‌های جسته و گریخته و اعلام نشده در گوشه و کنار ایران، از اقدام رودررو و تقابل رسمی و علنی پرهیز کرد.

بدین ترتیب اسرائیل اشغالگر تا پیش از جنگ ۱۲ روزه اخیر و تا زمانی که به زعم خود «ایران به ساخت سلاح هسته‌ای بسیار نزدیک شد»، به مدت ۶۲ سال در برابر دشمن قسم خورده و تا دندان مسلح که همه روزه شعار نابودی اسرائیل را سرلوحه خود قرار داده، خویشتن داری می‌کرد..

اما یادمان نرفته که حکومت مدعی اسلام در ایران، نه با دشمن قسم خورده، که با هموطن ستم‌دیده و دست‌خالی که به خاطر سیاست‌های ویرانگر این نظام به فقر مطلق افتاده و برای گرفتن بخش کوچکی از حق خود، یا برای اعتراض به آدم‌کشی بخاطر حجاب اجباری، به صورت مسالمت آمیز به خیابان آمد، چکونه با گلوله جنگی و ساچمه‌ای برخورد کرد و صدها نفر را قتل عام و کور کرد..

یادمان نرفته که حکومت مدعی اسلام، در طول حیات ننگین خود نه فقط مردم عادی، که حتی علما و مراجع بزرگ تقلید ابران و عراق را (که به مراتب، سابقه و اصالت و قداست بیشتری از ولی فقیه یک‌شبه داشتند) تنها به خاطر انتقاد و اختلاف نظر سیاسی به زندان، حصر، تهدید، ضرب و شتم، تحقیر و بی‌آبرویی دچار کرد و حضرت ولی‌فقیه، چه جنایت‌ها که در حق هم‌لباسان خود و فقها و مراجع تقلید روا نداشت..

خویشتنداری ۶۲ ساله رژیم اشغالگر در برابر «دشمن قسم‌خورده» و تا دندان مسلح خود را مقایسه کنید با عدم خویشتنداری و پاسخ فوری با گلوله در حکومت مدعی حق مطلق، آن هم نه به دشمن، بلکه در برابر «هموطن دست‌خالی» و علما و اندیشمندانی که جز قلم و انتقاد سازنده و دلسوزانه، هیچ سلاحی در دست نداشتند. این دو را مقایسه کنید تا ببینید مردم ایران با چه هیولای هفت‌سر و چه اژدهای عجیب و غریبی مواجه هستند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy