صدای اقلیتها در ایران - شیوع کرونا در ایران موجب تلفات جانی و خسارات مالی شدیدی در کشور شده و در این میان، افراد متعلق به اقلیتهای دینی در وضعیت دشوارتری از سایر قشرهای جامعه قرار گرفتهاند. افراد متعلق به جوامع اقلیتهای دینی، به رغم محدودیتهایی که در اجرای برنامههای فرهنگیشان در ایران دارند، شرکت در مراسم و مناسک دینی را یک پل ارتباطی محکم برای همبستگی خود با سایر همکیشانشان میدانند؛ با این وجود همهگیری و گسترش ویروس کرونا باعث کمرنگتر شدن این مناسک، و در نتیجه کاهش ارتباطات جمعی در میان آنها شدهاست. بهائیان، صابئین مندایی، آشوریها، ارامنه، پیروان آیین یارسان و دیگر اقلیتهای دینی در ایران، هر کدام به اقتضای نوع برخوردهای اجتماعی حاکمیت، و همچنین نوع مراسم و مناسکِ هر کدام از این ادیان، تأثیراتی را در شرایط کرونایی به خود گرفتهاند. به گفتهٔ بسیاری از ایرانیان غیرمسلمان برخی از تبعیضها در این شرایط، سبب سختتر شدن شرایط زندگی برای آنها شدهاست.
«صابئین مندایی»
در میان صابئین مندایی که خود را از پیروان یحیی تعمیددهنده میدانند، عبادتهای دستهجمعی یکی از مهمترین ارکان دینی بهشمار میرود؛ به همین سبب تأثیرات منفی شیوع کرونا بر بسیاری از آداب دینی مندائیان اثرگذار بودهاست. یکی از مندائیان ساکن در استان خوزستان در مورد تجربهای که سالها پیش، یک بیماری واگیردار بر مندائیان خوزستان گذاشتهاست چنین میگوید: زمانی تعدادی از صابئین مندایی در هویزه و مناطق مرزی خوزستان، دچار یک بیماری واگیردار و کشنده شده بودند. بسیاری از آنان به خاطر عدم رعایت مراقبتها، مراسم دینی را برگزار میکردند و همین أمر باعث مرگ و میرهای زیادی در میان همکیشان ما شد. به این ترتیب بود که خسارات جانی ناشی از آن بیماری برایمان یک تجربه شدهاست تا هماکنون خطر گسترش کرونا را جدی بگیریم.
او همچنین میگوید: در دیانت مندایی، انجام فرایض دینی باید در کنار آب روان و به صورت گروهی انجام شود. مهمترین آنها «غسل تعمید» است. با همهگیری این بیماری، راهکاری که میتوانیم در نظر داشته باشیم به این ترتیب است که هر روحانی مندایی فقط یک نفر را تعمید بدهد؛ این در حالی است که تا پیش از شیوع این ویروس چنین محدودیتی وجود نداشت. هماکنون در بیشتر نقاط دنیا مانند استرالیا و عراق، مندائیان مراسم تعمید دستهجمعی را برگزار میکنند؛ اما در برخی از دیگر کشورها مانند سوئد، ایران و هلند فقط به صورت انفرادی تعمید را انجام میدهند.
یکی دیگر از شهروندان مندایی معتقد است که همهگیری بیماری کرونا، تقریباً میزان ۹۵ درصد از ارتباطات جامعهٔ مندائیان را لغو کردهاست. او میگوید: در ماههای ابتدایی شیوع این بیماری، بسیاری از مناسک دینی ما برگزار نمیشد؛ هماکنون نیز برخی از مهمترین مراسم مانند جشن عروسی فقط با حضور دو نفر از اعضای خانوادهٔ عروس و داماد آن هم با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی انجام میشود. تمام مراسم دینیمان با آب جاری است؛ بنابراین شیوخ و روحانیون مندایی اعیاد را با همراهی کمترین جمعیت در کنار رودخانه انجام میدهند. افزون بر همهٔ این موارد، مراسم عزاداریهای ما نیز برگزار نمیشوند؛ مگر در حالتی که خانوادهٔ متوفی در منزل خودش مراسمی را برگزار کند که این دیگر ربطی به شرایط کلی جامعه مندائیان ندارد. البته اجرای مراسم دینی برای همهٔ ادیان سخت شدهاست؛ به ویژه دین ما که با توجه به مراسم «احتضار» و مراسم دفن وضعیتی سختتر به خود گرفتهاست.
او میگوید: مسؤولان دولتی موانع شرعی را برای جامعهٔ اکثریت برداشتهاند و امکاناتی ویژه به مراکز دینی مسلمانان اختصاص دادهاند؛ با همین رویکرد لازم است نگاهی به دین ما بیاندازند و شرایط مشابهی را نیز برای ما ایجاد کنند؛ چرا که برخی از مراسم ما نیاز به امکانات، هزینهها و بودجههای دولتی دارد. اگر چه نهادی به نام «هیئت شهدا و ایثارگران صابئین مندایی» برای خانوادههای «شهدا» و «ایثارگران» از طریق بنیاد شهید و برخی از ارگانهای دولتی توانستند امکاناتی تهیه کنند.
«یارسان»
یکی از پیروان آیین یارسان باور دارد: آسیبهای ناشی از کرونا برای اقلیتهای دینی در ایران بسیار شدیدتر است؛ به این دلیل که ۹۰ درصد اقلیتها در داخل ایران مشاغل آزاد فصلی یا موقت دارند. درصد ناچیزی از اقلیتهای مذهبی در شرکتهای دولتی یا خصوصی استخدام هستند و به مشاغل آزاد روی آوردهاند. بسیاری از آنان راننده تاکسی یا وانتبار، مغازهدار یا کشاورز هستند. طبیعتاً شرایط کرونا لطمات بیشتری به صاحبان این مشاغل میزند؛ چرا که درآمد پایینتری دارند. به جرأت میتوان گفت که بیشترین تأثیری را که میتواند این بیماری بگذارد بحث اقتصادی است، آن هم در مشاغل آزادی که تحت حمایت دولت نیستند. اقلیتهای مذهبی به همین دلیل در ایران بیشترین ضربه را میخورند. یکی دیگر از پیروان این آیین میگوید: وامهایی که برای صاحبان مشاغل به دلیل رکود بازار در دوران کرونا از طریق اصناف در نظر گرفتند، بدون سر و صدا بود و خیلی از مرد شهر کرند (تقریبا همه شهر یارسان هستند) نتوانستند آن وامها را بگیرند. از سوی دیگر عدم تخصیص اقلامِ بهداشتیِ کافی مانند دستکش و ماسک و مواد بهداشتی نسبت به سایر شهرها شرایط را برای شهرهایی که ساکنان اهل حق دارند سختتر کردهاست. اگر چه در یک بازهٔ زمانی، کل کشور دچار کمبود شده بود اما پس از آنکه شرایط توزیع بهتر شد، بازار سیاه در شهرستانهایی مانند «دالاهو» محلی برای تهیه اقلام بهداشتی بود؛ این شهر جمعیت کثیری از پیروان آیین یارسان را در خود جای دادهاست. حتی ضدعفونی کردن شهر «کرند» نیز توسط فعالان اجتماعی و برخی گروههای خودجوش صورت گرفته بود. همچنین مرکز درمانی واقع در شهرستان دالاهو فاقد امکانات اولیه جهت تست بیماران مشکوک به کرونا است و با وجود رایزنیهای متعدد شهروندان و اعضای شورای شهر در چند سال گذشته هیچ گونه تمهیدی برای تجهیز این مرکز درمانی یا تبدیل آن به یک بیمارستان چند تختخوابی که دارای شرایط بستری بیماران باشد صورت نگرفتهاست. این مرکز درمانی از زمان زلزلهٔ آبانماه ۱۳۹۶ کرمانشاه دچار آسیبدیدگیهای شدیدی شد که تا کنون هیچگونه اقدامی برای بازسازی آن صورت نگرفتهاست؛ کادر درمانی آن نیز پس از گذشت سه سال همچنان خدمات خود را در زیر زمین این مرکز درمانی به مراجعین ارائه میدهند. وی اشارهای نیز به برگزاری مراسم و اعیاد دینی میکند و میگوید: با وجود اینکه شیعیان میتوانند مراسم مذهبیشان را به راحتی اجرا کنند، باید دید که آیا با نزدیک شدن به جشن «خاونکار»، با رعایت پروتکلهای بهداشتی ما نیز اجازه خواهیم یافت مراسم دینیمان را برگزار کنیم یا نه.
«یهودیان»
جامعهٔ یهودیان ایران نیز همانند سایر اقلیتهای دینی، از دیدگاه برخی از سیاستمداران و مسؤولان جزء شهروندان درجه چهارم و پنجم محسوب میشوند؛ حتی نسبت به سایر اقلیتها امکانات به نسبت کمتری در اختیار آنان قرار میگیرد. یکی از اعضای جامعه کلیمیان ایران در این رابطه میگوید: امکاناتی که برای تجمعات مذهبی به جامعهٔ اکثریت اختصاص داده میشود، برای ما وجود ندارد. مثلاً وسایل ضدعفونی از طرف ارگانهای دولتی مثل ادارات اوقاف و امور خیریهٔ استانها و همچنین کانون مساجد در اختیار مسلمانان قرار میگیرد؛ در حالی که ما از همه آنها محروم هستیم.
«زرتشتیان»
یکی از مؤبدان زرتشتی در همین خصوص میگوید: برای ما هم اجرای مراسم دینی تعطیل شدهاست. ما زردشتیان نیز از آمار مرگ ومیر بالای ناشی از شیوع این بیماری در امان نبودهایم و بسیاری از عزیزان خود را از دست دادهایم. البته این نکته را نیز نباید از یاد برد که همکیشان ما در هند (پارسیان هند) کمکهای شایان توجهی را به ما کردهاند؛ چنانکه بسیاری از اقلام بهداشتی مورد نیاز ما که ممکن بود هزینههای گزافی را بر روی دستمان بگذارد، برایمان میفرستادند. میتوان اذعان کرد که بیشتر این کمکها از مساعدتهای دولتی بیشتر بودهاست. البته این کمکها نه تنها مختص به زرتشتیان ساکن ایران، بلکه در مواردی به مسلمانان ایران یا جامعهٔ اکثریت نیز تعلق میگرفت.
«بهائیان»
در میان همه اقلیتهای دینی، بهائیان بیشترین آسیب را از کرونا دیدهاند. در همین باره یکی از بهائیان میگوید: اغلب همکیشان ما به دلیل تصمیمات حاکمیت، نه تنها در مشاغل دولتی بلکه مجوز کسب و کار آزاد نیز نمیتوانند دریافت کنند. به همین سبب بسیاری از آنها مشاغلی مانند فروش و باربَری یا رانندگی دارند. در شرایط کرونایی همین مشاغل نیز از بین رفتهاند و بسیاری از بهائیان با شرایط اقتصادی بدتری دستوپنجه نرم میکنند. وی البته به این نکته نیز اشاره میکند که بهائیان ایران تا پیش از همهگیری بیماری کرونا کمتر با همکیشانشان در دنیا در ارتباط بودند؛ اما شرایط حال حاضر و احتمالاً شرایط پساکرونایی باعث میشود تا بسیاری از بهائیان جهان در فضای مجازی با هم در ارتباط باشند و از همین طریق بتوانند مراسم دینی و آیینی خود را ادا کنند. یکی از بهائیان شیراز نیز با اشاره به شرایط پساکرونایی میگوید: به نظر میرسد پس از شرایط کرونا نیز وضعیت معیشتی بسیاری از خانوادههای بهایی تا مدتها درگیر حداقل درآمدها باشد. با اینکه در جامعهٔ بهائیان بسیاری از ما به همکیشان نیازمندانمان یاریرسانی میکنیم؛ اما آنقدر میزان این خسارات مالی زیاد است که همه تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند. به عبارت دیگر باید این واقعیت را بپذیریم که جامعهٔ بهائیان ایران به دلیل سختگیریها و ممنوعیتهای شغلی از چهار دههٔ پیش به این سو، آسیبپذیرین قشر اجتماعی در مواقع بحرانی هستند.
بهناز حسینی
پژوهشگر ادیان در ایران
دو روی یک سکه، مریم سلطانی
چرا ترامپ پیروز خواهد شد؟ حامد آئینهوند